به گزارش
خبرنگار رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران، جمعه شب 12 اردیبهشت، برنامهی «معرفت» با حضور «دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی» استاد دانشگاه به روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
«دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی» استاد دانشگاه، و مجری برنامهی «معرفت» بیان کرد: در گلشن اندیشه حکیم ابونصر فارابی هستیم، در جلسهی گذشته در خصوص معرفت حسی از نگاه فارابی صحبت کردیم و در این جلسه به معرفت عقلی از نگاه این فیلسوف و حکیم میپردازیم.
وی افزود: فارابی در «رسالة فی ماهیة العقل» عقل را به 6 نوع تقسیمبندی کرد که با تقسیمبندی دیگران متفاوت است. او شش نوع عقل را بیان کرده، اولین عقل، عقل «عام» اس که به دنبال فضیلت و دفع شر بوده، عقل دوم «کلامی» است که زشتی و بدی اعمال را تشخیص میدهد. سومین عقل «فطری» بوده که یقین و معرفت را بدیهی و بدون تفکر کسب میکند. چهارمین عقل، عقل «تجربی» بوده که بر اثر کثرت تجارب برای انسان به وجود میآید، عقل «نظری» پنجمین عقل اس و ششمین عقل، عقل «فعال» بوده که فارابی عقل فعال را جزء عقل بشری نمیداند و میگوید در عالم مافوق قمر قرار دارد.
ابراهیمی دینانی ادامه داد: همانطور که شما فرمودید این تقسیمبندی فارابی نسبت به عقل، کمی با آنچه که حکمای دیگر مسلمان بیان کردند، متفاوت است.
غالبا حکما از ابن سینا تا علامه طباطبایی به طور معمول در تقسیم عقل به 4 مرحله قائل هستند. عقل بالقوه، عقل بالفعل، عقل بالملکه و عقل بالمستفاد که هر کدام را توضیح خواهم داد. این چهار عقل از زمان ابنسینا تا به امروز معمول و مطرح است.
وی ادامه داد: فارابی عقل را به 6 مرحله تقسیم کردهاست، عقل عام که معنی آن را اینطور بیان کرده که دفع شر و کسب خیر است. معمولا هر موجودی هر چند عقلش سطح پایین باشد،شر را از خود دور میکند. به طور غریزی هر حیوانی از آنچه که برایش شر است میگریزد و یا از خود در مقابل آن دفاع میکند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بعدها عقل را به دو قسم «نظری» و «عملی» تقسیمبندی کردند و عقل «نظری» را نیز به 4 مرحلهی عقل بالقوه، بالفعل، بالملکه و بالمستفاد تقسیم کردند.
ابراهیمی دینانی تصریح کرد: عقل مستفاد لزوما خارج از انسان نیست، آن عقل کلی است که عالم را اداره میکند، منتهی بین عقل کل که هستی را اداره میکند و با عقل هر انسانی که تا آن مرحله رفته است، جدایی نیست. یعنی عقل انسان کامل بهرهای از عقل مستفاد است. به عبارت دیگر بهرهی انسانها از عقل کل با یکدیگر متفاوت است.
وی ضمن اشاره به این مطلب که ما چندتا عقل نداریم، اظهار داشت: عقل کل وحدانی است. در واقع کل هستی براساس خرد اداره میشود. هرچه ارتباط انسان با عقل کل بیشتر باشد، عقلش کاملتر است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: ادراک حسی مادامی که پشتوانهی عقلی نداشته باشد کاری از پیش نمیبرد، درست است که ما میبوئیم، میشنویم، میبینیم، میچشیم و لمس میکنیم ولی معنی دادن به این محسوسات و متمایز کردن آنها از یکدیگر با پشتوانهی عقل انجام میپذیرد. این بحثی که فارابی بیش از هزار سال پیش بیان کرده، امروز خیلی میتواند مطرح باشد، البته اگر انسانها به آن دقت کنند.
