به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، متولد ۱۲ آبان ۱۳۵۷ است و فعالیت در سینما را با بازی در فیلم ساقی شروع کرده. «یکتا ناصر» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش زن از ۳۰ جشنواره فیلمفجر برای فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه» است. او بسیار گزیدهکار است و ترجیح میدهد نقشهایی بازی کند که دوست دارد. این هنرمند به تازگی فیلم «زندگی جای دیگری» است را روی پرده نقرهای سینما دارد که همین حضور بهانه ما برای گفتوگو با او شد.
چرا خواستید بازی در فیلم زندگی جای دیگری است را تجربه کنید؟
به نظرم فیلمنامه جذابی داشت. نقشی هم که برای من در نظر گرفته بودند، جالب بود که دوست داشتم آن را تجربه کنم. بهخصوص اینکه بعد از بازی در فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه» دوست نداشتم در هر نقشی ظاهر شوم. از طرفی نقشم در این فیلم حرفی برای گفتن داشت ضمن اینکه به نوعی شبیه نقشم در آن فیلم هم بود.
خودتان هم به نقشتان در این فیلم چیزی اضافه کردید؟
به هر حال بازیگر وقتی نقشی را ایفا میکند، با خودش چیزهایی را به همراه میآورد که مختص خودش است. فیلمنامه جزئیات نقش را خیلی یادآوری نمیکند، از راه رفتن گرفته تا لحن حرف زدن و این چیزها معمولا به خود بازیگر و البته همفکری با کارگردان به وجود میآید و خلق میشود.
برای بهتر درآوردن نقشها، تحقیقی هم انجام دادید یا فقط به فیلمنامه اکتفا کردید؟
به هر حال من به واسطه شغلی که دارم، بیشتر به رفتارهای آدمها توجه میکنم و خواه ناخواه، از آنها تاثیر میگیرم. درمورد نقشم در این فیلم شخص خاصی مدنظرم نبود اما از آدمهایی که وضعیت مشابهی را تجربه کرده بودند، کمک گرفتم چون میخواستم یک نقش کاملا واقعی را بازی کنم و مدت زیادی با این نقش و وجوه مختلفش درگیر بودم.
گویا هنگام نوشتن فیلمنامه در جریان آن بودهاید. درست است؟
بله، کموبیش در جریان نگارش فیلمنامه بودم و از همان زمان با این نقش درگیر شدم و خدا را شکر هنگام فیلمبرداری دیگر میدانستم که باید چه کنم و برای همین خیلی استرس نداشتم.
خانم ناصر! امثال زنهایی که شما در این فیلم نقش آنها را بازی کردهاید، کم نیستند. منظورم خانمهایی است که از سر اجبار یا هر چیز دیگری صیغه میشوند اما مسئلهای که وجود دارد این است که جامعه نگاه خوبی به چنین افرادی ندارد. شما در این مورد چگونه فکر میکنید؟
به نظرم چنین افرادی چون نتوانستهاند زندگی خوبی برای خود تشکیل بدهند، جامعه به آنها اجازه نمیدهد زندگی بهتری داشته باشند. برای همین من در این کار سعی کردم احساس واقعی آنها را نشان دهم که امیدوارم این اتفاق افتاده باشد. ما باید احساس آنها را باور کنیم چراکه بیشتر آنها از سر ناچاری تن به این نوع ازدواج میدهند.
آیا بازی در این نقش از لحاظ روانی اثری روی شما داشت؟
معمولا من وقتی نقشی را بازی میکنم، خیلی تحتتاثیر آن قرار میگیرم اما خوشبختانه پس از سالها تجربه آموختهام وقتی کاری تمام میشود، سریع از آن نقش فاصله بگیرم اما واقعا نقشم در این فیلم آنقدر خاص بود که نمیشد تحتتاثیرش قرار نگیرم.
قبول دارید که مخاطب گاهی نسبت به این زن حس ترحم دارد؟
بله، به نظرم این زن خیلی شریف و خیلی عزیز بود. خوشحالم اگر این اتفاق افتاده است چون اصلا تمام تلاشم همین جلب حس ترحم مخاطب برای او بود و خوشحالترم برای اینکه این فیلم توانسته با مخاطبش ارتباط برقرار کند.
