به گزارش
خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، یکی از روز های بسیار سرد زمستانی سال 1390 فردی با نگرانی به پلیس آگاهی مراجعه کرد و خبر مفقودی برادرش را، با دستور دادستان دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بناب، ارایه کرد که پس از تشریفات اداری برای رسیدگی و تحقیقات پرونده ای تشکیل شد.
پس از تحقیقات مقدماتی مشخص شد مفقودی که یکی از مدیران شهرستان بودند عصرروز قبل برای شرکت در جلسة اداری با خودروی شخصی خود از خانه خارج شده و دیگرمراجعت نکرده است؛ در ضمن تلفن همراهش را نیز خاموش کرده است
پس از هماهنگی های قضایی مکالمات تلفن همراه وی اخذ شده و مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد تلفن همراه پس از دو فقره تماس کوتاه در یکی از شهرستان های همجوار خاموش شده است. در عین حال پیامک و مکالمه یکی از شماره تلفن ها شک برانگیز بود و می توانست سرنخی به دست دهد.
با این پیش زمینه از همسر مفقودی که در یکی از ادارات شاغل بود، در مورد خصوصیات اخلاقی و رفتاری مفقودی تحقیق به عمل آمد.
در جریان این تحقیقات مشخص شد که مفقودی بسیار تند مزاج بوده و روابط زناشویی برایش بسیار اهمیت داشته؛ با این حال در چند ماهِ اخیر، پیش از مفقود شدن، نسبت به وظایف زناشویی کم حوصله بوده و مکالمه های تلفنی اش شک برانگیز شده بود.
در نخستین اظهاراتش، همسر مفقودی چنین خبر داد که مخفیانه گوشی اش را تفتیش کردم. متوجه شدم تمامی پیامک هایش پاک شده است؛ همین شک و سوءظن ام را بیشتر برانگیخت.
آخرین صاحب تلفنی که با مفقودی در ارتباط بود، در ادامه تحقیقات، شناسایی شده و به آگاهی فراخوانده شد. صاحب تلفن همراه مذکور هم در بازجویی گفت که من از شماره یاد شده استفاده نمی کنم و مدتی است که این تلفن در دست همسر برادرم است.
پس از این اطلاع بلافاصله خانه زن برادر مالک خط، شناسایی و مشخص شد کسی در خانه نیست. با احتمال اینکه فرد مفقود شده ممکن است به علت رابطه نامشروع به قتل رسیده باشد، پرونده ابعاد جدی تری به خود گرفت و در همان شب،پلیس آگاهی شبستر خبر پیدا شدن خودروی رها شده مفقودی در یکی از شهرستان های همجوار گزارش شد که در بررسی خودرو هیچ اثر و مدرکی به دست نیامد.
در ادامه تحقیقات،خانه مادر فرد مشکوک در یکی از روستا های اطراف شناسایی شد و از او درباره این مورد تحقیق و پرسش شد.
وی در پاسخ اظهار داشت: دخترم به اتفاق داماد و پسرم به تهران رفته اند که این موضوع به نظر می رسید واقعیت ندارد و به همین دلیل تصمیم به بازجویی گرفته شد و وی در بازجویی خبرداد دخترش در خانه پدربزرگش در روستا پنهان شده است.
به دنبال این خبر فرد مشکوک به پلیس آگاهی احضار و مورد تحقیقات و بازجویی های فنی قرار گرفت. نامبرده در نخستین بازجویی راز ارتباط تلفنی خود با فقدانی را این گونه توصیف کرد و گفت : چند روز پیش مریض شدم و به خانه مادرم به روستا رفتم و از آنجایی که تلفن خانه مادرم قطع شده بود؛ با تلفن همراه خودم با اداره مخابرات برای رفع قطعی تلفن تماس گرفتم؛ و بعدها نیز چندین بار مشکل را پیگیری کردم. بعد از چند روز پیامکی خالی از شماره ای ناشناس که بعداً مشخص شد مفقودی است؛ دریافت کردم. همین کم کم باعث آشنایی مان شد که نامبرده اصرار بر رابطه داشت.
حوالی عصر روز واقعه بود که من تنها در خانه نشسته بودم که تلفن همراهم به صدا درآمد، نامبرده بود و اصرار داشت که اگر تنها هستم نزدم بیاید ، من هم قبول کردم مدتی بعد او آمد و با هم رابطه برقرار کردیم. وی ساعتی در خانه ما بود که ناگهان در حیاط باز شد،اما من در ورودی را قفل کرده بودم ، خودم را جمع و جور کرده و در را باز کردم. شوهرم بود. برای سرکشی به کبوترش آمده بود.
شوهرم کمی کنار کبوترها ماند و چون هوا سرد بود به داخل خانه آمد که خودش را گرم کند. من فکر می کردم همین که گرم بشود می رود اما انگار شک کرده بود. بعد از مدتی چراغ روشن اتاق خواب او را به اتاق خواب کشاند. در آنجا با مفقودی مواجه شد. بقیه اش را واقعاً نمی دانم. من ترسیده بودم و او مرا در اتاقی انداخت و در را قفل کرد. سپس موضوع را به برادر، مادر و دایی ام اطلاع داد و پس از حضور آنان در خانه من به همراه مادرم از خانه خارج شده و به روستا رفتم.
حوالی صبح از به قتل رسیدن مفقودی مطلع شدم. بعد از قتل هم برادرم به اتفاق شوهرم برای خروج از کشور به یکی از شهر های مرزی متواری شدند. به دنبال این اعتراف با ردیابی و راهنمایی برادر یکی از متهمان متواری و به کار بردن شگرد های روانشناسانه نامبردگان از خروج از کشور منصرف شده و به یکی از شهرستان های همجوار عزیمت و پس از شناسایی محل اختفاء آنان دستگیر و مورد تحقیق و بازجویی قرار گرفتند.
مرد نامبرده اظهارات همسرش را تایید و سپس محل اختفای جسد شناسایی و کشف شد که در اجرای دستور مقامات قضایی برای انجام معاینات پزشکی به پزشکی قانونی استان ارسال شد و کلیه متهمین پس از جمع آوری دلایل و مدارک موجود و ردیابی های مخابراتی جمع آوری شده و برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی و با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.
کشف و دستگیری متهمین پرونده فوق بازتاب گسترده ای در محافل عمومی و سیاسی شهرستان داشت که در کمترین زمان ممکن به نتیجه رسیده بود و این باعث خوشحالی مردم و اثبات اقتدار نیروی انتظامی و پلیس آگاهی شد.
انتهای پیام/
کار کثیفیه خیانت
لعنت به این جور زنهاااااااااااااااااااااااااااا
مردم غیرت و مردونگی نداشته باشه نتونه نیازهای نشو برطرف کنه میشه همین ...
حالم بهم خورد .
به جاي قضاوت راجع به ديگران سعي كنيد خودتون خوب باشيد
به نظر من باید هر دوشون رو میکشت.
حکم خدا و شرع هم همینو میگه.
ولی این اقاا باید زنش رو همونطور که اون نامرد رو کشت میکشت!