ابراهیمی دینانی گفت:در دنیای امروز پیشرفتهای علمی شگفتانگیزی رخ داده، یکی از کوچکترین آثار علمی تکنیک و تکنولوژی است که به وسیلهی آن بشر تا به امروز به کرات رفته؛ بحث اینترنت و پیشرفت پزشکی نیز بسیار شگفتانگیز و حیرتآور است.
وی ادامه داد:این همان علم تجربی است که فارابی به آن اشاره کرده که انسانها با پشتوانهی عقلانی پیش رفته و اسرار طبیعت را کشف کردند و روز به روز این کشفیات سریعتر میشود.
این استاد دانشگاه افزود: ما نمیدانیم که در 50 سال آینده چه اتفاقاتی رخ میدهد و پیشبینی آن سخت است که بشر به چه کشفیات شگفتانگیزتری از آنچه که اکنون هست، دست پیدا میکند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت:اینجا یک سؤال مطرح میشود که بشر با این پیشرفت شگفتانگیز عقلانی، حسی و تجربی که انجام داده، تکاملش تا چه حد بودهاست؟ بشر به حدی از رشد و کمال رسیده که در هلاک کردن عالم، حرف اول را میزند.
انسان با قدرتهای تخریبی که دارد میتواند در یک ساعت میلیاردها آدم را نابود کند و یا حتی کرهی زمین را به فساد بکشاند. این قدرت تکنیکی و تخریبی بشر در دنیای امروز هست. سؤال من این است که چقدر این پیشرفتها میتواند بشر را اصلاح کند؟
وی ادامه داد:اصلاح انسانی یعنی اینکه معنویات و قوههای بشر را به فعلیت برسند و پیشرفتهای علمی دنیای امروز نمیتواند بشر را اصلاح کند و ظرفیت آن را ندارد. اما گاهی یک کلمه یا یک جمله میتواند انسار را اصلاح کند و این کمال است.
"ابراهیمی دینانی" افزود: انسان چشم واقعبین و جهانبین دارد. ما با چشم
ظاهر، دید محدودی داریم ولی با درک باطنی (دید باطنی) هستی و وجود را
میبینیم. چشم ظاهر موجودات را میبیند و با چشم عقل میتوان وجود را دید.
وی
ضمن اشاره به اینکه نکته که من احترام زیادی برای علم قائل هستم، تصریح
کرد: چشم علم جزیینگر است و از طریق میکروسکوپ، تلسکوپ میبیند اما چشم
عقل باطن، هستینگر است و تعالی انسان با چشم جان حاصل میشود.
این
استاد دانشگاه گفت: ما موجود شناس هستیم و وجودشناسی با چشمجان ممکن
میشود. تعالی بشر با چشم جان حاصل میشود و مرتب انسان در حال کشف بوده،
تنها موجود که قدرت کشف متعالی دارد، انسان است. اگر انسان در مسیر تعالی
باشد، هر لحظهی آن با لحظهی بعدش متفاوت است.
"دینانی" اظهار داشت:
همهی موجودات خود دارند، انسان هم خود دارد، مثلا کبوتر، کبوتر است. منتهی
کبوتر خودش را انتخاب نمیکند، از اول کبوتر انتخاب شده اما میتواند خودش
را انتخاب کند.
وی ادامه داد: انسان به گونهای قادر به انتخاب خود
است که اگر خود را انتخاب نکند، دیگران ما را انتخاب میکنند، ما باید هر
لحظه خودمان را انتخاب کنیم، و این تعالی است.
این استاد دانشگاه افزود:
هر انتخابی یک کشف است، وقتی شما خودتان را انتخاب میکنید، یک کشف جدید
کردهاید. در واقع ما یک فکری داریم در همان لحظه یک فکر جدید متعالیتری
پیدا میکنیم.
"دینانی" بیان کرد: انسان یک موجود بوده اما گوناگون است.
