به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه اینترنتی شبکه الجزیره ؛ سید محمد مرندی ، استاد مطالعات آمریکای شمالی و رییس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در ادامه مقاله خودنوشت : ایران برای سالها اصلی ترین صادر کننده نفت خام در دنیاست . در حدود نیم قرن پیش ایران تشخیص داد که کشور به تولید روزانه 20 هزار مگاوات برق از طریق ساخت حدود 23 نیروگاه هسته ای برای مصرف عمومی نیاز دارد .
در همان زمان دولت ایران اهداف درازمدت خود برای ساخت نیروگاه های هسته ای رابه منظور تامین این نیاز به برق تعیین و تلاش برای تحقق این هدف را آغاز نمود . از همان زمان غنی سازی اورانیوم وتولید سوخت هسته ای در نیروگاه ها در دستور کار دولت ایران قرار گرفت .
در ادامه این مقاله آمده است : کشورهای غربی در ان زمان از این استدلال استقبال کردند و محمد رضا پهلوی ، شاه مخلوع ایران را به دلیل این تصمیم و اهداف بلندپروازانه در موضوع هسته ای تمجید نمودند . حال آنکه واقعیت پشت پرده این تقدیر چیز دیگری است . محمدرضا پهلوی در دوره سلطنت دیکتاتوری خود میلیونها دلار از سرمایه های کشور را با خرید انبوه اسلحه های آمریکایی و اروپایی از بین برد .
پس از آن که انقلاب مردم ایران در سال 1979 رخ داد این اتلاف هزینه پایان گرفت و بخش اعظمی از سرمایه های کشور به ساخت نیروگاه های هسته ای و همچنین آموزش کارشناسان و دانشمندان متخصص در این رشته اختصاص یافت . بدنبال پیروزی انقلاب اسلامی مبالغ هنگفتی از سرمایه های کشور در موضوع توسعه برنامه هسته ای هزینه شد .
اما پس از سقوط شاه در ایران ، کشورهای غربی نیز به تدریج نیروهای متخصص ، کارشناسان و دانشمندان خود را از ایران خارج کردند و نیروگاه های کشور را بدون نیروی متبحری به حال خود واگذار کردند . رهبران ایران اهمیت فراوانی برای برنامه هسته ای و پیشرفت در زمینه های پزشکی ، کشاورزی ، صنعت و انرژی قائل بودند به همین دلیل تلاش برای یافتن شرکای خارجی را آغاز کردند . اما این تصمیم پیشرفت چندانی به همراه نداشت .
مرندی در ادامه تاکید کرد : همین موضوع باعث شد مقامات ایرانی پیشرفت در زمینه برنامه هسته ای را با اتکا بر خود و تربیت دانشمندان بومی یافتند . ایالات متحده که در زمان شاه از حامیان پروپا قرص برنامه هسته ای ایران بود در زمان پیروزی انقلاب و سالهای پس از آن به اصلی ترین مخالف و دشمن فعالیت نیروگاه های هسته ای تبدیل شد . پیش از انقلاب نه تنها تهدیدی از برنامه هسته ای ایران برای آمریکا وجودنداشت بلکه واشنگتن سرمایه گذاری های کلانی نیز در صنعت نفت و گاز تهران انجام میداد .
مرندی در ادامه مقاله خود در الجزیره نوشت : برنامه هسته ای بعدها به بهانه ای برای آمریکا و اتحادیه اروپا برای تصویب "تحریم های فلج کننده "علیه ایران تبدیل شد . تحریم هایی که تنها فشار اقتصادی را بر عموم مردم عادی در ایران وارد می نمود . یکی از تبعات این تحریم ها عدم ورود دارو و مرگ تعداد زیادی ازکودکان و مبتلایان به سرطان در بیمارستانهای کشور بوده است . شاید بتوان نظر آمریکا را در این باره از پاسخی دریافت که مادلین آلبرایت ، سفیر ویژه واشنگتن در سازمان ملل درباره بیش از نیم میلیون کودک عراقی که در اثر تحریم های آمریکا علیه بغداد فوت کردند ،ارائه داد .وی گفت :به نظر ما این هزینه باید برای تحقق هدفی که ما از تحریم ها داشتیم ،پرداخت می شد . (!)
