در جریان درگیرهای دهه 80 میلادی در لبنان، جنگ اول و دوم خلیج فارس و نبرد کوزوو، این ناوها حضوری همیشگی داشتند.
یکی از بزرگترین معضلاتی که ناوهای هواپیمابر با آن درگیر هستند، چگونگی مقابله با تهدیدات سطحی است و این تهدید از جایی حساستر میشود که رادارگریزی تهدیدات آنها، بیشتر و سرعت آنها سریعتر باشد.
از اینرو قایقهای تندرو سپاه پاسداران از بزرگترین تهدیداتی است که موجب نگرانی شدید ناوگان آمریکا در منطقه خلیجفارس شده است.
ایالات متحده آمریکا که یکی از کشورهای پیشتاز در حوزه جنگ الکترونیک و مخابرات است، در مقابله با قایقهای تندرو سپاه پاسداران دچار مشکلات جدی است که احتمال بقای این هیولای آبی را در برابر تعداد زیاد قایقهای تندروی سپاه پاسداران به حداقل رسانده است.
علاوه بر سرعت خیرهکننده و تجهیزات به روز نصب شده روی این قایقها، ناوهای هواپیمابر آمریکایی با مشکلات دیگری در برخورد با این تجهیزات روبرو هستند.
ارتفاع ناوهای هواپیمابر، از سطح دریا تا عرشه ارتفاع نسبتا زیادی محسوب میشود و با توجه به ارتفاع کوتاه قایقهای تندروی سپاه پاسداران امکان تشخیص این تهدیدات برای ناوهای غولپیکر مخصوصا در سرعتهای بالا بسیار سخت میشود.
در اینجا به برخی از اختلالاتی که ممکن است برای سامانههای جستجوی ناوهای غولپیکر و رادارهای آنها به وجود بیاید، اشاره میکنیم:
1-کلاتر (اختلال) دریا:
انعکاس امواج رادار از سطوح صاف و گسترده دریاها و اقیانوسها خود باعث ایجاد نویز و اختلالاتی میشود که باعث تضعیف سیگنال رادارهایی میشود که در سطح دریا عمل میکنند.
چنانچه میزان انعکاس امواج از سطوح دریا نسبت به برگشت امواج از هدف بیشتر باشد، آشکارسازی هدف بسیار مشکل خواهد بود.
البته عوامل دیگری در میزان انعکاس امواج سطح دریا موثرند که سرعت باد، طول مدت و جهت وزش باد، جهت امواج، طغیان آب، وجود آلودگی در سطح آب، فرکانس کار رادار و اندازه سطح قابل رویت رادار، نمونههایی از این موارد هستند.
2- تضعیف سیگنال:
اتمسفر، حاوی موادی به شکل گازی است و لذا سیگنالهای رادیویی در برخی از مواد به علت جذب رزونانسی ملکولها مقداری از انرژی خود را از دست میدهند.
اکسیژن، بخار آب و نمکو گازهای استخراج شده در جذب انرژی امواج الکترومغناطیسی نقش به سزایی دارند.
موارد فوق همگی پتانسیل ایجاد اختلال در سامانههای راداری ناوهای غولپیکر و در نتیجه اشتباه محاسباتی و عدم مشاهده قایقهای رادارگریز و کوچک را بیشتر میکند.
3- آینه یا چند مسیری:
در یک محیط واقعی تضمینی برای بازگشت دقیق سیگنال بازتابی از هدف به رادار وجود ندارد، زیرا ممکن است سیگنال بازگشتی از اهداف به زمین، کوهها و ... برخورد کرده و از چند مسیر به رادار برسد.
این پدیده سبب میشود که رادار به جای یک هدف چندین هدف را در صفحه PPI نمایش دهد.
وجود هواپیما در آسمان و یا یک شناور در سطح آب، امکان ایجاد این خطا را بیشتر میکند و این احتمال در زمان کوچک بودن اهداف بیشتر میشود.
4-اثر تشعشع ناخواسته در مجرا:
بر خلاف اثر آینهای که همواره در وجود سطوح بازتاب دهنده موجود دارد، اثر داکتها در شریطی خاص به وجود میآید.
در بسیاری از مواقع سال با به وجود آمدن شرایط ویژه آب و هوایی، در مناطق دریایی اثر داکت به خوبی دیده میشوند که این اثر در وجود رطوبت هوا و دمای مناسب و در لایههای پایینی تروپوسفر به وقوع میپیوندد.
به عنوان مثال در روز 26 اکتبر سال 2006 میلادی یک زیردریایی کلاس سانگ ارتش چین در فاصله 8200 متری ناو هواپیمابر یو اس اس کیتی هاوک در منطقه اوکیناوای ژاپن به سطح آب آمد.
این حادثه به معنای واقعی موجب ترس و به وجود آمدن بحثهای بسیار جدی در سطوح بالای فرماندهی نیروی دریایی آمریکا شد.
البته محیط زیر آبی خلیجفارس به دلیل شکل خاص خود سیستمهای سونار نیروی دریایی آمریکا را که برای عملیات در آبهای آزاد طراحی شده را دچار مشکل کرده که نمونه آن برخورد زیردریایی آمریکایی و نفتکش ژاپنی در تنگه هرمز است.
اما جدای از مطالب فوق که از معضلات سامانههای راداری ناوهای هواپیمابر هستند، راههای انهدام این ناوهای نیز باید تحلیل شود که بنابر اظهارنظر کارشناسان، برای غلبه بر یک شناور که از سامانه دفاعی ایجیس، بهره میبرد بایستی چیزی بین 6 تا 10 موشک کروز ضدکشتی مافوق صوت را به صورت همزمان به سمت یک هدف شلیک کرد.
همچنین برای از بین بردن یک ناو هواپیمابر در کلاس نیمیتز نیز به صورت استاندارد چیزی نزدیک به 24 موشک باید به سمت یک ناو هواپیمابر شلیک شود.
با این حساب اگه 24 فروند قایق تندرو مجهز به موشک سپاه یک ناو آمریکایی را دوره کرده و به سوی آن به طور همزمان موشک شلیک کنند، این ناو از حرکت ایستاده و دیگر قادر به ادامه مسیر نخواهد بود، حال آنکه در رزمایشهای دریایی سپاه، صدها قایق به سوی ناوهای غول پیکر حمله کرده و به سوی آنها، موشک و راکت شلیک میکنند.