بیا مهدی...
بیا ساقی مرا یک لحظه دریاب
بیا بیدار کن ما را از این خواب
بنوشانم از آن ساغر که هر جا
دهی بر بندگان نیک فردا
به آن مستان که هر لحظه خمارند
کنار باغ ساقی می گفسارند
همان مستان که از جام «الست»اند
که آنها بی می و با می چو مستند
همان مستان که مصداق حضورند
همان مردان که در فکر ظهورند
ظهور منجی عالم که مهدی است
همان که رهبر مولا خمینی است
زبان مهدی گو و دل بیقرار است
کجا دیگر کنون وقت قرار است
بیا مهدی جهان در انتظار است
برای دیدنت ساعت شمار است
بیا سقّای دین، یار پیمبر
بیا مهدی که ما هستیم مضطرّ
بیا ما عاشق و چشم انتظاریم
که ما بر کوی ساقی سرگذاریم
بیا ای ذوالفقار دین اسلام
بیا ای خودپرستی را تو اتمام
بیا و دست ما بیچارگان گیر
بیا سَر ده نوا و بانگ تکبیر
که من مهدی زهرای جهانم
که من منجی آن بیچارگانم
ندای کربلا باشد پیامم
که اکنون آمده وقت قیامم
من آن سقّای دشت نینوایم
برای این جهان تنها پناهم
کجاست آن اکبر و قاسم که اکنون
وضو گیرند در دریاچة خون
الا ای یــار مــن برخیز از خواب
که این گیتـی فرو رفته به گرداب
مرضیه بیات
منبع:نگاه منتظر