به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگارانمجید بیخیله اظهار داشت: اصلیترین عامل بروز مسئله کودکان کار نگرشی است که تا به حال پشت این قضیه بوده است. متأسفانه همه در این مورد حرف میزنند و تصور میشود که کودکان کار و خیابان فقط همان بچههای پشت چراغ قرمزها هستند، درصورتی که اینها فقط 5 درصد کودکان کارند؛ از چند هزار کودکی که ترک تحصیل میکنند، عدهای بیکارند و عدهای در کارگاههای کوچکی که نظارتی برآنها نیست کار میکنند.
وی ادامه داد: نگاه به قضیه کودکان کار یک نگاه احساسی و غیرعلمی شده است، درصورتی که باید جدیتر به این موضوع بپردازیم و ابتدا با شناسایی دقیق این مسئله در مورد آن به تعریف واحد برسیم، ضمن اینکه یک متولی دولتی بپذیرد که مسئولیت دارد چراکه تا به حال این موضوع بین بهزیستی، شهرداری و دولت پاسکاری شده و هر کدام اقداماتی جداگانه انجام دادهاند.
این فعال حقوق کودک افزود: برای تعریف واحد باید یک تحقیق گسترده میدانی انجام شود، با این فرض که چند بچه در سال ترک تحصیل میکنند؟ به کجا میروند. از سوی دیگر باید توجه کرد زمینه بزه و اعتیاد در این کودکان بالاست و همین مسئله مشکلات دیگری را در پی دارد.
بیخیله خاطرنشان کرد: وضعیت بهداشتی، اشتغال، آموزش، تحصیل، مشکلات خانوادهها خصوصا پدر این خانوادهها باید مورد بررسی قرار گیرد، در بخش ساختار کلان جامعه یا آسیبپذیربودن آنها به لحاظ اقتصادی و فرهنگی به طور مثال این عوامل منجر به ترک تحصیل کودکان میشود و کودکانی که در این سن با مدرسه به عنوان تنها نهاد تأثیرگذار قطع ارتباط میکنند دچار احساس طردشدگی میشوند.
وی در مورد بیمه کودکان کار به عنوان یکی از عواملی که در بهبود شرایط این کودکان مؤثر است نیز گفت: ریشه این مسئله به سالها پیش برمیگردد و همه دولتها با آن درگیر بوده و هستند اما روز به روز بغرنجتر میشوند همین که دولت پذیرفته این مسئله جدی و ساختاری است و راهکار آن در تعامل دولت NGOهاست خود خوب است اما همین طرح خود مسئله هم باید سنجیده شود تا بیمه اجتماعی این کودکان مطرح شود مثلاً چند کودک کار داریم؟ چند نفر از آنها اتباع بیگانهاند یا بر چه اساسی اولویت بیمه برای آنها در نظر گرفته شده است؟
مدیر سلبق خانه کودک شوش همچنین گفت: اگر پروسه شناخت طی نشود نتیجه طرحها مطلوب نخواهد بود و دور باطلی است که در سازمان بهزیستی انجام میشود و شاید تصور شود که این سازمان در این مورد ناکارآمد عمل کرده البته این مسئله از قد و قواره سازمان بهزیستی بزرگتر است و درحد تعامل و همکاری چند وزارتخانه کار میبرد، اگر برخی از اینها اتباع بیگانه هستند باید وضعیت قانونی بازنگری شود،اما به طور کلی نیازمند سیاستهای کلان هستیم و برنامههای مقطعی جواب نمیدهد.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه عکسالعمل شهروندان باید نسبت به کودکان کار چگونه باشد؟ گفت: در مورد کمک شهروندان به کودکان کار نیز نگاههای متفاوتی وجود دارد عدهای میگویند نباید به آنها کمک شود. و عدهای دیگر میگویند اگر کمک مردم به اینها نباشد از کجا میخواهند حداقل امرارمعاش را داشته باشند.باید گفت شهروندان نمیتوانند کار خاصی انجام دهند،اگر این کودکان به درستی شناسایی شوند و برنامههای حمایتی برای آنها و خانوادههایشان تدارک دیده شود در آن صورت میتوانیم از شهروندان بخواهیم که هیچ کدام به این کودکان کمک نکنند.