ولی کبوتر همیشه کبوتر است و گوناگون نیست و فقط رنگ پرهایشان متفاوت است.
انسان ماهیت نداشته چون مشخص نیست که آخرش چه میشود. مرتب در حال انتخاب
است و اگر خود را انتخاب نکند، آن وقت دیگران انتخابش میکنند و آن زمان
دیگر خودش نیست.
"منصوری لاریجانی" گفت: "اقبال لاهوری" جملهی زیبایی
دارد، که تأئید فرمایش شما است، او میگوید انسان امروز به جای اینکه با سر
بجنبد با شکم میجنبد، به این دلیل به تعالی نمیرسد. بر این اساس بزرگان
ما با چه معیاری عقل را علمی و نظری تقسیمبندی کردند؟
وی ادامه داد:
"فارابی" به این نکته توجه داشته است، زمانی که در مورد عقل نظری بحث
میکند میگوید ماهیت عقل، علم است، لذا عقل علمی است. زمانی که جوهر نقش
کامل شد در آنجا عقل به دو مرحلهی نظری و عملی تقسیم میشود.
ابراهیمی
دینانی افزود: "فارابی" بیش از هزار سال پیش میگوید عقل علمی است،علم
امروز کمی متفاوت است، علم امروز علم تجربی بوده اما علمی که "فارابی"
میگوید، علم آگاهی است.
آگاهی همان کشف و فهم بوده و همهی آنها از
شئون عقل است و اگر عقل نباشد خرد و فهم نیست. بنابراین وقتی میگوییم عقل
نظری یعنی همهی اینها را شامل میشود و در یک کلمه "آگاهی" بوده، گاهی
آگاهی علمی و گاهی فلسفی و شهودی است.
این استاد دانشگاه افزود:توهم
نوعی اندیشه بوده اما این اندیشه با موازین خرد سازگار نیست، متأسفانه
آدمهایی که دچار توهم میشوند، این روزها در جامعه زیاد شدهاند. فرد دچار
توهم شده و میگوید که من فلان چیز را دیدم و یا شنیدم، همانی که به تو
رسیده را باید در میزان خرد بگذاریم که آیا با موازین عقل خالص سازگار است.
وی بیان کرد: عقل را باید با خود عقل بشناسیم.
"منصوری
لاریجانی" گفت: شما به نکتهی خوبی اشاره کردید که یکی از آسیبهای
جامعهی ما این است که نمیتواند ارتباط خوبی با سلطان بدنش (عقل) برقرار
کند.
وی ادامه داد: وقتی که انسان به درون خودش فرو میرود خودش را
بیکرانه میبیند، انسانهایی که به طور معمول دچار تخیل میشوند، باید به
خودشان رجوع کنند.
حلقهی مفقوده در اینجا همان ارتباط نگرفتن با سلطان بدنشان (عقل) است.
ابراهیمی
دینانی ضمن اشاره بهاین مطلب که کلمه "خود" کلمهایی عجیب است، افزود: خود
توهم را با توهم نمیتوان برطرف کرد. انسان اگر همیشه سالم بوده و مریض
نباشد، باید آن توهم را به عقل تصحیح کند و ببیند که آیا با موازین عقلانی
سازگار است؟
این استاد دانشگاه اظهار داشت: هر کسی در مرتبهای از عقل
قرار گرفته ولی انسان باید متوجه شود که میتواند با خواندن کتاب، صحبت
کردن با عقلای عالم به فراتر برود.
وی تصریح کرد: انسان باید در راه عقل
کوشش کند و لحظه به لحظه گام برداشته و فراتر برود. اگر اینگونه حرکت کند
از خطر دور است و گرنه ممکن است یک عمری در توهم باقی بماند و به هلاکت
برسد.
