به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، توجه داشته باشید زمانی که قصد دارید کارمندی استخدام کنید، میزان بردباری و شکیبایی شما با مواردی از قبیل فقدان انگیزه، مقاومت و اصرار بر پرسشی که مطرح میکنید یا وجود یک یا چند کارمند مشکلدار، سنجیده خواهد شد. رئیس بودن شما دلیلی بر کامل بودن شما نیست.
همه ما گاهي حرفهایی میزنیم که بعدها باعث پشیمانیمان شوند. برخلاف یک کارمند با رتبه متوسط، مدیران همواره موظفند خود را از مشکلاتی که ممکن است در جلسه مصاحبه حضوری روی دهد، دور نگه دارند. نباید خستگی باعث شود تا مطالبی را بدون آمادگی قبلی بر زبان بیاورید. مطمئنا شما هرگز نمیخواهید اشتباهات کلامی شما منجر به از بین رفتن انگیزه در کارمندانتان شود و به وقوع مشکلاتی بزرگتر در شرکتتان بینجامد.
در ادامه هفت عبارت ارائه میشود که همواره باید از بیان آنها خودداری کنید، بهخصوص در مواقعی که عصبانی یا خسته هستید. یک جمله آنی و انفعالی میتواند به وجهه شما آسیب رسانده و اعتمادی که کارمندانتان به شما دارند را از بین ببرد. خسارتی که جبران آن یک عمر زمان میبرد.
1-«همانطور که گفتم، من رئیس هستم.» همه ما افرادی بالغ هستیم. نمیتوانید از کارمندانتان انتظار داشته باشید که با دورنگی و ریاکاری شما کنار بیایند. اگر استانداردهایی که برای کارمندانتان وضع میکنید با مواردی که در مورد خودتان صدق میکند متفاوت است، پس انتظار نداشته باشید که آنها به سخنان و درخواستهای شما احترام بگذارند.
2-«خیلی خوششانس هستید که این کار را دارید.» اگر چنین احساسی نسبت به کارمندانتان دارید پس در واقع این شمایید که خوششانس هستید و کاری دارید. مطمئنا افراد در محیطهایی که کارفرما به آنها منت بگذارد و آنها را مدیون خود بداند، بازده کاری مناسبی نخواهند داشت. اگر این رفتار در مورد یک کارمند خاص پاسخگو نیست، آنگاه بهتر است رفتاری حرفهای داشته باشید و به موضوعاتی که در اطرافتان وجود دارد، بپردازید. سعی کنید راهحلی برای رفع موارد خاص بیابید این باور که کارمند شما باید دستبوس شما باشد، باوری کودکانه و نادرست است و نشاندهنده فقدان مهارتهای مدیریتی در شما خواهد بود.
3-«اگر این کار را دوست نداری، فردی را پیدا میکنم که از این کار لذت ببرد.» بهعنوان یک مدیر، در موارد متعددی قدرت تصمیمگیری با شماست اما این امر باعث نمیشود رفتاری ناشایست داشته باشید. هر فرد در راس یک سازمان میتواند خود را رئیس یا مدیر بنامد اما مدیر خوب کسی است که از مهارتهای مدیریتی برای تشویق کارکنان و پيشبرد اهداف مورد نظر، بهره ببرد. اینکه با تهدید کارمندانتان به از دست دادن شغلشان بخواهید آنها را به اطاعت از خود وادارید، دوام چندانی نخواهد داشت. مطمئنا، آنها در آغاز از خواسته شما اطاعت میکنند اما نهایتا و به ندرت اشتیاق و انگیزه خود را از دست داده و دیگر هیچ تمایلی به پیشرفتکردن و جلو بردن کار نخواهند داشت. البته اگر در همان آغاز، کار را ترک نکنند.
4-«چرا شما تنها فردی هستید که با این قضیه مشکل دارید؟» اگر با کارمندی مواجه هستید که همیشه مقاومت میکند یا عملکرد نامناسبی دارد، میتوانید از این عبارت استفاده كنيد. اما اگر با کارمندی روبهرو هستید که عملکرد و همکاری نسبتا خوبی دارد اما در یک موضوع خاص شما را با مشکل مواجه کرده است، پس احتمالا مشکل از شماست که نمیخواهید به نگرانیها یا ایدههای وی گوش فرادهید.
یا شاید آن کارمند روز خوبی نداشته است و همین امر موجب به وجود آمدن مشکل شده است. مشکل هر چه که باشد، اینگونه فکر نکنید که وی بدون هیچ دلیلی، سرسختی و لجاجت میکند. از اینرو از مطرح کردن پرسش بالا خودداری کنید. هرگز کارمندان را با یکدیگر مقایسه نکنید. درست همانطور که مقایسه کردن فرزندانتان با یکدیگر کار نادرستی است.
5-«برای این کار وقت ندارم.» واقعا؟ شما رئیس هستید. شغل شما مدیریت زمان است. به جای اینکه با صراحت تمام درخواستهای کارکنانتان را رد کنید، در آیندهای نزدیک زمانی را به وی اختصاص دهید تا بتوانید بدون هیچ دغدغهای به سخنان وی بپردازید.
6-«نمیتوانی فکر کنی که چقدر فشار روی من است.» هر فردی اضطرابها و نگرانیهای خود را دارد. تنها به این دلیل که فکر میکنید بیشتر از هر فرد دیگری تحت فشار هستید باعث نمیشود به خود حق دهید که دیگران را نادیده بگیرید.
7-«آیا اسم من را روی در دیدی؟» درست است که شما یک کسب وکار را از ابتدا پایهگذاری کردهاید یا اینکه پول و وقت خود را در این کار سرمایهگذاری كردهاید تا به جایگاه مناسب برسد اما دستوردادن مداوم به زیردستان، روش مناسبی برای مدیریت کارکنان به حساب نمیآید. به این نکته توجه داشته باشید، بدون کارمندانتان مجبور هستید دیگر بهتنهایی به ارائه خدمت به مشتریانتان بپردازید.-