رانندگی پس از یادگیری خیلی زود به عملی خودکار تبدیل می‌شود و بعد به مرور زمان می‌توانیم حرکات دیگر رانندگان را پیش‌بینی کنیم. این توانایی ممکن است به این توهم منجر شود که می‌توانیم رانندگان دیگر را کنترل کنیم.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، "نمی‌فهمیم عصبانی هستیم، یا می‌فهمیم و اهمیت نمی‌دهیم" همه ما این تجربه را داشته‌ایم که خودرویی از پشت نزدیک می‌شود و با سماجت به سپر عقب می‌چسبد.

متقابلا بسیاری از ما هم‌چنین کرده‌ایم؛ سپر به سپر خودروی جلویی رفته‌ایم؛ از روی عصبانیت و لجبازی یا به خاطر عجله. تحقیقات نشان می‌دهند رانندگان جوان که شور و هیجان بیشتری دارند و عملگرا هستند، بیشتر ممکن است با عصبانیت پشت فرمان بنشینند و آنچه جالب است که مجازات‌ یا جریمه‌های ارتکاب به چنین خلافی این رانندگان هنجارشکن را اصلا نمی‌ترساند.

تصور اشتباه از ایمنی

رانندگی پس از یادگیری خیلی زود به عملی خودکار تبدیل می‌شود و بعد به مرور زمان می‌توانیم حرکات دیگر رانندگان را پیش‌بینی کنیم. این توانایی ممکن است به این توهم منجر شود که می‌توانیم رانندگان دیگر را کنترل کنیم. یک خطای معمول در این حالت نحوه قضاوت در مورد سرعت رانندگی است: ما محاسبه می‌کنیم که رانندگی با سرعت بالا چقدر موجب صرفه‌جویی در وقت می‌شود، اما این را محاسبه نمی‌کنیم که عدم رعایت فاصله ایمن با خودروی جلویی چه خطراتی در پی دارد. مساله این است که محاسبه سود و زیان رانندگی با سرعت بالا پیچیده‌تر از این‌ها است و به این سادگی به ما الهام نمی‌شود.

فراموش می‌کنیم دیگران هم انسان هستند

وقتی کسی در پیاده‌رو ناگهان سر راهمان سبز می‌شود یا چرخ خریدش در یک فروشگاه ناگهان به چرخ خرید ما برخورد می‌کند، واکنش طبیعی یک عذرخواهی و عبور از ماجرا است. اما در رانندگی چنین رفتاری معمولا به سرعت طرفین را خشمگین می‌کند و در برخی موارد به یک مسابقه عصبی رانندگی منجر می‌شود. پژوهشگران ثابت کرده‌اند که اغلب ما وقتی پشت فرمان می‌نشینیم فراموش می‌کنیم رانندگان و عابران هم مثل ما بشرند. آنها می‌گویند این نوع از دست رفتن کنترل اعصاب در برخی اوقات شبیه رفتار ما در فضای مجازی است.

برخورد عصبی با رانندگانی در «موقعیت ضعیف‌تر»

تناقض جالب آن‌جا است که اگرچه فراموش می‌کنیم بقیه رانندگان هم انسان هستند، باز هم بر اساس موقعیت اجتماعی عمل می‌کنیم. دهه‌ها بررسی نشان می‌‌دهد که بوق‌های عصبی ممتد، حرکت سپر به سپر و دیگر رفتارهایی از این دست بیشتر از سوی کسانی سر می‌زند که فکر می‌کنند به نسبت سایرین راننده بهتری هستند. آنچه به‌خصوص عجیب به نظر می‌رسد این است که چنین قضاوت‌هایی خیلی ساده به نوع خودروی دیگران، بی هیچ شناختی از راننده آن‌ها، بستگی دارد. رانندگان خودروهای بزرگ معمولا خودروهای کوچک و رانندگان خودروهای نو رانندگان خودروهای کهنه را ناشی فرض می‌کنند. طبق نتایج بررسی‌ها رانندگان خودروهای گران‌قیمت معمولا با عابران پیاده رفتار بدتری دارند.

