به گزارش
حوزه تجسمی باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومیخانه هنرمندان ایران، در این نشست نقد گالری که از سوی معاونت پژوهشی خانه هنرمندان ایران و به دبیری فواد نجم الدین برگزار شد، دکتر سودابه فضائلی (اسطوره شناس)، دکتر بهمن نامور مطلق (پژوهشگر حوزه اسطوره، زبان شناسی و نقد هنر)، امیر سقراطی (منتقد هنر)، سید مرتضی افراشی (کیوریتور) و جمعی از هنرمندانی که آثارشان در نمایشگاه یشت به نمایش درآمده بود حضور داشتند.
در ابتدای این نشست، فواد نجمالدین ضمن خیر مقدم به حاضران، گفت: جلسات نقدگالری که بانی آن خانه هنرمندان بوده است بیشتر به شکل دوستانه و غیر رسمی در هر گالری که آثار نمایشگاهش مورد نقد قرار میگیرد، برگزار میشود و بازدید کنندگان خانه هنرمندان و مخاطبان میتوانند در حین تماشای آثار به این گفتگو بپیوندند. اساتید شرکت کننده در این جلسات معمولا صحبت کوتاهی در زمینه آثار دارند و سپس به گفتگو با حاضران و هنرمندان آن نمایشگاه میپردازند.
نجم الدین در ادامه، افزود: نمایشگاه «یشت» از ویژگیهای خاصی برخوردار بود چون یک نمایشگاه پژوهشی بود که با یک پروسه پژوهشی و آموزش و تحقیق انجام شد.
دکتر سودابه فضائلی به عنوان سخنران اول، گفتوگو را با اشاره تک به تک به آثار موجود در گالری زمستان خانه هنرمندان شروع کرد و گفت: خود سوژه برای من خیلی جالب است، برای اینکه میبینم هنرمندان جوان به اسطوره علاقه مندی نشان میدهند ولی آنچه که برای من سوال ایجاد میکند این است که اگر من وارد چنین نمایشگاهی بشوم و از قبل ندانم که این آثار در ارتباط با اسطوره هستند، آیا متوجه میشوم که اینها در ارتباط با اسطوره خلق شدهاند یا خیر؟ فکر میکنم در مورد برخی از آثار پاسخ مثبت و در مورد برخی منفی است.
این اسطوره شناس، سپس به آنالیز آثار از دیدگاه اسطوره شناسی پرداخت و اضافه کرد: در برخی از موارد توضیحاتی که در مورد اساطیری که موضوع کار بودهاند، نوشته شده است یادآور تصویری که از آن ارائه شده است، نیست. البته من از منظر نقاشانه به موضوع نگاه نمیکنم بلکه فقط ارتباط آثار با اسطوره را بررسی میکنم. در برخی موارد جسارت هنرمندان جوان در بیان شخصی از اسطورهها برایم بسیار جالب است اما همچنان سوال اینکه آیا آنچه در فکر هنرمند بوده به مخاطب منتقل میشود و مخاطب را به یاد آن اسطوره میاندازد یا خیر، مطرح است.
دکتر فضائلی در پایان با تبریک به تلاش هنرمندان نمایشگاه «یشت»، خاطرنشان کرد: واقعا پیشرفتی که امر نقاشی در ایران داشته، فوقالعاده است.
در ادامه دکتر بهمن نامورمطلق با ابراز خرسندی از برگزاری نمایشگاهی با مضمون اسطوره در عصر بی اسطورگی، گفت: ما در ارتباط با اسطورههای نخستین خیلی کم کار کردهایم و یکی از امتیازات این نمایشگاه همین پرداختن به اسطورههای نخستین است. به عنوان مثال درباره اسطورههای پسینتری مانند رستم، سهراب، اسفندیار و ... خیلی کار شده اما درباره اسطورههای نخستین تصاویر بسیار کمی وجود دارد به صورتی که من هر وقت میخواستم مطلبی راجع به بعضی از این اسطورهها بنویسم، هیچ تصویری از آنها وجود نداشت در نتیجه واقعا باید هنرمندانی را که این اسطورهها را دستمایه کار قرار دادهاند، تحسین کرد و اگر این کار را ادامه بدهند، فقدان بصری در حوزه اسطورههای نخستین برطرف خواهد شد. مورد دیگری که درباره این نمایشگاه از نظر من تحسین برانگیز است این است که دوستان این شجاعت را داشتند که به یک موضوع از دیدگاههای مختلف بپردازند و این ساده نیست که به عنوان مثال شما سه روایت از تیشتر داشته باشید، حال ممکن است من با یکی از اینها ارتباط برقرار کنم و دیگران با یکی دیگر از آنها؛ فکر میکنم به مرور آن تصویری که رساتر و گویاتر باشد، ماندگار خواهد شد.
