جهان امروز با مشکلات زیستمحیطی بسیاری روبرو است و یکی از موضوعاتی که این روزها به عنوان مهمترین تهدید زیستمحیطی برای زمینیها شناخته شده، بحران «گرمای جهانی» است و سهم عمدهای را در اخبار مرتبط با محیط زیست به خود اختصاص داده است اما واقعیت چیز دیگری است. مطالعاتی که اخیرا با هدف شناسایی و کنترل اصلیترین تهدیدهای محیط زیستی صورت گرفته نشان میدهد که گرمایش زمین تهدید اصلی برای ساکنان این کره خاکی نیست بلکه مهمترین و مرگبارترین معضل زیستمحیطی در عصر حاضر، «آلودگی هوا در فضاهای سرپوشیده» است.
آمار نشان میدهد که یک سوم مردم جهان یعنی چیزی حدود دو میلیارد و 900 میلیون نفر از هیزم و فضولات دامها برای گرم کردن خانهها و پخت و پز استفاده میکنند که این روش منجر به تولید دودهای سمی و بخارات بسیار کشنده میشود. این دودهای سمی همچنین سبب سکته، بیماریهای قلبی، سرطان، آسیب جدی به زنان و کودکان میشود. سازمان جهانی بهداشت (WHO) در گزارشی اعلام کرده است که دودهای ناشی از استفاده از مواد فوق سبب مرگ چهار میلیون و 300 هزار نفر در جهان در سال 2012 میلادی شده است. این رقم در مقایسه با جان باختگان ناشی از آلودگی هوا در فضای باز که از هر هشت نفر یک نفر را به کام مرگ میکشد، کمتر است.
روزنامه نیویورک پست در این گزارش منتشر کرد: گرمای جهانی یک مشکل جدی است اما تهدیدهای ناشی از آن بسیار کمتر از فاکتوری است که در بالا ذکر شد. همچنین برآوردهای دقیق نشان میدهد خطر مرگ ناشی از آلودگی هوا در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به میزان چشمگیر و به طور پیوسته کاهش یافته است.
بنابراین گزارش، یکه تازی آلودگی هوا در پکن که به نظر حیرتانگیز میرسد باعث شده تا فراموش کنیم که آلودگی هوای محیط های داخلی و سرپوشیده همیشه بیشتر و مهمتر و خطرناکتر بوده است. به طوری که در سال 1900 میلادی تقریبا تمام مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوا در کشورهای در حال توسعه بر اثر آلودگیهای هوای محیط داخلی رخ میداد و خطر مرگ ناشی از آلودگی هوا در آن زمان بیش از پنج برابر از زمان حال بود. حتی امروز نیز با وجود افزایش مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوا که از افزایش جمعیت شهرها و افزایش انتشار گازهای آلاینده ناشی شده، خطر مرگ ناشی از آلودگی هوا در فضای سرپوشیده همچنان دو برابر مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا در فضای باز است.
در گزارش نیویورک پست همچنین آمده است: اخیرا نرخ مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوای داخلی، سریعتر در حال کاهش است و این مساله ناشی از کاهش فقر و دسترسی بیشتر به سوختهای پاکتر در طبخ مواد غذایی به جای استفاده از سوختهای خطرناک نظیر هیزم و فضولات دامها است. در کشورهای ثروتمند سایر شاخصهای زیست محیطی به شکل محسوسی بهبود یافته است. تمام کشورهای توسعه یافته توانستهاند بخش اعظمی از آلودگی هوای فضای بیرونی خود را کاهش داده و بسیاری از آلودگیهای آبی خود را نیز تحت کنترل درآورند. آنها همچنین توانستهاند خطرات کوچکتر نظیر استفاده از آفتکشها را نیز به شدت تحت کنترل درآورند. در کشورهای در حال توسعه نیز به دنبال کاهش آلودگیهای هوای داخلی، شرایط کلی زیستمحیطی بهبود یافته است. اگر چه آلودگی هوای محیط خارجی افزایش یافته اما با توسعه اقتصادی این شرایط نیز رفته رفته رو به بهبودی رفته است.
