به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از اندیشکده " ژرمن مارشال فاند"، همزمان با کشف منابع عظیم انرژی در منطقه ، تغییر چشم انداز امنیت منطقهای ، و رقابت دریایی برای استخراج انرژی بیشتر توسط اسرائیل، لبنان، قبرس، ترکیه را شاهد بوده ایم ، همان مسئله امنیتی كه اكنون در شرق و جنوب دریای چین بر سر مسئله امنیت تامین انرژی شاهد هستیم .
در این بین بازیگران اصلی منطقهای مانند اسرائیل و ترکیه ، به ارتقاء قابلیتهای نیروی دریایی خود اهتمام داشتهاند ،كه به عنوان نمونه بارز میتوان به تلاش تركیه به تغییر تعادل نیروی دریایی (در این منطقه) از طریق برنامهریزی برای افزودن یک ناو هواپیمابر جدید به ناوگان دریایی خود ، اشاره داشت .
ایالات متحده سه نگرانی اصلی در شرق مدیترانه دارد :
- درگیری بین اسرائیل و کشورهای همسایه آن
- تقسیم قبرس
- امنیت انرژی اروپا (در كنار مسئله اوكراین)
با این حال، فرایند نظامیسازی دریایی در این منطقه ، منافع ایالات متحده را قطعا در معرض خطر قرار خواهد داد ، و ناوگان ششم آمریکا مستقر در ناپل برای مهار بحران در دریا ، به ناچار به تنشها کشیده خواهد شد .
علاوه بر این ، به تازگی چین نیز به صحنه امنیتی دریای مدیترانه وارد شده است و در این منطقه بخصوص پس از جنبشهای مردمی موسوم به بهار عربی ، قاطعانه تر وارد عمل شده است .
اكنون "رفتار فعال و سیاستهای جدید چین در این منطقه" ، در مورد حصول اطمینان از تامین نیازهای انرژی پكن در خاور میانه و شمال آفریقا و عزم راسخ آن برای جلوگیری از وقوع یك سناریوی دیگر مشابه با " لیبی" - كه با از دخالت غرب به تغییر رژیم این كشور منجر ، و متعاقبا پکن در سرمایهگذاری خود در لیبی دچار ضرر و زیان سنگینی شد و در نهایت امر مجبور به تخلیه شهروندان خود از لیبی گردید - معطوف شده است .
كشور سوریه ، در این منطقه استراتژیك و حساس ، دستخوش تنشهای سیاسی اجتماعی زیادی شده است و پس از فراز و نشیبهای فراوان انتخابات ریاست جمهوری خود را نیز برگزار كرده است . اكنون سوریه نقطه تلاقی در مدیترانه است كه آمریكا را در مقابل روسیه و چین قرار میدهد .
به این ترتیب كشور سوریه ، نقطه حساس و میدان رقابت قدرتهای بزرگ است ؛ در یك طرف چین، روسیه و ایران ، و در طرف دیگر ایالات متحده ، عربستان سعودی ، کشورهای حوزه خلیج فارس ، و ناتو حضور دارند ، كه اهمیت منطقه مدیترانه را دو چندان میكند .
در پاسخ به این تنش ، فرمانده سابق ناتو دریادار جیمز جی استاوریدیس در سال 2013 به ایالات متحده در اتخاذ " استراتژی مدیترانه شرقی " این مسئله را گوشزد كرده بود .
برخی از كاشناسان شرق مدیترانه را به خلیج فارس جدید تشبیه میكنند - بدین معنی كه ایالات متحده آمریکا دارای منافع مشابه ( با خلیج فارس) در حفاظت از متحدان ایالات متحده و آزادی دریانوردی است ، و این سیاست جدید به معنی استقرار (جدید) نیروهای ایالات متحده در شرق مدیترانه از طریق ایجاد سایتهای امنیتی و همكاری دفاعی منطقهای خواهد بود .
در این مورد ، چین میتواند نقش سازندهای را به عنوان شریک استراتژیك برای تثبیت مشترک دریای مدیترانه بازی کند.با پیش بینی این موضوع که چین یک وارد کننده ال ان جی تا سال 2020 خواهد بود ، با منافع رو به رشد پكن در حوزه انرژی منطقه شرق مدیترانه ، پکن سهم عمدهای در امنیت دریایی منطقه ای خواهد داشت .
چین همچنین منافع همگرایی با بازیگران منطقهای در مبارزه با تروریسم در برابر گروههای وابسته به القاعده (دست نشانده قدرتهای بزرگ ) سهیم خواهد بود .
در مواردی مانند سوریه که در آن چین و ایالات متحده / ناتو اشتراک منافع داشتند ، چین در تعامل امنیتی ، در یک قالب اعتماد سازانه برای مدیریت بحران و کمک برای جلوگیری از اشتباه و تشدید ، و ثبات دریای مدیترانه ، شركت خواهد كرد .
انتهای پیام/