به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری المانیتور، اسرائیل اکنون نگران این مسئله است که "مارتین ایندیک" به زودی استعفای خود را تقدیم دولت آمریکا کند، زیرا اطلاعاتی که اخیرا به دست آمده نشان میدهد که ایندیک به زودی شغل خود در اندیشکده بروکینگز آمریکا را از سر خواهد گرفت.
روز گذشته برابر با 29 آوریل ضربالاجل 9 ماهه تعیین شده برای دستیابی به صلح میان فلسطین و اسرائیل به پایان رسید و این مسئله عامل بسیار مهمی در کنارهگیری ایندیک از سمتش بدون دستیابی به نتیجه خواهد بود. این باور در میان کارشناسان وجود دارد که به دلیل به بنبست رسیدن مذاکرات ایندیک تمایلی برای ادامه زمان ماموریت خود نخواهد داشت و به کار خود در مذاکرات پایان میدهد.اگرچه هنوز تصمیم نهایی در این زمینه گرفته نشده است و ممکن است درخواست باراک اوباما و یا جان کری از ایندیک، تصمیم وی را در این زمینه تغییر دهد.
اما مشکل دیگری که در این زمینه ایجاد شده است، اظهارات اخیر جان کری، وزیر خارجه آمریکا است که گفته بود اگر طرح تشکیل دو دولت در خاورمیانه محقق نشود، احتمال تشکیل یک دولت نژادپرست(آپارتاید) و یا دولتی که ظرفیت اسرائیل برای تشکیل یک دولت یهودی را از بین میبرد، وجود دارد. این اظهارات کری نشانه این است که او خود را در جریان مذاکرات تحت فشار، تحقیرشده و نابودشده فرض کرده و به همین دلیل جرات و جسارت بیان چنین جملهای را در خود دیده است.
سالها است که اسرائیل مدعی میشود هیچ راهی برای گفتگو با محمود عباس وجود ندارد، زیرا وی نماینده همه مردم فلسطین نیست. اسرائیل میان نوار غزه و کرانه باختری جدایی ایجاد کرده است و این در حالی است که حماس در نوار غزه نه اسرائیل را به رسمیت میشناسد و نه توافقات محمود عباس با تلآویو را. امانکته اینجاست که چرا به طور ناگهانی یک توافقآشتی بینکرانه باختری ونوار غزهایجاد میشود. مسئله این است که حماسمغرور و خودخواه نیست و بحثبر سر تشکیل یکدولتتکنوکراتاست که برای مذاکراه با اسرائیل دارای اعتبار کافی باشد. با این وجود اسرائیل باز هم همان لحن قدیمی را به کار میبرد: تلاش برای راهاندازی یک ضد حمله. در واقع این اقدامات اسرائیل منجر به تعلیق مذاکرات صلح شده است.
اما سوال این است که چرا نباید اجازه دهیم همه فلسطینیان در این رویه مشارکت داشته باشند. حماس از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و اسرائیل به عنوان یک گروه ترویستی مطرح میشود، اما نکته اینجاست که مگر ارتش جمهوریخواه ایرلند و یا سازمان آزادیبخش فلسطین نیز تا پیش از امضای توافق صلح گروه تروریستی نامیده نمیشدند؟ البته درست است که احتمال آشتی میان حماس و اسرائیل بسیار ضعیفتر و غیرمحتملتر از احتمال دست کشیدن ولادیمیر پوتین از شبهجزیره کریمه است، اما نکته اینجاست که اسرائیل باید برای صلح تمام تلاش خود را بکند و از هر روزنه شانسی برای این مسئله استفاده کند، اما امروز روشی که اسرائیل در پیش گرفته است، با این مسئله کاملا منافات دارد.
اکنون به اظهارات اخیر کری برگردیم. در واقع به نظر میرسد منظور اصلی جان کری این بود که تنها در صورت تغییر دولت اسرائیل میتوان به دنبال صلح بود. منظور کری نه تغییر دولت نتانیاهو به طور کلی، بلکه ایجاد تغییراتی در دولت ائتلافی اسرائیل بود، چرا که دولت فعلی از افراد و گروههایی در خود بهره میبرد که به دنبال صلح نیستند. برای مثال در صورتی که حزب کار اسرائیل با این گروهها جایگزین شود، نتانیاهو میتواند به از بین بردن قید و بندها از جلوی پای خود امیدوار باشد و برای حرکت رو به جلو تلاش کند.
اکنون تنها راه باقی مانده برای آمریکا انجام کار درست است، آمریکاییها نباید در این زمینه مضطرب شوند و اشتباهات گذشته را تکرار کنند، و باید چشمان خود را به هدف بدوزند. کری باید پیشنهاد دولت آمریکا را به دو طرف ارائه دهد و خود بیرون از گود بایستد. در عین حال از گفتن حقیقت درباره اسرائیل نیز نباید هراس داشت، در واقع کری حقیقت را میگوید، هم اوباما، هم نتانیاهو و هم اعضای کنگره آمریکا این را میدانند. پس نباید از گفتن حقیقت در اینباره هراس و ترسی وجود داشته باشد. در حقیقت کسانی که از گفتن این حقایق میترسند، خود در انبوه دروغها گرفتار شدهاند.
انتهای پیام/