به گزارش ایسنا به نقل از سایت اینترنتی «گرین لیوینگ»، با وجود این هنوز مشکلات و تهدیدهایی برای محیط زیست ما در عصر حاضر وجود دارند که به دغدغهها و نگرانیهای جدی بشر امروز تبدیل شدهاند و علاوه بر معضل جدی «آلودگی هوا در فضاهای داخلی» این مشکلات نیز از دید انسانهای این قرن تهدید جدی برای کره خاکی محل زندگیشان محسوب میشوند که در این گزارش به شش مورد از مهمترین آنها اشاره شده که به شرح زیر است:
رشد جمعیت و آلودگی
افزایش جمعیت جهان یک تهدید بدیهی و واضح برای محیط زیست محسوب میشود که پا را فراتر از فرضیههای مرتبط با گرمای جهانی میگذارد. تهدید اصلی افزایش جمعیت انسان بر آلودگی محیط زیست نه تنها بسیار پیچیده و مستقیم است بلکه یک سیستم منحصر به فرد عرضه و تقاضا است. بدین ترتیب که افزایش مصرفکنندگان با زیاد شدن جمعیت، سبب افزایش روز افزون تقاضای استفاده از منابع طبیعی زمین شده و این تقاضاها سبب افزایش آلودگیهای ناشی از فعالیتهای بشری میشود. یکی از ملموسترین مثالها در این زمینه، صنعت شیلات است که در آن دنیای آبی به صید بیرویه و بدون جایگزین تهدید میشود. مشتریان همچنین مسئول تشدید فعالیت صنایعی هستند که در تولید محصولات مختلف از مواد شیمیایی خطرناکی استفاده میکنند و اینها همه پیامدهای رشد تقاضای بشر است.
تغییرات زمین
آخرین تغییرات جدی جوی مربوط به عصر یخبندان است که جهان در آخرین مراحل این تغییرات به سر میبرد و در نتیجه موجب افزایش دمای هوا و ذوب یخچالهای طبیعی و حتی کاهش پوشش یخی قطبی شده است. اگرچه بسیاری از محققان افزایش گرمای جهانی را ناشی از آلودگیهای حاصل از فعالیتهای بشری نمیدانند و معتقدند تغییرات زمین به دنبال فرآیندهای طبیعی در حال رخ دادن است. با این حال عامل اصلی گرمای زمین همچنان محل بحث و چالشهای دانشمندان است اما هر دو گروه یعنی افرادی که معتقدند انسان عامل این تغییرات جوی است و گروه مخالف این نظریه، تغییرات جوی را یک تهدید مهم برای جهان قلمداد میکند.
جنگلزدایی
وقتی یک ناحیه از زمین تنوع زیستی خود را از دست میدهد در برابر عوامل زیست محیطی آسیبپذیرتر میشود. پدیده جنگلزدایی و فرسایش جنگلها تعادل طبیعی سیستمهای اکولوژیک را در منطقه بهم میزند. همچنین این مساله به دلیل خشکسالی و فرسایش زمین، روند تولید غذا را به خطر میاندازد.
تخریب لایه اوزون
مواد شیمیایی و آلودگیهای کلر و فلورو کربن که توسط صنایع و کشاورزی تولید میشوند، تاثیر منفی روی لایه اوزون دارند. کمبود قوانین بازدارنده برای استفاده از این ترکیبات آلاینده، وضعیت را پیچیدهتر کرده است چرا که کشورهایی که همچنان اجازه استفاده از این آلاینده های شیمیایی را میدهند، روند ترمیم لایه اوزون را مختل میکنند.
بارانهای اسیدی
بارانهای اسیدی بر اثر افزایش ورود اسید گوگرد و نیترات به جو شکل میگیرند و وارد رودخانهها و اقیانوسها میشوند. در حالی که برخی بارانهای اسیدی محصول جانبی فرآیند طبیعی تجزیه گیاهان و فعالیتهای آتشفشانی هستند اما بحران حاضر، مستقیما از سوزاندن سوختهای فسیلی ناشی شده است. به محض باریدن بارانهای اسیدی، آب دریاها و دریاچهها آلوده و سمی شده و حیات گیاهان و جانوران دریایی را به خطر میاندازد.
مناطق مرده در اقیانوسها
یکی دیگر از منابع خطرناک ذخیره نیتروژنی که در درون اقیانوسها حل و نهفته شده میتواند منشاء فعالیتهای کشاورزی داشته باشند. کودهای شیمیایی که برای تولید محصولات کشاورزی و باغبانی استفاده میشوند منجر به شکلگیری 160 منطقه مرده در اقیانوسهای سراسر جهان شده است. اکوسیستم اقیانوسها به فرآیندهای طبیعی موجودات اورگانیک یعنی فیتوپلانکتونها وابسته است که بر سطح اقیانوسها زندگی میکنند. این جانوران پس از مرگ به ته اقیانوس رفته و در آنجا نیز تحت فرآیندی با عنوان تنفس باکتریهایی توسط باکتریهای کف دریا تجزیه میشوند. وقتی این پلانکتونها، نیتروژن زیادی دریافت کنند، مانند محصولات گیاهی که کوددهی شدهاند، تولیدمثلشان افزایش یافته و در نتیجه باکتریهای تجزیه کننده دیگر توانایی تجزیه به موقع و سریع پلانکتونها را نداشته و فرآیند تبدیل دیاکسیدکربن به اکسیژن به کندی انجام میشود. در نتیجه پلانکتونها، اکسیژن موجود در آب را مکیده و سبب خفگی گیاهان و جانوران دریایی به دلیل کمبود اکسیژن میشوند. این روند نیز به نوبه خود تاثیر سوء بر اکوسیستمهای آبی دارد و منجر به تغییرات جبرانناپذیر در محیط زیست میشود.