در مقدمه مجموعه شعر «با جسدی تکه تکه لبخند بزن» می‌خوانیم: « این‌ها کلمات نیست، نه شعر، نه شعرواره، نه بیانیه، نه قطعنامه، این‌ها تکه‌های شعله‌ور دل ماست، به هیأت شعارها، شعرهای ساده، روان در کوچه‌ها و خیابان‌های بیداری‌مان و پایداری بر این بیداری. پس به این مفهوم که کسی فرمان نمی‌‌دهد،... به این دلیل که تو را دوست دارم، خدای من! به این سبب که این‌ها شعارهای ققنوس برای شعله کشیدن و خاکستر شدن است، آن‌ها را قطعنامه‌های دلسوز، با بیانیه‌های بیداری، با شعارها، شعائر، شعرها و شعورهای آزاد و بی‌دغدغه‌ای می‌آمیزم تا از یک چیز سخن بگویم:

آه، خدای من!

اگر تو نبودی، پس چه بود؛ گسترده و پنهان در پیدایی هر سو که مدام می‌خواندم تا به لحن گل نرگس بیدار شوم، تا در یاس پایداری و رزم، و وقتی که به سوی تو بازمی‌گردم و می‌کوشم به سمت حقیقتی مبرهن که تویی، بی‌تردید شعر می‌سرایم،

و نصر وعده‌ی توست به بیداری و پایداری شعر....»

یکی از اشعار بخش اول مجموعه شعر«با جسدی تکه تکه لبخند بزن»:

بولدوزرها و تفنگ‌ها

چنگ در ميدان لؤلؤ افكندند،

چونان دستبرد زننده‌اي قاتل

كه گردن‌بند دوشيزده‌اي را مي‌گسلد،

دانه‌هاي مرواريد سرخ به هر سو پراكنده شدند

و نيز قلب‌هايي بر سرنيزه‌هاي آل‌سعود

كه به لهجه نتانياهو مي‌دريد

و با مارك اوباما كشتار مي‌كرد.

اما آنان كه به كشتن ميدان مرواريد آمدند

تا صدايش را محو كنند،

چگونه نمي‌دانستند؛ صداي غرش ديوان بيداري مي‌گسترد!

و آوازها از حنجره‌هاي مظلومان فوّاره مي‌زند

نه از مشتي خاك و سنگ

و مردم را نمي‌شود محو كرد، صداي خدا محوشدني نيست

و دست‌هاي پروردگار با جماعت مظلوم ويرانه‌ها را آباد مي‌كند

و آن چه محوشدني است

قدرت شيطان است و سلطان جائر

كه بر باد مي‌رود

نشر «ساقی» مجموعه شعر«با جسدی تکه تکه لبخند بزن» را به زودی روانه بازار نشر می کند.

انتهای پیام/