به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، یکی از مواردی که ما ایرانیها همواره به آن میبالیم و
در کنار فرهنگ و تاریخ و تمدن ایرانی از آن یاد میکنیم، غذای ایرانی و
محلی است؛ عاملی که میتواند امتیاز ویژهای برای جذب گردشگر به مناطق
مختلف کشور باشد، این در حالی است که هماکنون اگر به رستورانهای سنتی یا
مراکز اقامتی در سنتیترین شهرهای ایران هم بروید، معمولا خبری از غذاهای
محلی نیست و باز هم منوی غذاهای آنها چلوکباب، جوجهکباب یا پیتزا و
ساندویچ است.
ایرانیها
نهتنها از امتیاز داشتن غذاهای خوشطعم و خوشمزه برخوردارند، بلکه تنوع
غذایی نیز در جای جای کشور پهناورمان بسیار است، به طوری که به گفته
ملکزاده، معاون پیشین گردشگری کشور، ایران بیش از 2500 نوع غذا دارد.
البته
این آمار بدون تحقیق ارائه شده، چون تاکنون در این زمینه تحقیقات دقیق و
گستردهای انجام نشده است و هر شهر و روستایی غذای مخصوصی دارد که جمعآوری
اطلاعات آنها کار زمانبری است و شاید تعداد آنها از 2500 نوع هم بیشتر
شود.
با
این حال نشانی از این هزاران نوع غذای محلی در مراکز گردشگری ایران و حتی
آنهایی که کاربری سفرهخانه یا رستوران سنتی دادهاند، نیست و منوی فعال
آنها به طور عموم کباب، قورمهسبزی و جوجهکباب است و حتی میتوان غذاهای
فستفودی مانند پیتزا و ساندویچ را هم براحتی در این اماکن سنتی گردشگری
مشاهده کرد.
به
عنوان مثال یکی از مشکلات مراکز اقامتی و رستورانهای استان تاریخی و
باقدمت یزد این است که کمتر غذای محلی میتوان در آنها پیدا کرد.
سیفالله
امرایی، مدیر رستوران سنتی مهرآیین یزد در این باره به مهر میگوید:
رستورانهای بزرگ و هتلداران اگر بدانند مشتری زیادی از شهرهای دیگر خواهند
داشت، سعی میکنند غذای محلی نیز در منوی خود بگنجانند، اما رستورانهای
سنتی کوچکتر این کار را انجام نمیدهند؛ زیرا مشتری آنها معمولا یزدیها
هستند که به اندازه کافی در خانههای خود، آش شولی و قیمه یزدی میخورند و
وقتی به این رستورانها میآیند، ترجیح میدهند فستفود بخورند یا کباب و
جوجهکباب، بنابراین اگر غذای محلی درست شود، روی دست رستوراندار باد
میکند!
غذاهای محلی در ورودی شهرها معرفی شود
احمد
فراهانی نیز مدیر یکی از هتلهای سنتی در استان فارس است که میگوید: زمانی
سازمان میراث فرهنگی بخشنامهای نوشت مبنی بر اینکه در منوی غذاهای خود،
از غذاهای محلی نیز استفاده کنید، اما چون مشتری کمی داشت، این غذاها یا
خراب میشد، یا گردشگران ترجیح میدادند غذاهای محلی را در کنار غذاهایی
مانند کباب و جوجهکباب سرو کنند، نه به عنوان غذای اصلی. به همین دلیل
اکنون این غذاها به دلیل نداشتن طرفدار، کمتر عرضه میشود.
