به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ" در مقالهای به قلم "پل کریگ رابرتز" مینویسد: واشنگتن اجازه نمیدهد که بحران اوکراین، حل و فصل شود. پس از ناکامی در تصرف این کشور و بیرون راندن روسیه از پایگاه نیروی دریایی خود از دریای سیاه، واشنگتن به استفاده از فرصتهای جدید در بحران اوکراین میاندیشد.
*** تلاش دولت آمریکا برای آغاز جنگ سرد
دولت آمریکا پیش از هرچیزی، در تلاش است تا با وادار کردن دولت روسیه به تصرف مناطق روس زبان اوکراین امروزی، که در آن معترضان به مخالفت با دولت دستنشانده کیو، که در نتیجه کودتای آمریکایی به قدرت رسیده، برخواستهاند، جنگ سرد دیگری را آغاز کند. این مناطق اوکراین، جزو بخشهای سابق روسیه به شمار میروند که در قرن بیستم، هنگامی که اوکراین و روسیه، هر دو بخشی از یک کشور، یعنی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بودند، توسط رهبران شوروی به اوکراین پیوستند.
*** تبلیغات منفی آمریکا علیه دولت روسیه ادامه دارد
در اصل، معترضان در این شهرها دولتهای مستقل تشکیل دادهاند. واحدهای نظامی و پلیس برای سرکوبی معترضان، که به شیوه آمریکاییها «تروریست» نامیده میشوند، به این شهرها اعزام شدهاند که تا به امروز بسیاری از آنها به معترضان پیوستهاند.
با بیکفایتی دولت و وزارت امور خارجه آمریکا در برخورد با مسائل به وجود آمده در اوکراین و کمک به افزایش بحران در این کشور، در حال حاضر واشنگتن میکوشد که انگشت سرزنشها را متوجه روسیه کند. به گفته واشنگتن و رسانههای دستنشانده آن، این اعتراضات به رهبری دولت روسیه صورت میگیرد و هیچ پایه و اساس واقعی ندارد. و وقتی که روسیه، واحدهای نظامی خود را برای حفاظت از جان شهروندان خود در خاک سابق روسیه اعزام میکند، این اقدام، از سوی واشنگتن برای تایید برنامه تبلیغاتی آن علیه روسیه، و اهریمن جلوه دادن این کشور، مورد استفاده قرار میگیرد.
*** دولت روسیه تلاش میکند تا اوکراین را تا فرا رسیدن انتخابات آینده این کشور، حفظ کند
دولت روسیه گرفتار مخمصه شده است. موسکو نمیخواهد مسئولیت مالی این مناطق را متقبل شود اما از طرفی نمیتواند در گوشهای ایستاده و اجازه دهد که مردم روس، مورد سرکوب و آزار و اذیت قرار گیرند. دولت روسیه تلاش میکند تا اوکراین را تا فرا رسیدن انتخابات آینده این کشور، حفظ کند تا رهبران واقعگرایانهتری نسبت به دستنشاندههای واشنگتن، اداره اوکراین را در دست بگیرند.
*** واشنگتن به همکاری با روسیه برای حل بحران اوکراین تمایلی ندارد
اما واشنگتن به انتخاباتی که ممکن است به تغییر حکومت دستنشانده خود منجر شود و همینطور همکاری با روسیه برای حل و فصل شرایط به وجود آمده، تمایلی ندارد. احتمال زیادی وجود دارد که واشنگتن به دست نشاندههای خود در کیو، دستور دهد که اعلام کنند، بحرانی که توسط روسیه، اوکراین را درگیر کرده، مانع از برگزاری انتخابات میشود. کشورهای عضو ناتو نیز که به نوعی آلت دست واشنگتن به شمار میروند، از این موضوع حمایت خواهند کرد.
اما آنچه که مسلم است، این است که دولت روسیه، به رغم خواستههایش، با تداوم بحران و دولت دستنشانده واشنگتن در اوکراین رو به رو است.
*** جانشین دبیرکل ناتو، سیاست متجاوزانه این سازمان را استقرار «تجهیزات تدافعی در منطقه» مینامد
در تاریخ 1 می، سفیر سابق واشنگتن در روسیه، که در حال حاضر جانشین دبیرکل ناتو است، اعلام کرد که روسیه نه تنها دیگر شریک ناتو نیست، بلکه دشمن آن به شمار میرود. «الکساندر ورشبو»، در جمع خبرنگاران گفت: «ما هنوز مجبوريم از حاكميت، تماميت ارضي و آزادي كشورهاي همسايه روسيه در شرق اروپا دفاع كنيم و روسيه علنا سعي دارد سلطهطلبي خود را دوباره تحميل كند.» وی اعلام کرد که ناتو به زودی شمار زیادی از نیروهای رزمی خود را در شرق اروپا مستقر خواهد کرد. «ورشبو» این سیاست متجاوزانه را استقرار «تجهیزات تدافعی در منطقه» نامید.