در حال حاضر ایالات متحده و هم پیمانان اروپایی آن تلاش می کنند فشارهای بیشتری بر عموم مردم در ایران وارد کنند . قبل از انقلاب اسلامی حکومت سلطنتی و اقدامات وحشی گرایانه آنان مورد حمایت واشنگتن بود . پس از انقلاب نیز خاندان دیکتاتوری پهلوی توسط آمریکا پناه داده شدند و دارایی های ملی ایران نیز در بانک های غربی بلوکه شد .
در دهه 80 میلادی کاخ سفید با حمایت های بی شائبه خود از صدام ،موجبات تشدید حمله متجاوزانه وی به خاک ایران را فراهم نمود . ایالات متحده نه تنها با ارسال تصاویر ماهواره ای برای صدام مکان سربازان ایرانی را به اطلاع وی میرساند و در تولید سلاح شیمیایی و استفاده از آن در روستاهای ایران به صدام کمک میکرد بلکه با وجود جنایات بی شماری که صدام در ایران علیه بشریت مرتکب شده بود ، مانع مقصر دانستن بغداد در حمله به ایران در شورای امنیت سازمان ملل شد .
کینه ورزی و خصومت غرب علیه ایران به همین موضوع ختم نشد . طی سال های بعد واشنگتن و هم پیمانان آن از هیچ اقدامی اعم از حمله مسلحانه و سقوط هواپیمای مسافربری و غیرنظامی ایرانی ، حمله به کشتی های نیروی دریایی و تاسیسات نفتی کشور ، حمایت از گروه های تروریست برای اجرای عملیات های تروریستی در داخل ایران و اجرای عملیات های سایبری و خرابکارانه علیه تهران فروگذار نکردند .
با این حال هنوز هم دولت ایران راه را برای ارتباطات مسالمت آمیز باز گذاشته است و عنوان کرده چنانچه غرب حقوق مسلم جمهوری اسلامی اعم از حق طبیعی درباره غنی سازی اورانیوم در نیروگاه ها برای اهداف صلح آمیز را به رسمیت بشناسد علاوه بر اینکه می تواند با ایران مذاکره و رابطه داشته باشد کمک فراوانی نیز به رفع تنش ها در منطقه شده است .
بسیاری از مردم ایران بر این معتقدند که رابطه باامریکا بدلیل خصومت های گسترده این کشور علیه تهران و نیز حمایت از آپارتاید در فلسطین و نیز مشارکت نزدیک با لابی های صهیونیست بطور کلی رد شده و غیرقابل پذیرش است .
با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران و انتخاب حسن روحانی لابی های ضدایرانی و ماشین های تبلیغاتی غرب با وضعیت متفاوتی مواجه شدند . روحانی همانند دوره های پیشین برگزاری انتخابات با حضور گسترده مردم و رای بالا انتخاب شد . این موضوع نشان داد که مردم ایران همچنان به سیستم رای گیری در نظام جمهوری اسلامی اعتماد داشته و اتهامات تقلب و عدم مشروعیت را نپذیرفته اند .
روحانی با رویکردی مثبت برای برخورد با غرب وارد عمل شد و رهبر ایران از این موضوع با عنوان "نرمش قهرمانانه " یاد کرد . در همین راستا مذاکرات هسته ای تهران با قدرت های جهانی آغاز و در نوامبر 2013 به توافقی موقت میان آنها دست یافتند . بر اساس این توافق با نام "طرح اقدام مشترک" ایران بخشی از فعالیت های نیروگاهی خود را کاهش داده و بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز از تاسیسات هسته ای ایران بازدید هسته ای خواهند داشت ودر مقابل برخی از تحریم های ضدایرانی توسط آمریکا و اتحادیه اروپا لغو گردید .
مرندی در انتهای مقاله خود خاطرنشان کرد : صرف نظر از پیامدهای اخلاقی ،سیاست هایی که آمریکا در بحرین ،لیبی ، مصر ،عراق ،افغانستان و سوریه عواقب مخربی برای موقعیت استراتژیک واشنگتن در دنیا داشته است . در میان این نمونه ها گزینه های ایران و اوکراین بیش از پیش به ضعف موضع ایالات متحده و تضعیف جایگاه و نفوذ آن اشاره دارد .
انتهای پیام /