"ابراهیمی دینانی" اظهار داشت: در دنیای امروز انسانها خیلی در معرض
توهمهایی هستند. و از آن طرف تأمل بسیار کمی دارند. اطلاعات به اندازهی
یک اقیانوس اما عمق آن یک سانتیمتر است. اطلاعاتی که فقط بار حافظه را
سنگینتر میکند و بدون تأمل این سنگینی را بر شما تحمیل میکند و فایدهای
ندارد.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به این نکته که باید مرتب اندیشید،
بیان کرد: انسانها این روزها آنقدر مشغول کار و فضای مجازی هستند که
برای خودشان خلوت باقی نمیگذارند. منظورم از خلوت، در خود فرو رفتن و فکر
کردن است.
وی ادامه داد: بنابراین انسان باید از این کارهای دائم
روزمره که هلاککننده است، دوری کند. انسان امروز میخواهد همه چیز را
تجربه کند. آنها میتوانند کل کرهی زمین و یا حتی کهکشان را ببینند و
تجربه کنند.
"منصوری لاریجانی" گفت: "فارابی" میگوید اگر جوهر نفس
انسان از طریق آمیزههای قرآن و تعالیم اهل بیت به کمال برسد و در واقع آن
زمان انسان عقل نظری و عملی پیدا میکند. فارابی در تعریف عقل عملی میگوید
عقلی که در مصاف با آثار صنعالهی جبران میشود، در واقع از نقش هستی
آگاهی پیدا کردهاست.
"ابراهیمی دینانی" تصریح کرد: تجربه چیزی محسوس و ملموس است. حیرانی مرحلهای فرا تجربه بوده و باید از تجربه بالاتر برود.
وی
عنوان کرد:حیرت که "فارابی" به آن اشاره میکند در حدیثی از پیامبر (ص)
آمدهاست که در آن میفرمایند: خدایا حیرت من را دربارهی خودت افزون کن؛
این حیرت عین آگاهی است.
"منصوری لاریجانی" اظهار داشت:ارسطو در کتاب
برهان مراتب عقلی را که "فارابی" در مورد آن بیان کرده را آوردهاست. آیا
انصاف است که ما بگوییم که "فارابی" مقلد ارسطو بوده است.
"ابراهیمی
دینانی" افزود: حکمای ما از فارابی گرفته تا ملاصدرا و علامه طباطبایی
حرفها را فرا گرفتند و مقلد نبودهاند بلکه براساس مبانی خودشان سخن
گفتند.
وی ضمن اشاره به این مطلب که ما یک حکیم مقلد نداریم، گفت: همهی
آنها محققانه با حقایق عالم برخورد کردند، علم را باید آموخت ولی نباید
مقلد بود.
"منصوری لاریجانی" بیان کرد: فارابی عقل نظری را به عقل
بالقوه، بالفعل، بالملکه و بالمستفاد تقسیم کرده، عقل بالقوه همان مقامی
است که فقط استعداد دارد. بچه که تازه به دنیا آمده عقل بالقوه دارد و
کمکم به بالفعل تبدیل و بعد از طی مراحلی بالملکه شده یعنی جزیی از جانش
میشود. وقتی که جان راسخ و عقلانی شد آخرش بالمستفاد میشود یعنی عقل
انسان با عقل کل جهان هماهنگ میشود.
وی ادامه داد:عقل فعال، همان عقل
کل است که جهان را اداره میکند و عقل انسان کامل عقلی است که با آن عقل
اتصال پیدا کرده و هماهنگ میشود.
"لاریجانی" عنوان کرد: "فارابی" در کتاب "السیاسة المدینة" عقل فعال را روحالامین و روح القدوس تعبیر میکند.
"دینانی" گفت: این نظریه خاص "فارابی" است و در باب مسئلهی وحی در فرصتی دیگر باید در مورد آن صحبت کرد.
وی ادامه داد: روحالقدوس مسئلهی مهمی است که فارابی برای اولین بار در جهان اسلام مطرح کردهاست.
منصوری لاریجانی خاطرنشان کرد: همانطور که شما فرمودید در دنیای امروز، راه کمال را به سختی میتوان طی کرد.
انتهای پیام/ا س