فکر می‌کنیم هرچه را در اطرافمان رخ می‌دهد می‌بینیم

آنچه حواس ما در یک آن درمی‌یابند بسیار بیشتر از توان پردازش مغز ما است، اما اغلب نمی‌پذیریم که به همین دلیل حجم عظیمی از اطلاعات را از دست می‌دهیم. این انکار هنگام رانندگی معمولا حس کاذبی از امنیت ایجاد می‌کند که بسیار خطرناک است. روان‌شناسان آزمون‌های بسیاری برای اثبات این ناتوانی ارائه کرده‌اند. اگر باور ندارید که حواستان چطور ممکن است اشتباه کند، این آزمون‌ها را در اینترنت بیابید و انجام دهید. نتایج شما را شوکه خواهد کرد.

نسبت دادن خطای دیگران به توانایی‌شان

به‌طور کلی، ما انحراف از مسیر خودروی دیگر یا رفتارهای خطرناک دیگران هنگام رانندگی را کمتر به حساب موقعیت آنها می‌گذاریم. روان‌شناسان چنین عادتی را «خطای بنیادی توصیف» می‌نامند، به این معنی که ما خطای دیگران را فورا به حساب شخصیت یا توانایی آنها می‌گذاریم –عجب احمقی است! یا چقدر ناشی است!- درحالی‌که همیشه برای خطای خود عذری داریم –این جاده واقعا افتضاح است! یا خیلی دیرم شده.

 اعتماد‌به نفس کاذب در مورد توانایی خودمان

اگر فکر می‌کنید جدا راننده ماهری هستید، محاسبه‌تان احتمالا اشتباه است. 80 تا 90 درصد رانندگان فکر می‌کنند مهارتشان در رانندگی از میانگین جامعه بالاتر است. واقعیت اما آن است که هرچه این تصور نزد ما قوی‌تر باشد، احتمال خطا بودنش هم بیشتر است. عکس این فرض هم صادق است: شاید آن‌قدرها هم که فکر می‌کنید راننده بدی نباشید، اما مزیت طرز فکر دوم دستکم این است که آهسته‌تر و محتاط‌تر می‌رانید.

 وقتی تنها هستیم بدتر می‌رانیم

وقتی در خودرو تنها هستیم و رانندگی می‌کنیم، احتمال اینکه بی‌ملاحظه، با عجله یا عصبی رانندگی کنیم بیشتر است. دلیل این تغییر رفتار به نسبت وقتی که کسی کنار دستمان نشسته هنوز کاملا مشخص نیست؛ شاید اصلا از این تغییر رفتار آگاه نیستیم یا برداشت دیگران از رفتارمان برای ما مهم است.

استفاده از هندزفری (Hands-free) هنگام رانندگی خطری ندارد.

در بسیاری از کشورها استفاده از گوشی تلفن همراه هنگام رانندگی ممنوع است، اما در برخی مانند بریتانیا استفاده از هندزفری ممانعتی ندارد. این مثال واضحی است از عقب ماندن قانون از علم: شواهد نشان می‌دهند خطر استفاده از هندزفری هنگام رانندگی کمتر از استفاده از گوشی نیست. مساله دست گرفتن گوشی نیست، بلکه از دست رفتن تمرکز بر رانندگی به‌دلیل متمرکز شدن بر موضوع مکالمه تلفنی است، حتی اگر هنگام صحبت دستمان به فرمان باشد و چشممان به جاده.

رانندگی کار ساده‌ای است

برخلاف آنچه به نظر می‌رسد رانندگی یکی از پیچیده‌ترین اعمال روزانه در زندگی ما است و رانندگی صحیح و ایمن به عوامل بسیاری چون مهندسی راه، مهندسی ترافیک، قوانین درست راهنمایی و رانندگی و کارکرد درست مغز پیچیده انسان است. بنابراین اگر از این به بعد پشت فرمان بودید و حسی از خشم، سرخوردگی یا لجبازی بر شما غالب شد، یک بار هرآنچه را اینجا خواندید مرور کنید تا بفهمید به کدام یک دچار شده‌اید.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار