به گزارش   خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران شاید اولین بار عنوان خانه‌های مجردی زمانی بر سر زبانها افتاد که بسیاری از جوانان جویای کار به دلیل مهاجرت از زادگاه خود و دوری از والدین مجبور به سکنی در چهار دیواری شدند که به آن خانه مجردی اطلاق شد اما امروزه گرایش افراد به این خانه‌ها نه به دلیل دوری از خانواده و اجبار علی رغم میل باطنی بلکه نوعی ترغیب است.  
 
خانه‌هایی که امروز گرایش افراد به این خانه‌ها نه به دلیل دوری از خانواده و اجبار علی رغم میل باطنی بلکه نوعی ترغیب است.  
 
خانه‌هایی که امروز نه تنها مأمنی برای مجردان و سپری نمودن ساعات خستگی آنان پس از کار نیست بلکه حتی به جایگاهی معما برای متأهلانی تبدیل شده که قطعا رنج دوری مسیر و تنهایی عامل گرایش آنان به این امر نبوده است.  
 
اما جستجوی ریشه‌هایی از انحراف در این موضوع به دلیل بی اطلاعی همسران این افراد از عمل آنان دور از ذهن نیست عملی که آخر از صحت و سلامت برخوردار قطعا همراهی همسران را نیز با خود به همراه می‌داشت اما اینکه چه می‌شود که یک مرد علی رغم تأهل و تعهد پا در مسیری غیر اخلاقی و غیر قانونی می‌نهد موضوعی است ک خود نیازمند تفسیرات کارشناسی است.  
 
شاید عدم بی‌اطلاعای زنان از نیازهای ذاتی مردان و همانند پنداشتن امیال آنان نظیر خود از مهمترین عواملی باشد که مردان را در ارضای تمایلات خود با شکست مواجه ساخته و آنان را به ارضاء از شیوه‌ی غیر اخلاقی وا می‌دارد. اما آنچه مسلم است آن است که گسترش تکنولویژی و فراهم نمودن تسهیلات دسترسی ماهواره و اینترنت پیش از ترویج فرهنگ آن نیز خود در ایجاد این معضل اجتماعی بی‌تأثیر نیست.  
 
شاید روزی که موبایل و اینترنت با نازل‌ترین قیمت و به عنوان یک افتخار در صنعت و فناوری کشور مطرح شد آنقدر که در خصوص فواید این تکنولوژی مفید و در عین حال مخرب صحبت شد در خصوص مفید و مضرات آن کمتر سخنی به میان آمد.  
 
اما امروز همین افتخار دهه اخیر خود به نخستین رفیق ناخلف جهت کشاندن افراد به هر صحنه و الگو برداری از آنان تبدیل نشده الگوهایی که امروز در هر گوشه و کنار شهر به خوبی قابل رؤیت است و خود به عاملی جهت ابتذال مردان تبدیل شده است.  
ابراهیمی مقدم روانشناس در این خصوص با بیان اینکه زندگی خانوادگی باید ارضا کننده نیازهای روانی،‌جسمانی و عاطفی افراد باشد اظهار داشت: عدم ارضاء نیازها در نهاد خانواده احتمال گرایش افراد به محیط‌های دیگر و ارضاء تمایلات به شیوه‌های غیر صحیح را افزایش داده که این خود سبب مسائلی در محیط خانواده و اجتماع خواهد شد.  
 
وی گرایش افراد به محیط‌های دیگر جهت ارضاء تمایلات را نظیر گرایش افراد به رستوران جهت رفع گرسنگی خود به دلیل عدم طبخ غذا در منزل دانست  تصریح کرد: قطعا تامین نیازهای این افراد خود نیازمند پرداخت هزینه‌هایی است که این خود به خوبی مؤید توجه نشدن به این افراد در محیط خانواده است.  
 
این روانشناس سپری نمودن دوره‌های شاد در کناردوستان و در محیط‌های خاص را سبب فاصله گرفتن افراد از مبانی و اصول اخلاقی عنوان کرد و افزود: در این موارد ممکن است افراد به فعالیت‌ها و عملکردهایی گرایش یابند که از سوی خانواده و اجتماع مورد پذیرش نباشد.  
 
ابراهیمی مقدم از پنهان کاری و استفاده از اماکن مخفیانه تحت عنوان خانه‌های مجردی به عنوان کارکردهای نا صحیح این افراد یاد کرد و گفت: همنشینی با افراد نادرست سبب الگو برداری فرد از رفتارهای غیر صحیح و انجام آن اعمال خواهد شد.  
 
 وی با تاکید بر اینکه فرد متأهل متحد است، واژه تعهد را عهد و پیمان عاطفی میان زن و مرد دانست و اظهار داشت: گرایش مردان متأهل به این عوامل در واقع زیر پا قرار دادن تعهد آنان بوده که در نهایت منجربه کاهش حس اعتماد آنان نسبت به یکدیگر و گشت زندگی خانوادگی آنان می‌شود.  
 
این روانشناس با بیان اینکه قطعا اینچنین رفتارهایی از نظر اجتماعی با چهره ناخوشایندی توأم است افزود: عدم توجه مسئولان به این امر سبب از بین رفتن ؟؟؟ رفتارهای نادرست شده و در نهایت این اعمال به عنوان امری عادی که سطح جامعه جلوه گر می‌شود.  
 
وی در پایان با یادآوری اینکه بسیاری از این رفتارها از سوی مردان به دلیل بی‌اطلاعی همسرا از نیازهای آنان است نقش آموزش در شناخت ساختار زندگی برای زنان ومردان را مهم عنوان و خاطر  نشان کرد: متاسفانه نبود آموزش کافی در جامع به عنوان یکی از عوامل مهم در این موضوع مطرح است که امیدواریم زمینه‌های لازم جهت اجرای آن و افزایش آگاهی زوجین از وظایف و تعهدات زناشویی آنان فراهم گردد.  
 
گفتنی است، آن چه مسلم است آنست که ارائه برنامه‌های آموزشی مرتبط با مسائل زوجین از سوی متخصصین و در محیط‌هایی نظیر سرای محلات و کار خود به خوبی امکان پرسش و پاسخ از سوی زوجین و کارشناسان را فراهم آورده و ضمن ارتقاء آگاهی افراد نسبت به وظایف زناشویی خود سبب کاهش مسائلی خواهد شد که مهمترین دلیل آن فقدان دانش کافی و تصور اشتباه افراد است./گزارش از سهیلا بابارشانی
 
انتهای پیام/