این پژوهشگر حوزه اسطوره و نقد هنر در ادامه، اضافه کرد: ظاهرا نیمی از آثار این نمایشگاه در جای دیگری نمایش داده میشود که از یک منظر خوب است اما از سوی دیگر مخاطبی که به اینجا میآید از دیدن باقی آثار محروم میشود، خوب بود اگر هماهنگ میشد و همه آثار در یک جا به نمایش درمیآمد که در این صورت بهتر میشد راجع به آنها گفت و گو کرد. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم، بیان اسطورهای در آثار است که خانم دکتر فضائلی هم به آن اشاره داشتند. باید دید که این آثار چقدر توانستهاند به بیان اسطورهای نزدیک شوند.
دکتر نامورمطلق با اشاره به تفاوت درونمایه اسطورهای و عنوان اسطورهای به نقش پیرامتن و فرامتن اشاره کرد و افزود: عنوان در واقع پیرامتن است که در مورد برخی از این آثار اگر پیرامتن را حذف کنیم، کسی متوجه نمیشود که آن اثر راجع به اسطوره است. در مواردی فرامتن داریم که مربوط میشود به توضیحاتی که کنار آثار بر روی دیوار گرفته است که بازهم در خیلی از موارد اگر این توضیحات نباشد واقعا متوجه نمیشویم که موضوع چیست. اصولا وقتی نظام کلامی در یک نمایشگاه نقاشی زیاد دخالت میکند یعنی نظام بصری به کلام نیاز داشته است و این خیلی خوب نیست که در یک نمایشگاه نقاشی تا این حد احساس نیاز به کلام وجود داشته باشد. البته باید توجه داشت که همه این موضوع متوجه نقص بصری نیست مقداری از مشکل مربوط به این است که جامعه ما این اسطورهها را فراموش کرده است و هنرمند ناگزیر به ارائه توضیح میشود زیرا اگر توضیحات نباشد ممکن است اصلا مخاطب آن اسطوره را به خاطر نیاورد که ای بسا اگر این بحث نهادینه شود، در آینده دیگر نیاز نیست در کنار چنین آثاری، توضیح بگذاریم. اتفاقی که به عنوان مثال در مورد اساطیر اروپایی رخ داده و تصاویر ارائه شده از آنها برای یک مخاطب در سراسر دنیا جا افتاده و قابل شناسایی است. اما در جامعه ما در این زمینه ما دو مشکل مواجه هستیم یکی فرهنگ سازی در زمینه شناخت اسطورهها و دیگری در زمینه بیان تصویری مناسب از آنها است.
بهمن نامورمطلق در پایان با برشمردن ویژگیهای بیان اسطورهای، اظهار کرد: اندازه اثر، شگفتی در ترکیب بندی و کلیت بصری اثر، ابهام و رازآلودگی اثر و نمادهای تکرار شونده یا الگوهای اولیه به عنوان نمادهای اسطورهای را از لازمههای ارائه تصویر اسطورهای به شمار میآیند. موضوع دیگر روایت است، من در کارهایی که دیدم احساس کردم هنرمندان جوانی که باید پویا و کنشگر باشند، از کنش هراس دارند و گریزانند در نتیجه در آثار بیشتر به توصیف پرداختهاند و کمتر وقایع اسطورهای در آثار به چشم میخورد. در صورتی که اصولا تعریف اسطوره، الگوهای روایت دار است و همین روایت است که فرق اسطوره و نماد را میسازد، اسطورهها کنشگر هستند.
بعد از سخنان دکتر نامورمطلق، امیر سقراطی با تشکر از خانه هنرمندان ایران برای فراهم کردن امکان چنین گفتوگوهایی، گفت: من اینجا نه از منظر یک منتقد یا پژوهشگر بلکه در مقام یک نقاش روبهروی آثار قرار میگیرم و با مبحث کیوریتوری شروع میکنم، معضلی که در فضای تجسمی امروز ایران وجود دارد و در 3-4 سال اخیر به یک پز هنری تبدیل شده است؛ قاعدتا در این نمایشگاه تمام نگاه من به استیتمنت آقای افراشی و نگاهشان درباره جمع کردن این مجموعه آثار خواهد بود. نکته اول این است که کیوریتور را به عنوان نمایشگاه گردان مینویسیم که برای من بسیار مضحک است، البته واقعا کلمهای هم به عنوان جایگزین سراغ ندارم ولی خواهشم این است که تلاش کنیم و یک کلمه صحیح برای معادل سازی کیوریتور پیدا کنیم. 3-4 سال است که دائما میگوییم کیوریتور و استیتمنت و انگار فراموش کردهایم که پیش از این به جای این کلمات چه مینوشتهایم. فارغ از این بحث، وقتی کیوریتوری وجود دارد قاعدتا باید نگاه ویژه او در نمایشگاه دیده شود. در استیتمنت این نمایشگاه، به هیچ عنوان اشاره ای به «یشت» نشده است و من به عنوان یک مخاطب که وارد این مجموعه میشوم نمیدانم یشت چیست؟ قاعدتا کیوریتور باید بگوید این نمایشگاه درباره یشت، اسطوره آفرینش ایرانی است و درباره آن توضیح بدهد، که این اتفاق رخ نداده است.
