از چگونگی حضورتان در سریال ستایش برایمان بگویید و اینکه چگونه برای بازی در این نقش انتخاب شدید.
از دفتر تهیهکننده با من تماس گرفتند و گفتند قرار است سری دوم سریال ستایش ساخته شود و کارگردان سریال برای نقش دختر ستایش مرا در نظر گرفته است.
من با خودم حساب و کتاب کردم و دیدم به هر حال ستایش یکی از سریالهای پرمخاطب تلویزیون است و موقع پخش سری اول کاملا موفق بود. این سریال یک زندگی را در جامعه تعریف میکند که میتواند زندگی هر کسی باشد. با در نظر گرفتن همه این جوانب بازی در نقش نازگل را قبول کردم.
آیا تمام قسمتهای سری اول را دیده بودید؟
بیشتر قسمتهایش را دیدم. سریال خوب با شخصیتهای دوستداشتنی و پرداختی درست بود. ستایش جزو معدود سریالهای هفتگی بود که در سالهای اخیر حسابی گل کرد و توانست توجه مخاطبان را به خود جلب کند و ثابت کرد آن چیزی که برای دیده شدن یک سریال مهم است، صرفا زمان و نوع پخش آن نیست، بلکه قصهای است که روایت میشود و نیز بازیای است که بازیگران از خود به نمایش میگذارند.
قبل از اینکه نقش را قبول کنید، فیلمنامه را به شما دادند که بخوانید و بتوانید با نقش نازگل ارتباط برقرار کنید؟
متاسفانه چند وقتی است که دیگر فیلمنامه را قبل از شروع کار به بازیگر نمیدهند. بسیاری از تهیهکنندگان و کارگردانان میگویند فلان طرح را داریم و بیا در یکی از نقشهایش بازی کن. ما هم ناچاریم قبول کنیم و بدون اینکه بدانیم اول و وسط و آخر قصه چیست، مقابل دوربین میرویم و کار ادامه پیدا میکند. البته این روش کار اصلا این خوب نیست، چون ممکن است برخی اوقات اتفاقاتی بیفتد که برای ما بهعنوان بازیگر خوشایند نباشد که یکی از این اتفاقات ناخوشایند در سریال ستایش2 برای من افتاد.
منظورتان چیست؛ یعنی از بازی در سریال ستایش ناراضی هستید؟
از کلیت سریال ناراضی نیستم و همه چیز خوب است بجز نقش نازگل. گروه بسیار خوب بود، داستان قوی بود، قسمت اول سریال حسابی گل کرده بود، کارگردان و نویسندهای قوی پشت کار بود، ولی نقش نازگل آنچنان که باید و شاید پرداخت نشده است. من برای پذیرفتن این نقش ریسک کردم. نقش نازگل در ظاهر و با توجه به آنچه به من گفتند باید نقشی مهم و تاثیرگذار میشد، ولی این نقش باوجود انتظاری که از آن میرفت در گوشههای داستان گم شد.
شاید به خاطر تعدد شخصیت سریال است. شاید نازگل در میان طیف وسیع شخصیتها گم شد، نه در داستان.
قاعدتا این نقش جای بیشتری برای کار داشت. من خودم طرفدار سریالهایی هستم که شخصیتهای زیادی دارند و داستانهایش به گونهای است که ببیننده با شخصیتهای مختلف روبهرو میشود. من با این تعدد شخصیت مشکل ندارم، ولی به این شرط که هر شخصیتی برای خود یک داستان قوی داشته باشد، نه اینکه یک شخصیت ساخته شود بدون اینکه بداند برای چه آمده و قرار است در داستان چه جایگاهی داشته باشد.
به شخصه ترجیح میدهم یک سریال دو شخصیت داشته باشد، ولی به این دو شخصیت به اندازه کافی پرداخته شود، نه اینکه شخصیتهای زیادی که چرایی وجود برخی از آنها معلوم نیست در یک سریال کنار هم حضور داشته باشند.
من بهعنوان یک بازیگر انتظار داشتم که در ستایش 2 داستان خودم را داشته باشم و نقشم پررنگتر باشد. به هر حال من فرزند اصلیترین شخصیت داستان هستم که داستان حول زندگی ما میگذرد، پس نادیده گرفتن من درست نبود.
در روند سریال میبینیم شخصیت محمد که ایفای آن به عهده مهدی سلوکی است، داستان خود را دارد و برای او داستان نوشته شده و به یکی از شخصیتهای اصلی تبدیل میشود و اهرمی است که داستان را در جاهایی جلو میبرد. البته قرار بود بخشهایی که متعلق به شخصیت نازگل است نوشته شود، ولی این اتفاق تا روز آخر فیلمبرداری نیفتاد.
