چرا تنهایی؟
عوامل متفاوت احساسی، ذهنی یا اجتماعی در تنها شدن فرد دخیل است. در حقیقت انسان اولین تجربه تنهایی را زمانی که یک نوزاد است و به دلایلی تنها گذاشته میشود، تجربه میکند. بعدها ممکن است حوادثی موجب شود فردی از عزیزان خود دور بماند یا در دوران کودکی و حتی نوجوانی مهارتهای لازم دوستیابی را نداشته باشد و تنها بماند. طلاق یا از دست دادن دوستی قدیمی میتواند در فرد موجب احساس تنهایی شود یا وقتی به هر دلیلی، فردی را که در زندگیتان حضور پررنگی داشته است، از دست میدهید موجب میشود احساس تنهایی کنید و غم و اندوه به سراغتان بیاید. این احساس آزاردهنده پس از هر نقل مکان ـ به محله یا شهری جدید ـ نیز به وجود میآید و فرد را دچار دلتنگی میکند. احساس تنهایی ممکن است بین اعضای خانوادهای که باهم پیوندی قوی ندارند، پیش بیاید که این احساس معمولا با خشم و آزردگی همراه است. تنهایی همچنین میتواند به سراغ کهنسالانی که دور از فرزندان و خانوادهشان هستند، بیاید. آنها همیشه فکر میکنند کسی به آنها اهمیتی نمیدهد. حتی ممکن است افرادی که در محیطهای کم جمعیت زندگی میکنند، دچار این احساس شوند و خود را جدا از سرزمینی که به آن تعلق دارند، ببینند.
اثرات نامطلوب احساس تنهایی
وقتی فردی به هر دلیلی دچار احساس بد تنهایی شد، گرفتار مشکلات روحی و روانی دیگری همچون افسردگی نیز میشود. درواقع تنهایی و افسردگی ارتباط تنگاتنگی باهم دارند و عاملی خطرناک در خودکشی محسوب میشود. این احساس ممکن است فرد را به سمت الکل و اعتیاد سوق دهد، از کیفیت خوابش بکاهد و حتی میتواند موجب اختلالات شخصیتی وی شود، به طوری که دیگر علاقهای به داشتن روابط اجتماعی نداشته باشد و نسبت به دیگران بیتفاوت شود. اگر فردی از کودکی دچار چنین احساسی شود احتمال اینکه در بزرگسالی به فردی ضد جامعه یا خودتخریب تبدیل شود، زیاد است. این حس مخرب میتواند روی توانایی یادگیری و حافظه افراد ـ چه کودک و چه بزرگسال ـ اثر منفی بر جای گذارد.
وقتی فردی احساس تنهایی میکند، ممکن است دچار افکار بشدت منفی نسبت به خود و استعدادهایش شود. در حقیقت مدام از خود انتقاد کند و نسبت به وجود خود دیدی خصمانه یابد. این شرایط ممکن است او را وادار کند حتی بیش از پیش از دیگران دوری کند و در دریای تنهایی خود فرو رود. از طرفی احساس تنهایی کردن میتواند خطر ابتلا به سرطان، حمله قلبی و مغزی را افزایش دهد، فشار و چربی خون را بالا برده و همچنین موجب چاقی شود.
مقابله با تنهایی
میتوان با روشهای متفاوتی مانند ازدواج، پیدا کردن دوستی با ویژگیهای دلخواه، نزدیک خانواده بودن و حتی داشتن حرفهای موفق جلوی اثرات مخرب تنهایی را گرفت، اما اگر گرفتار این احساس شدهاید روشهای زیر میتوانند کمکی به شما کنند.قبل از هر چیز بدانید شما تنها فردی نیستید که احساس تنهایی میکند. همه ما به نوعی و تحت موقعیتهایی خاص چنین احساسی را تجربه کردهایم. البته منظور این نیست که شما هیچ مشکلی ندارید، اما میتوانید با پیدا کردن فرد یا افرادی همعقیده خود، از تنهایی نجات یابید.
فعال باشید
وارد کلاسهای آموزشی و ورزشی شوید یا در امور خیریه جامعهتان شرکت کنید. به این طریق میتوانید دوستان متفاوتی به دست آورید. اگر خیلی خجالتی هستید، وارد کارگاههای غلبه بر اضطراب و نگرانی شوید و مشکلتان را با کمک مشاوران حل کنید. البته به قصد اینکه حتما دوست پیدا کنید وارد این گروهها نشوید، بلکه با خود بیندیشید که میخواهید از بودن در کنار دیگران و همچنین کمک کردن لذت ببرید.