سقراطی با بررسی بیشتر بر متن نمایشگاهی ارائه شده، افزود: به نظر میرسد استیتمنت باید کمی تفضیلیتر باشد و اگر این نمایشگاه پژوهشی است، استیتمنت آن نیز باید پژوهشی باشد در غیر این صورت چنین به نظر میرسد که کیوریتور صرفا به هنرمندان سفارش کار داده است. نکته دیگر این است که اشاره شده 22 اثر ارائه شده است که اینجا 14 اثر دیده میشود، کاش گفته میشد که بقیه آثار در گالری هوم به نمایش درآمده است.
این منتقد هنری در ادامه اظهار داشت: اگر من کیوریتور این نمایشگاه بودم به طرح پرسش میپرداختم، به عنوان مثال اینکه آیا میشود به صورت دیگری هم به اسطوره نگاه کرد؟
سوال دیگری که مطرح میشود این است که آیا اثری که درباره اسطوره ایرانی است باید ایرانی باشد یا خیر؟ نقاشی یک زبان بینالمللی است، اما آیا در وهله اول نباید متوجه شد که این اثر درباره یک فضای ایرانی است؟ میتوان پا را فراتر گذاشت و پرسش دیگری طرح کرد؛ اینکه تخیل هنرمند چقدر در خلق چنین آثاری میتواند موثر باشد و هنرمند چقدر میتواند پا را فراتر از تصویرگری اسطورهای بگذارد؟ و نکته دیگر اینکه آیا میتوان در کنار تصویرگری اسطورهای، نقاشی اسطورهای هم داشت؟ زیرا نقاشی قرار نیست دلالتمند باشد.
سقراطی در پایان افزود: این پرسشها باید فارغ از پاسخهایی که برای آنها میتوان یافت، طرح شوند و به آنها فکر شود. فضای آثار ارائه شده در این نمایشگاه اغلب بی زمان و مکان است و تصاویر بسیار مجرد و بی حرکت هستند.
در ادامه سید مرتضی افراشی به عنوان کیوریتور این نمایشگاه با اشاره به موضوع معادلسازی کلمه کیوریوتر، گفت: در این زمینه کاملا با آقای سقراطی هم عقیدهام، اما در زمینه کاری که در زمینه این نمایشگاه انجام شده باید بگویم که وقتی با دوستان جمع شدیم تا این پروژه را انجام دهیم، دغدغه اصلی همه ما اسطوره بود. در قسمت پایانی استیتمنت هم گفتهام که این آثار، نگاه شخصی هنرمندان به اسطوره است. برای من به عنوان یک کیوریتور ارتباط شخصی هنرمندان با اسطورهها خیلی مهم بود و به این دلیل هیچ دخالتی در پردازش ایده و تصویری آنها نداشتم. در حوزه نمایش و اجرا هم واقعا محدودیت داشتیم و من نقد وارد بر این حوزه را میپذیرم.
افراشی در پایان اضافه کرد: پیرو سخنان خانم دکتر فضائلی، در واقع ما سنتی را ایجاد کردیم و امیدواریم که این سنت ادامه پیدا کند. دغدغه اصلی من نزدیک کردن آدمهای امروز به اسطورههای یک حوزه فرهنگی بدون نگاه ایدئولوژیک است، زیرا من به ایران به عنوان یک حوزه فرهنگی متنوع نگاه میکنم.
پس از این سخنان، اساتید و حاضران در نشست به گفتوگو پیرامون سوالهای طرح شده و موضوعات دیگر پرداختند.
نمایشگاه «یشت» با نگاهی به اساطیر آفرینش در ایران کهن با آثاری از افشین باقری، مجید احمد آبادی، اسماعیل چشمرخ، ندا غیوری، شادی داوری، بهاره شهرستانی یکتا، اعظم صادقی، آناهیتا شمس، سارا بافتی زاده و سولماز حشمتی از 30 خرداد تا 5 تیرماه در گالری زمستان خانه هنرمندان ایران برگزار شد. این نمایشگاه تا 10 تیرماه در گالری هوم ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام/ اس