نظر شما اشکال فیلمنامه بود یا کارگردان که ناگهان تصمیم گرفت این شخصیت را در سریال کمرنگ کند؟ شاید تصمیم کارگردان بوده که شخصیت نازگل جایی برای کار کردن ندارد؟
باور کنید اگر حتی قصه نازگل حذف میشد، در داستان تغییری ایجاد نمیشد. اگر اعلام میشد مثلا ستایش دختری هم دارد که شوهر کرده و در شهر دیگری زندگی میکند داستان تکان نمیخورد، اما در یک داستان منسجم چنین شخصیتی لازم بود و برای مخاطب حرفهای این ابهام به وجود میآمد که داستان دختر ستایش چه شد؟
نویسنده ما آقای سعید مطلبی است که بشدت نویسندهای ماهر، مردی محترم و باسواد است و در یکی دو جلسهای که با من صحبت کرد درباره شخصیت نازگل حرف زدیم و قرار بود داستان او با قوت ادامه داشته باشد. نویسنده سریال برای نازگل طرحهای زیادی داشت که همین موضوع باعث قوت قلب من میشد و به کارم ادامه دادم. پس مشکل از نویسنده یا حتی کارگردان نبود. مشکل آنجا بود که خیلی تکلیف کارمان معلوم نبود. ستایش2 در 25 قسمت ساخته شد، اما آنطور که من شنیدم قرار بوده این سریال در 50 قسمت ساخته شود. به من قول داده بودند داستان نازگل از قسمت 25 به بعد آغاز شود، ولی گویا تصمیم گرفتند داستانهای مربوط به او را حذف کنند و این اتفاق ناگواری برای من بود. من نمیدانم چرا چنین تصمیمی گرفتند، سازندگان این سریال به من قول داده بودند نازگل شخصیت پررنگی در سریال باشد، اما به قولشان عمل نکردند.
شما به سریالی پرطرفدار وارد شدید که شخصیتهای آن برای مردم شناخته و مردم با آنها دوست شده بودند. مردم میدانستند ستایش کیست یا حشمت فردوس چه میکند. سخت نبود با این جریان کنار بیایید و بتوانید خود را همپای این شخصیتها معرفی کنید؟
این برای من بسیار خوشایند بود که سریال ستایش بین مردم به شهرت رسیده و مردم آن را دوست دارند، اصلا یکی از دلایلی که بازی در این کار را قبول کردم همین سابقه درخشان ستایش بود. حتی بازیگران این سریال مثل خانم نرگس محمدی یا آقای ارجمند بین مردم طرفداران زیادی دارند و مردم دوست داشتند در سری دوم هم شخصیتهای ستایش و فردوس را با حضور همین بازیگران ببینند. باید قبول کنیم این سریال متعلق به خانم محمدی و آقای داریوش ارجمند است و آنها در نقشهای خود همانطور که شما گفتید، کاملا شناخته شدهاند. من به این امید وارد ستایش2 شدم که نازگل هم داستان داشته باشد و بتواند خود را به سریال اضافه کند. درواقع من هم دوست داشتم مکمل خوبی برای شخصیتهای غالب داستان باشم.
گروه سازنده خوب بود و کار کردن با آنها بخصوص با کسانی مثل داریوش ارجمند یا نرگس محمدی بسیار لذتبخش بود. با همه اینها از اینکه بازیگر نقش نازگل در این سریال دوستداشتنی هستم بسیار ناراحتم.
مردم من را با سریالهای دیگری که بازی کردهام به یاد میآوردند، ولی کسی من را در سریال پرطرفداری چون ستایش ندیده و اصلا نمیداند من بازیگر این نقش هستم، چون نقش نازگل اصلا مهم نیست که مردم به او توجه کنند.
در قسمت اول ستایش داستانهای زیادی کنار هم قرار گرفت و ساختمان سریال را تشکیل داد، اما در سری دوم این سریال داستانهای حاشیهای کم است. به همین دلیل هم جذابیت ستایش کمتر از سری اول آن است. به نظر شما که به هر حال با گروه سازنده همراه بودید، چرا این اتفاق برای ستایش2 افتاده است؟
در قسمت اول ستایش قصهها زیاد بود و هر قصه، اوج و فرود و گرهافکنی خوبی داشت، پدر و مادر ستایش، برادرش و شوهرش همگی مردند که هرکدام یک شوک به بیننده وارد کرده و او را تشویق میکرد داستان را دنبال کند، ولی قسمت دوم گرهافکنی و شوکهای سری اول را ندارد. خیلیها فقط منتظر رودررو شدن ستایش و حشمت فردوس هستند و بقیه داستان برای آنها جذابیت چندانی ندارد و شخصیتهای دیگر چندان پویا و با حاشیه نیستند که مخاطب را جذب کنند.
یکی از مواردی که در سریال ستایش2 وجود دارد، ارتباط شما با خانم نرگس محمدی بهعنوان مادرتان است. شما متولد سال 67 هستید و نرگس محمدی که نقش مادر شما را بازی میکند، متولد سال 62. این نزدیکی سن برای دو نقش که باید در سریال اختلاف سن زیادی داشته باشند مشکلساز نبود؟
من با خانم محمدی ارتباط خوبی داشتم و هنوز هم دارم، زیرا تقریبا همسن بودیم و هر دو از یک نسل. ما همسن هستیم، ولی تمام تلاش خودمان را کردیم سرصحنه واقعا احساس کنیم رابطه مادر و فرزندی بین ما وجود دارد.
پشت صحنه نیز طوری باهم رفتار میکردیم که هم من برای خانم محمدی دختر باشم و هم او برای من مادر تا حسمان در سریال درست از کار دربیاید. پشت صحنه احساسی درست بین ما شکل گرفت و تلاش کردیم این حس را بهخوبی و درستی به بیننده منتقل کنیم.