به جای اینکه دائم احساس تنهایی کنید، دست به کارهایی بزنید تا این حس از شما دور شود. مثلا به پیادهروی یا اگر توانستید دوچرخهسواری بپردازید، کتاب بخوانید، فعالیت و سرگرمیهای جدید پیدا کنید و از امتحان کردن کارهای جدید نترسید. وقتی در محیطهای مختلف اجتماعی قدم میگذارید با دیگران صحبت کنید.
تماس با دوستان و خانواده
تماسهای اجتماعی حتی با افرادی که چندان مطلوبتان نیستند، میتواند شما را از احساس مخرب تنهایی نجات دهد. بنابراین هر وقت احساس تنهایی و دلتنگی کردید با آنها تماس بگیرید و در ضمن بیشتر از اینکه خودتان صحبت کنید، اجازه دهید آنها حرف بزنند، زیرا حرفهای شما چیزی جز بیان دلتنگیهایتان نخواهد بود، اما با صحبتهای آنها ممکن است احساس بدتان را فراموش کنید.
افزون بر این صبر نکنید تا دیگران به طرف شما بیایند، بلکه خودتان در این کار پیشقدم باشید. البته قرار نیست بسرعت دوست پیدا کنید، اما با این کار حداقل ساعتی را تنها نخواهید بود.
حتی اگر اقوام خوب و فوقالعادهای ندارید، فراموش نکنید که باز هم دیدن آنها خالی از لطف نیست. بخصوص اگر به مهمانیشان دعوت شدید، حتما بپذیرید زیرا ممکن است در آن مهمانی، افراد دیگری ـ مانند دوستان صاحب مهمانی ـ حضور داشته باشند و بتوانند دوستان خوبی برای شما نیز شوند. این کار کمک میکند احساس وحشتناک تنهایی را از خود دور کنید. حتی خودتان نیز میتوانید چنین مهمانیهایی ترتیب دهید و خانواده، دوستان و اقوامتان را دعوت کنید.
نکته اینجاست که مردم معمولا جذب آدمهای خوشمشرب میشوند؛ بنابراین بیشتر از اینکه انتقاد کنید و غر بزنید، از دیگران تعریف کنید و رفتار خوبی با آنها داشته باشید. هرگز به ظاهر دیگران خرده نگیرید و در امور آنها دخالت بیجا نکنید.
استفاده صحیح از دنیای مجازی
اگر شرایطتان به گونهای است که نمیتوانید به اندازه کافی وقت بگذارید و در جامعه حضور فیزیکی پیدا کنید، پس گاهی اوقات ورود به انجمنهای مختلف اینترنتی میتواند مفید باشد. میتوانید در این انجمنها عقایدتان و تجربههای زندگیتان را مطرح کنید و اگر درخصوص موضوعی سوال داشتید از افراد عضو انجمن بپرسید. البته باید مراقب باشید که نمیتوان براحتی به افرادی که در این انجمنهای اینترنتی هستند اعتماد کرد و نباید مسائل خصوصیتان را با آنها در میان گذاشته یا حتی براحتی قرار ملاقات بگذارید.
از خلوت خود لذت ببرید
نباید خلوتگزینی را با احساس تنهایی اشتباه بگیرید. تنهایی، زمانی است که شما از تنها بودن شاد نیستید، اما خلوت گزیدن وقتی است که فرد عمدا آن را انتخاب میکند تا لحظهای از تنهایی خود لذت ببرد. مثلا در آن زمان خاص کارهایی که دوست دارد بدون مزاحمت کسی انجام دهد. مانند خواندن کتاب یا دیدن فیلم.
گاهی اوقات برخی افراد چنان سرگرم کمک و توجه به دیگران میشوند که خود را فراموش میکنند و پس از مدتی خستگی مفرط به سراغشان میآید. بنابراین بهتر است هر از گاهی تنها شوند تا بتوانند مدتی نیز به خودشان توجه کنند. پس هر وقت به دلیلی تنها شدید از فرصت به دست آمده برای رسیدن به خود استفاده کنید.
برای اینکه بتوانید به جای احساس بد تنهایی، از تنهاییتان لذت ببرید سعی کنید مهارت جدیدی بیاموزید. مثلا میتوانید نواختن ساز یاد بگیرید یا نقاشی کنید. با این کار حتی میتوانید با افرادی که عقایدی مانند شما دارند آشنا شوید و تنهاییتان را به شرایطی زیبا و خواستنی تبدیل کنید.
مردم همیشه دوست دارند کارهای بزرگ انجام دهند، اما همیشه به هزار دلیل و بهانه نمیتوانند. مثلا تا به حال پیش آمده است دوست داشته باشید کتاب بنویسید یا در فیلمی ایفای نقش کنید؟ میتوانید تنهاییتان را بهانهای برای انجام چنین کارهایی کنید.