به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،می‎گوید نامم«یاسر» است؛ پیرمردی که در یکی از اندرزگاه‎های زندان ورامین به جرم مشارکت در کلاهبرداری دوران محکومیت خود را سپری می‏کند اما خودش این اتفاق را نتیجه ساده‎لوحی و سادگی خودش می‏داند. «یاسر» 5 سال از 8 سال دوره زندان خود را سپری، حدود دو سوم بدهی‏هایش را پرداخت کرده است .
 
چند سال داری؟

65 سال
 
به چه جرمی دستگیر شدی ؟

من در بازار تره‏بار کار می‏کردم  که2 نفر به من پیشنهاد مشارکت در کار دادند .
 من هم پذیرفتم و شروع به کار کردیم. در جریان همین مشارکت آن دو کلاهبرداری کردند و من به زندان افتادم (!)
 
آن دو نفر را می‎شناختی ؟

یکی از آن دونفر همسر دوستم و آن یکی هم بچه محلمان بود .
 
قرار شده بود در چه کاری باهم مشارکت کنید؟

ما خرید و فروش میوه را انجام می‏دادیم؛ به نوعی واسطه گری می‏کردیم.
 
چرا تو دستگیر شدی ؟

معمولا من کار خرید و فروش میوه‏ها را انجام می دادم و آنها امورمالی را انجام می دادند. پس از مدتی میزان بدهی‏های ما بالا رفت و طلبکارها از من شکایت کردند .
 
مگر هر 3نفر شریک نبودید.پس چرا از تو شکایت کردند ؟

خرید‏ها را من با اعتبار خودم انجام می‏دادم. آن دو نفر نیز معمولاٌ مقدار کمی از طلب را می‏دادند و الباقی را به بعد موکول می‏کردند اما بعدی در کار نبود ! بالاخره طاقت طلبکارها به سر آمد و چون طرف حساب آنها من بودم از من شکایت کردند .

موقع دستگیری شرکایت چه کار کردند ؟

آنها به سادگی گفتند تو برو زندان و ما دنبال کارت خواهیم بود؛ ولی نه تنها کمکی نکردند بلکه خبری هم از آنها ندارم . در دادگاه‏ها هم هیچ وقت حاضر نشدند .
 
چه حکمی برایت صادر شده است ؟

 8 سال زندان به علاوه رد مال که بیش از یکصد میلیون تومان بود که الان نزدیک 6 سال است که زندان هستم .
 
در خصوص رد مال چه اقدامی کردی ؟

با کمک پسرهایم و قرض گرفتن از دوستان و اقوام، توانستم مقدار زیادی ازبدهی را پرداخت کنم و الان 47 میلیون تومان باقی مانده است .
 
 در این مدت مرخصی هم رفته‎ای ؟

ابتدا اجازه مرخصی داشتم ولی الان دادگاه 500 میلیون تومان وثیقه می‎خواهد که ندارم .

چرا مضطرب هستی؟

من آدم آبروداری بودم. برای خودم اعتباری داشتم . ولی آن دو نفر کاری کردند که نه تنها آبرو و اعتبارم بلکه کسب و کار خودم را هم از دست دادم.من از 14 سالگی کار کردم و برای روزی حلال خانواده‏ام تلاش کردم؛ انصاف نیست که الان اینجا باشم. الان با گذشت بیش از 5 سال از دوران حبس و کم شدن حدود 2 سوم رد مال برای مرخصی رفتن من وثیقه ای می‏خواهد که من نمی توانم آن را تامین کنم .
 
از شرکایت شکایت هم کردی؟

بله .البته من هم مدرکی نداشتم تا ثابت کنم همه این گرفتاری ها به خاطر اعتماد بی‏جای من صورت گرفت. اگر از روز اول همه کارهایم را با حساب و کتاب انجام می‏دادم الان با این مشکلات مواجه نبودم. من سن و سالی را گذرانده‏ام و الان باید در کنار خانواده‏ام می‏گذراندم نه اینکه در گوشه زندان باشم و البته می‎دانم مقصر همه این اتفاقات خودم هستم.