آن که باد می کارد، طوفان درو می کند؛ طباطبایی خود همواره تیغ تیز و بی رحم نقد نامنصافانه و اغلب غیرعلمی را علیه این و آن برمی دارد و امروز البته تاب کمترین نقدی بر خویش را نمی آورد که علاوه بر بی اخلاقی وی، حاکی از عمق نگاه استبدادی در میان مدعیان آزادی و تجدد است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،در شماره اخیر یکی از ماهنامه‌های شبه روشنفکری که ید طولایی در رواج تفکرات غیر قابل قبول و زاویه‌دار با اسلام دارد، جلسه نقد آثار و افکار سید جواد طباطبایی -که خود دمادم ناقد گزنده دیگران است- با تندترین نقدها این بار بر خود طباطبایی برگزار شده است.

سید جواد طباطبایی متولد 1324 در شهر تبریز؛ از روشنفکران متجددی است که یکی از تندترین زبان‌ها را در نقد بیرحمانه دیگران دارد. وی در سال 1363 به اتهام «ملی‌گرایی» از کار برکنار و از دانشگاه تهران اخراج شده است! اما این پایان کار نبود؛ او به فعالیت خود در مراکز دیگر ادامه داد و با امکاناتی که در مراکز پژوهشی فرانسه، آلمان، و امریکا فراهم آمد، پژوهشی دربارهٔ تاریخ اندیشه در ایران را دنبال کرد و بازگشت دوباره به ایران مدیر گروه فلسفه مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی شد!


حاتم قادری: طباطبایی خشونت طلبی مضاعف دارد!

حاتم قادری به عنوان یکی از منتقدین طباطبایی، وی را به ایدئولوژیک بودن، خشونت‌طلبی مضاعف، تحقیر مخاطبان و احکام جزمی متهم نموده است.

قادری در ادامه بحث خود بر آن می‌شود که خشونت‌ورزی و تحقیر دیگران را در حالات چهره طباطبایی نیز مجسم کند و می‌گوید که خشونت‌طلبی حتی در میمیک صورت و حرکات دست و بدن طباطبایی نیز هویداست!

آغاجری: طباطبایی از تاریخ ایران کم اطلاع است!

دیگر منتقد طباطبایی، یعنی هاشم آقاجری نیز پس از آن که مدعی شد که طباطبایی در مورد تاریخ ایران کم اطلاع است، وی را متهم به انتحال و دزدی ادبی کرده است؛ بدین معنا که طباطبایی مفاهیمی را از متفکری گرفته، بی آنکه نامی از آن متفکر ببرد. این اظهارنظر آقاجری با واکنش تند طباطبایی در همان حین اظهارات آقاجری مواجه شد.

دکتر داوود فیرحی به عنوان یکی دیگر از ناقدان طباطبایی در واکنش به انتقادات تند آقاجری و قادری و خطاب به آنان، در ابتدای سخنان خود می گوید که میان غارت و نقد یک تفکر تمایز وجود دارد و بدین سان سعی در تلطیف نقد بر استاد خود دارد.

وی در ادامه خود نیز به پاره ای انتقادات از طباطبایی و نظریه ایرانشهری وی می‌پردازد که دست بر قضا طباطبایی در قسمت پاسخگویی به انتقادات، بهترین دفاعیات خود را در برابر نقد وی ارائه می دهد. قبل از پاسخ به فیرحی، طباطبایی در پاسخ انتقادات وارده از سوی قادری و آقاجری، به گفتن جملاتی غیر اقناعی و ضعیف اکتفا کرده و بدین ترتیب قافیه را به رقیب می بازد.

طباطبایی فی المثل ایدئولوژیک بودن را منوط و مشروط به سود بردن دنیوی و سیاسی از یک اندیشه تعریف می کند که نمایانگر تلقی مارکسیستی و تنگ نظرانه وی از مفهوم وسیع ایدئولوژی است.

نگاهی به نقد اخلاقی مدعیان اخلاق شهروندی!

از نقد ماهوی این جلسه که بگذریم، نقد اخلاقی مدعیان اخلاق شهروندی بیش از هر چیز لازم می نماید؛ اتهام زنی، تندخویی و تخطئه بی رحمانه که خود طباطبایی از مبدعان آن در فضای رسانه ای و فکری ایران بوده است از یک سو و نقد مشابه منتقدین وی بر او و نیز هر از گاهی بر خودشان، حکایت از عمق بی اخلاقی و نه تنها بی اخلاقی دینی، که بی اخلاق علمی در سپهر روشفکری در ایران دارد.

البته آن که باد می‌کارد، طوفان درو می‌کند؛ طباطبایی خود همواره تیغ تیز و بی رحم نقد نامنصافانه و اغلب غیرعلمی را علیه این و آن برمی دارد و امروز البته تاب کمترین نقدی بر خویش را نمی آورد که علاوه بر بی اخلاقی وی، حاکی از عمق نگاه استبدادی در میان مدعیان آزادی و تجدد است.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.