*** عوام فریبی ناتو برای مجهز کردن نیروهای نظامی کشورهای دستنشانده آمریکا
به عبارت دیگر، ما در اینجا نیز با این دروغ، که دولت روسیه خیال دارد که همه چیز را در مورد سختیها و گرفتاریهایش در اوکراین فراموش کرده و به لهستان، کشورهای حوزه بالتیک، رومانی، مولداوی و کشورهای آسیای مرکزی از جمله گرجستان، ارمنستان و آذربایجان حمله کند، رو به رو هستیم. «ورشبو» قصد دارد تا با عوام فریبی، نیروهای نظامی این کشورهای دستنشانده آمریکا را تجهیز و مدرن کرده و از فرصت به وجود آمده برای پذیرش عضویت کشورهای مشتاق پیوستن به ناتو استفاده کند.
*** تاخیر روسیه، به ناتو فرصت کافی میدهد تا نیروهای خود را در مرزهای روسیه و از دریای بالتیک تا آسیای مرکزی متمرکز کند
در حقیقت، «ورشبو» سعی دارد که با این سخنان، به دولت روسیه بگوید که شما باید تنها به حسن نیت و منطق غرب تکیه کنید، در حالیکه ما [ناتو] نیروهای نظامی خود را برای جلوگیری روسیه از کمک کردن به شهروندان مظلوم و ستمدیده خود در اوکراین، آماده میکنیم.
اهریمن جلوه دادن روسیه توسط غرب، تا به امروز موفقیتآمیز بوده است. این کار باعث میشود که دولت روسیه، درست در دورهای کوتاه که میتواند بر ناتو پیشدستی کرده و قلمروهای سابق خود را تصرف کند، تردید کرده و دست نگه دارد. این تاخیر به ناتو فرصت کافی میدهد تا نیروهای خود را در مرزهای روسیه و از دریای بالتیک تا آسیای مرکزی متمرکز کند. علاوه براین، ظلم و ستمی که آنها بر شهروندان روسیه در اوکراین تحمیل خواهند کرد، روسیه را بیاعتبار خواهد کرد و در نهایت با تحریک احساسات ملی، دولت روسیه را به خاطر قصور در کمک به شهروندان روسیه در اوکراین و ناکامی در حفاظت از منافع راهبردی روسیه، سرنگون میکنند.
*** ابراز امیدواری دولت روسیه در مورد تغییر رویه دولتهای اروپایی و واشنگتن
واشنگتن با اشتیاق تمام مترصد فرصتی است تا روسیه را به عنوان یک کشور دستنشانده تصاحب کند. اما سوال اینجاست که آیا در حالی که واشنگتن برای سقوط دولت پوتین طرحریزی میکند، وی یک جا مینشیند و منتظر میماند که غرب برای بحران اوکراین راه حلی پیدا کند؟
زمانی که روسیه در نهایت مجبور میشود که بین اقدام برای پایان بخشیدن به بحران اوکراین و یا پذیرش بحران موجود و بر هم خوردن آرامش در حیاط خلوط خود، یکی را انتخاب کند، بسیار نزدیک است. کیو، حملات هوایی نظامی را علیه معترضان در شهر اسلاوینسک راهاندازی کرده است. در تاریخ 2 می، «دمیتری پسکوف»، سخنگوی دولت روسیه گفت که توسل کیو به خشونت، امید برای توافق ژنو را در کاستن این بحران، از بین برده است. با این وجود، سخنگوی دولت روسیه گفت، دولت روسیه امیدوار است که دولتهای اروپایی و واشنگتن، حملات نظامی و همچنین فشار خود بر دولت کیو را کاهش دهند تا بار دیگر، روابط دوستانه اوکراین با روسیه از سر گرفته شود.
*** دکترین «ولفویتز»، سلطهگری آمریکا بر تمام مناطق جهان را توجیه میکند
اما این چیزی جز یک خیال واهی نیست. شاید به نظر برسد که دکترین «ولفوویتز» تنها از یک سری جملات تشکیل شده و استفاده دیگری ندارد؛ اما این طور نیست. دکترین «ولفویتز، پایه و اساس سیاست آمریکا در قبال روسیه (و چین) را تشکیل میدهد. این دکترین، هرگونه قدرت مستقل از نفوذ واشنگتن و به اندازه کافی قدرتمند را دشمن خود تلقی میکند.
این دکترین میگوید: «نخستین هدف آمریکا جلوگیری از ظهور مجدد یک رقیب تازه، خواه در قلمروی شوروی سابق و یا هر جای دیگر است که برایش تهدید به شمار میرود. این یک تفکر غالب است که پایه و اساس استراتژی جدید دفاعی منطقهای را تشکیل میدهد و مستلزم تلاش آمریکا برای بازداری از هر قدرت دیگر، از تسلط بر منطقهای است که منابع آن، میتواند تحت کنترل یکپارچه، برای تولید قدرت جهانی کافی باشد.»
دکترین «ولفویتز»، سلطهگری آمریکا بر تمام مناطق جهان را توجیه میکند. این دکترین در راستای ایدئولوژی نومحافظهکارانه آمریکا، به عنوان کشوری که استثنائا حق تسلط بر جهان را داراست، قرار دارد.
انتهای پیام/