علی
اصغر میرابراهیمی، مدیر اتحادیه رستورانداران ایران نیز در این زمینه
معتقد است: باید عرضه و تقاضا وجود داشته باشد، زیرا اگر تقاضا از سمت
گردشگران برای سرو غذاهای محلی باشد، رستوراندار نیز سعی میکند این غذاها
را عرضه کند.وی با بیان اینکه اکنون در شهرهای مازندران هر جا که قدم
میگذاریم تبلیغ غذای محلی وجود دارد، ولی این تبلیغات در شهرهای دیگر کم
است، تاکید میکند: شهرداریها و سازمان میراث فرهنگی کشور باید
رستورانهای سنتی و غذاهای محلی را در ورودی هر شهر در کنار جاذبههای
گردشگری معرفی کنند.
ضرورت راهاندازی تورهای غذایی
تنوع
غذایی محلی به عنوان یک ظرفیت گردشگری در ایران در حالی بارها از سوی
کارشناسان و حتی مسئولان اعلام شده که متاسفانه هیچگاه برنامهای برای
استفاده از این ظرفیت از سوی مسئولان معاونت گردشگری به مراکز گردشگری
پیشنهاد و ابلاغ نشده است. این درحالی است که کشورهای دیگر حتی توریست
غذایی نیز تعریف کردهاند و ایران نیز میتواند تور گردشگری غذایی داشته
باشد، به طور مثال هر زمان که جشنواره غذا در هر استانی برگزار میشود،
تبلیغاتی در سطح گسترده انجام شود و دفاتر خدمات مسافرتی نیز کار
راهاندازی تورهای گردشگری آن را به عهده گیرند.
حتی
میتوان همانگونه که در شهرهای مختلف ایران، رستورانهای متعددی از
کشورهای دیگر مانند رستوران چینیها، ایتالیاییها و هندیها داریم،
رستورانی برای معرفی غذاهای خود در کشورهای دیگر داشته باشیم. البته به
گفته میرابراهیمی، رئیس اتحادیه رستورانداران، چنین رستورانهایی اکنون در
برخی کشورها وجود دارد، اما تعداد آنها و تنوع غذایی که عرضه میکنند،
بسیار محدود است.
البته
اکنون در برخی نقاط کشور نیز غذاهای محلی عرضه میشود، اما این عرضه به
صورت غیرمنسجم و کاملا محلی است. به طور مثال خیابانی در اهواز وجود دارد
که ساکنان آن همگی بیرون از خانههای خود، دکه فروش فلافل و سمبوسه اهوازی
همراه با ترشی عربی، آن هم به صورت سلف سرویسی راهاندازی کردهاند و با
همین کارشان، نه تنها کار و کاسبی پررونقی برای خود راه انداختهاند، بلکه
باعث شدهاند آوازه خوراکیهای خیابان فلافلی به گوش گردشگران برسد و آنها
نیز همپای اهوازیها ناخنکی به این غذاهای اهوازی بزنند.
قلیه
ماهی بوشهر و ماهیهای نمک سود بندرعباس نیز مشهور است که میتوان از این
ظرفیت برای بهرهوری اقتصادی این استانها و اشتغالزایی بهره برد.
غذاهای
محلی شهر شیراز و استان فارس هم کم نیست؛ غذاهایی که هرساله در جشنوارههای
محلی استان با موضوع غذاهای محلی خودنمایی میکند، اما جایشان در منوی
غذایی رستورانها و مراکز گردشگری خالی است.
زنجانیها
هم بتازگی جشنواره آش خود را برای چندمین سال پی در پی برپا کرده و انواع و
اقسام آشهای شهر خود را در رقابت با آش دوغ تبریز و آش ترش ساوه عرضه
کردهاند. دستپخت زنان گیلکی ایران هم که به نوعی زبانزد است و آنها از
هزار و یک محصول متنوع اطرافشان غذاهایی درست میکنند که فقط گردآوری نام
آنها یک پژوهشگاه میخواهد و در نهایت همه اینها نشاندهنده ظرفیت بالای
گردشگری غذایی کشور است که میتوان از آن در جهت جذب بیشتر و بهتر گردشگر و
عرضه بخشی از تاریخ و فرهنگ ایرانی و احیای آن بهره برد.