به اعتقاد رئیس مرکز مطالعات استراتژیک «روسیه و جهان اسلام»، بحران اوکراین و تشدید اوضاع سیاسی افغانستان در نیمه دوم سال جاری میلادی می‌تواند تعادل شکننده سیاسی در آسیای مرکزی را بر هم زند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،«شامل سلطانف» رئیس مرکز مطالعات استراتژیک «روسیه و جهان اسلام» در تحلیلی که در پایگاه «wordyou.ru» منتشر شده است، تأثیر بحران اوکراین برای کشورهای آسیای مرکزی را یک امر طبیعی دانسته و در این رابطه، عناصر و عوامل مشترک بین «کی‌یف» و کشورهای این منطقه را برشمرده است.

به اعتقاد سلطانف، تمام جمهوری‌های آسیای مرکزی با مشکل وجود نهادهای دولتی غیرمؤثر و نوسانات منافع گروه‌های نخبه اصلی رو به رو هستند که این موضوع دست‌کم به‌چهار عامل اصلی ارتباط پیدا می‌کند: اول اینکه، این کشورها دارای سابقه دولت‌داری (حاکمیت) واقعی نمی‌باشند زیرا در 20 قرن گذشته به ‌طور مصنوعی از سوی «بلشویک‌ها» در قلمروی تاریخی ترکستان (ماوراءالنهر سابق)، ایجاد شدند. یعنی از همان ابتدای تأسیس آن‌ها، زمینه‌هایی برای اختلافات بالقوه گذاشته شده بود که در دهه 80 با توجه به‌تضعیف دولت مرکزی اتحاد جماهیر شوروی این اختلافات تشدید شد.

وی ادامه داد: دوم اینکه، توازن قدرت در کشورهای آسیای مرکزی به ‌صورت عمده بر مبنای اختلافات آشکار و یا پنهان بین مراکز تاریخی منطقه‌ای تعیین می‌شود. در ازبکستان این امر از راه تشدید رقابت میان نخبگان منطقه‌ای مناطق «فرغانه»، «تاشکند» و «سمرقند» مشخص می‌شود. در قزاقستان در حال حاضر ،رقابت بین گروه‌های مدیریتی «آستانه»، «آلماتی» و «شمکنت» و مناطق غربی این کشور شدت گرفته و در قرقیزستان این بحث به‌ صورت شمال (بیشکک) و جنوب (اوش) وجود دارد. در تاجیکستان نوع روابط میان نخبگان «دوشنبه»، «خجند»، «ختلان» و «بدخشان» نقش مهمی ایفا می‌کند و در ترکمنستان نیز به‌طور قابل توجهی نفوذ ساختارهای قبیله‌ای افزایش یافته است.

به ‌اعتقاد رئیس مرکز مطالعات استراتژیک روسیه – جهان اسلام، مورد سوم به ‌وجود انواع خودکامگی _از خودکامگی دارای ظاهر دموکراسی و روشن‌گرایانه (قرقیزستان و قزاقستان) گرفته تا رژیم‌های استبدادی و سرکوب‌گرانه (ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان)_ در کشورهای این منطقه ربط پیدا می‌کند. برخلاف رقابت‌های شدید سیاسی در این کشورها، عملا همه گروه‌‌های مدیریتی در آسیای مرکزی بر این نظرند که تنها یک قدرت قوی متمرکز قادر به ‌حفظ این کشورها خواهد بود.

و نهایتا اینکه، حاکمان کشورهای کلیدی منطقه با مشکل سن بالا مواجه بوده و پس از مدتی «اسلام کریم‌اف»، «نورسلطان نظربایف» و «امامعلی رحمان» به‌دلایل فیزیولوژیکی باید روند انتقال قدرت به‌ وارثان مورد نظرشان را آغاز کنند. به یقین برای رژیم‌های تمامیت‌خواه، این یک مقطع بحرانی در جهت حفظ بقایشان خواهد بود.

بیم دادن بیگانگان از راه مجازات خودی‌ها

اسلام کریم‌اف رئیس جمهور ازبکستان اولین رهبر در منطقه آسیای مرکزی بود که به ‌تحولات اوکراین واکنش نشان داد. هر چند هنوز بسیاری از کارشناسان نتوانسته‌اند به‌ صورت دقیق متوجه دلایل ایجاد شکاف بین رئیس جمهور ازبکستان و دختر بزرگش خانم «گلناره» شوند، اما تا به‌ امروز خانم گلناره در واقع در شرایط حصر خانگی به ‌سر برده و ساختارهای تجاری و برنامه‌های سیاسی بلند‌پروازانه این «شاهزاده‌خانم» از سوی پدرش کاملا از بین برده شده‌اند.

به‌ باور این کارشناس سیاسی روس، مهم‌ترین درس و نتیجه‌ای که کریم‌اف از تحولات اوکراین برای خود گرفت این بود که هرج و مرج سیاسی عمدتا به‌‌دلیل ضعف «ویکتور یانوکوویچ» به‌عنوان یک رهبر سیاسی که نتوانست بی‌بندوباری‌های مالی پسرش را (که طی چند سال اخیر به‌ میلیاردر تبدیل شد) متوقف کند، امکان‌پذیر گردید که در نهایت منجر به‌فروپاشی نخبگان حاکم شد.