خانم ناصر! گریم خاصی هم در این فیلم داشتید که فکر میکنم برای دیده شدن بیشتر نقشتان بسیار موثر بوده است. قبول دارید؟
بله، هم گریم وهم نوع لباسهایم به من کمک کرد بتوانم نقشم را زودتر پیدا کنم.
راستی چرا اینقدر گزیدهکار هستید؟
من از ابتدای کارم این طور بودم؛ خود سینما برایم جذاب است تا اینکه بخواهم هر نقشی را بازی کنم. ترجیح میدهم نقشهایی را انتخاب کنم که دوستشان داشته باشم.
در فیلم «زندگی جای دیگری است» خیلی راحت مقابل دوربین بازی کردید. این راحتی از کجا نشات گرفته است؟
من معمولا وقتی نقشی را بازی میکنم، خیلی حضور دوربین را حس نمیکنم چون خوشبختانه خیلی چیزها در تئاتر آموختم که بعدها به دردم خورد. به نظرم یک بازیگر یا میتواند خوب بازی کند یا نمیتواند.
سختترین سکانس فیلم «زندگی جای دیگری است» از نظر شما؟
واقعا لحظه لحظه این فیلم برایم جذاب و شیرین بود اما ۲ سکانس این فیلم را خیلی دوست دارم؛ یکی سکانسی که داشتم به داود میگفتم باردار هستم و یکی هم سکانس خداحافظی و بیرون آمدنم از خانه.
راستی بازی با بچهها چطور بود، راحت با هم کنار آمدید؟
بله، با اینکه آن پسر بچه بار اولش بود که بازی میکرد، خیلی با هم راحت بودیم و به نظرم واقعا استعداد بازیگری دارد چرا که خیلی خوب خودش را با شرایط وفق میداد.
شما به واسطه شغلی که دارید، میتوانید به راحتی بودن به جای دیگری را تجربه کنید و خب از این نظر میتوانید زندگیهای مختلفی را تجربه کنید. در این مورد چه نظری دارید؟
این مسئله از یک جهت خوب است و از یک جهت نه. بودن به جای دیگران کمک میکند که آدمها را راحت قضاوت نکنیم ولی از طرفی ناخودآگاه، ما را به آدمهای حساس و زودرنج تبدیل میکند که از این نظر ممکن است به آدمهایی شکننده تبدیل شویم.
خانم ناصر! فکر میکنید ساخت چنین فیلمهایی بتواند درد و رنج زنهایی مثل ثریا را نشان دهد؟
بله، میتواند یک تلنگر باشد. ما نباید این آدمها را از جامعه طرد کنیم چون ممکن است اتفاقهای خیلی بدتری برای آنها بیفتد. باید به آنها اجازه زندگی خوب بدهیم و این عینک بدبینیمان را برداریم.
زندگی جای دیگری است چه جایگاهی در پرونده هنری شما دارد؟
این فیلم، فیلم قابلدفاع و ماندگاری در پرونده هنریام محسوب میشود.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
در سریال «بهرام بهرامیان» که برای ماه مبارک رمضان تولید میشود، ایفای نقش میکنم. نقشم در این سریال بسیار متفاوت و عجیب و غریب است که ترجیح میدهم در فرصتی دیگر در مورد آن حرف بزنم.
بعد از گرفتن سیمرغ چه اتفاقی در زندگی هنریتان افتاد؟
هیچ اتفاق خاصی نیفتاد. درست است که گرفتن سیمرغ حس بسیار خوبی برایم داشت و توقعات از من بالا رفت اما در نهایت من ماندم و سیمرغی در دست!
خانم ناصر! شما خیلی بیحاشیه و بیسرو صدا زندگی میکنید و این بیحاشیه ماندن در جامعه سینمایی ما کار آسانی نیست. در این مورد توضیح دهید.
من هدفهای دیگری دارم و این مسئله به شخصیت ذاتی خودم برمیگردد. من شهرت را به مرور به دست آوردم و حاشیه برایم دغدغه نیست. بازیگری آنقدر برایم جذاب است که دیگر دنبال آن نیستم که اسم و عکسم همه جا باشد.