اقدامات قاطع کریم‌اف نسبت به ‌دخترش، پیامی نیز به‌ تمام گروه‌های نخبه ازبک داشت: در ازبکستان تصمیم عفو و یا اعدام تنها با یک نفر است. همانطور که همه دیدند کریم‌اف حتی به‌دختر خود نیز رحم نمی‌کند، پس هیچ چیزی مانع اقدامات وی در برابر مدعیان بالقوه ‌اشغال کرسی‌اش نخواهد شد.

تشدید مخالفت با دولت در قزاقستان

سلطان‌اف با بیان اینکه هیچ یک از دولت‌های آسیای مرکزی از اقدامات «کرملین» در برابر اوکراین حمایت نکردند، گفت: در متن تحولات اوکراین، وضعیت نظربایف پیچیده‌تر از دیگران می‌باشد، چرا که در همین زمان در قزاقستان به صورت ضمنی روند تشکیل یک ائتلاف واحد نخبگان آغاز گردیده که شامل نمایندگانی از همه گروه‌های قومی قزاقی بوده و مقابله با رئیس جمهور را هدف اصلی خود گذاشته‌اند.

واقعیت امر این است که جمعیت روس و روس‌زبان قزاقستان پایگاه اصلی اجتماعی رئیس جمهور فعلی دانسته می‌شود. بنابراین مخالفان قزاقی نظربایف، نگران پاسخ به این سؤالات هستند که: «در حالی که نظربایف در خصوص جانشین خود تصمیمی نگرفته است، پس با خارج شدن وی از صحنه سیاسی چه پیامدهایی به‌ بار خواهد آمد؟ آیا مسکو بعد از نظربایف «مدل اوکراینی» در خصوص مناطق شمال قزاقستان را دنبال نخواهد کرد؟»

شکاف اجتماعی - تهدید ناامنی منطقه

از نگاه رئیس مرکز مطالعات استراتژیک روسیه – جهان اسلام، همه کشورهای آسیای مرکزی صرف‌نظر از تفاوت‌هایشان از این نظر با هم اشتراک دارند که مدل توسعه اقتصادی و اجتماعی آن‌ها قادر به‌ کاهش اختلافات داخلی این کشورها نمی‌باشد. یعنی آن‌ها در مجموع در چارچوب سناریویی داخلی حرکت می‌کنند که طی دو دهه گذشته نیز در اوکراین وجود داشته است. 

در حالی که امروزه در این کشورها، بخش کوچکی از جوامع فوق‌العاده ثروتمند شده‌اند، بخش قابل توجهی از جمعیت و گاهی اکثریت جمعیت در مرز فقر فیزیولوژیکی قرار گرفته‌اند. حتی مواردی از مرگ و میر به‌ دلیل گرسنگی وجود دارد. علاوه بر آن نرخ بیکاری دائما در حال افزایش بوده و هیچ‌گونه چشم‌انداز روشنی برای آینده مشاهده نشده است. چنانچه در سال‌های نزدیک در روسیه، بحران جدی اقتصادی اتفاق بیفتد (چیزی که احتمال تحقق یافتن آن هر روز برجسته‌تر می‌شود) پس میلیون‌ها نفر مهاجر کاری ناامید و عصبانی ازبک، تاجیک و قرقیز به‌کشورهای خود باز خواهند گشت که از این ناحیه وضعیت به‌ اصطلاح قبل از وقوع انقلاب ایجاد خواهد شد.

بازی ژئوپلتیکی قدرت‌ها در منطقه

سلطان‌اف، بحران فعلی اوکراین را مهم‌ترین جزء از یک بازی بزرگ ژئوپلیتیکی بین روسیه، اروپا و آمریکا خواند.

وی با اشاره به‌ این موضوع، تصریح کرد: در آسیای مرکزی نیز می‌توان شاهد وضعیت مشابهی بود چرا که طی ده سال گذشته در این منطقه، مبارزه ژئوپلتیکی پیچیده‌ای در مثلث «روسیه - آمریکا - چین» ادامه دارد. با این حال وضعیت وقتی شدت بیشتری پیدا می‌کند که بازیگران جدیدی نظیر هند و ترکیه با منافع خاص خود وارد میدان می‌شوند.

در مجموع چنین شرایطی متأسفانه منجر به تشدید اختلاف میان برخی از کشورهای منطقه شده است.

اگر این تناقضات را با توجه به‌ اهمیت آنها رده‌بندی کنیم، اختلاف بین تاشکند و دوشنبه در رأس قرار خواهد گرفت (با توجه به اینکه چند سال پیش، ضمن یکی از نشست‌های منطقه‌ای حتی درگیری مستقیم بین کریم‌اف و رحمان اتفاق افتاده بود).

در درجه دوم اختلافات میان قرقیزستان و ازبکستان قرار دارد که می‌تواند منجر به‌ درگیری نظامی شود و در نهایت روابط پیچیده بین دوشنبه و بیشکک برسر مرز مشترک عاملی برای توسعه بحران است.

با این حال بحران اوکراین را می‌توان به‌ نوعی تداوم تاریخی بحران ساختاری فضای شوروی سابق دانست که ظاهرا احتمال تکرار آن در آسیای مرکزی نیز محتمل خواهد بود.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.