این کارشناس می گوید : بطور حتم آنچه در مصر رخ داد کودتای نظامی بوده است . سوال اینجاست که آیا السیسی رییس جمهوری کنونی مصر در این کودتا دخالت داشته یا نه ؟ و نیز نقش حمایتی واشنگتن وتل آویو تا حد بوده است ؟ حملاتی که به ساختمان های تجارت جهانی در سپتامبر 2011 شد نشان داد که مبارزه علیه دنیای اسلام در مصر و الجزایر با نتایج مطلوب همراه نبوده است .
یکی از خبرنگاران سرشناس آمریکایی در گزارشی که راجع به سفر دوره ای خود به کشورهای خاورمیانه انجام داده بود , اینگونه می نویسد : نتیجه بارز اقداماتی که به بهانه حادثه 11 سپتامبرتوسط ایالات متحده و هم پیمانان غربی و عربی آن در منطقه انجام گرفت این بود که رژیم های دیکتاتوری و گروهک های تروریستی موفق شدند فرصت تازه ای برای احیا و ازسرگیری فعالیت بیابند .
زین العابدین بن علی دیکتاتور تونس جنایاتی به مراتب شدیدتر از " اسامه بن لادن " انجام داده بود اما پس از شروع اجرای سیاست های غرب در منطقه , قدرتمندی استکباری این دیکتاتور تحت حمایت آمریکا علیه مردم این کشور بیش از پیش تقویت گردید .
از سال 2005 حسنی مبارک , بن علی و دیگر همتایان عربی آنها در منطقه در روابط خود با آمریکا دچار مشکل شده و واشنگتن در قالب شعار ساختگی " حمایت از حقوق و خواسته های مردم " سیاست سرنگونی این حکومت ها را عملی نمود . " معمر قذافی " دیکتاتور لیبی که پیشتر از دوستان غرب در خاورمیانه محسوب میشد سیاست هایی برخلاف منافع آمریکا اتخاذ کرد .
ـ بنیاد سوروس
در این میان یکی از راهکارهای غرب برای مقابله با چنین اقداماتی حمایت های مالی , تسلیحاتی و آموزشی از مخالفان مردمی بود . " بنیاد سوروس " مسئولیت آموزش نظامی به بخش اعظمی از مخالفان را در منطقه خاورمیانه بر عهده گرفت . این بنیاد متعلق به جورج سوروس، سیاست مدار و سرمایه دار آمریکایی است که _ به گفته خودش _ با هدف ایجاد و حفظ ساختارها و نهادهای جامعه باز تاسیس شده است .
ـ سوریه و عراق
شاید بتوان این دو کشور را نقطه تمرکز نقشه های غرب در خاورمیانه دانست . باراک اوباما از نخستین هفته های آغاز درگیری های داخلی در سوریه پرچم حمایت آمریکا از معترضان را بالا برد. با گذشت چند هفته تسلیح این معترضان توسط آمریکا و هم پیمانانش و نیز خشونت های مسلحانه شورشیان داخلی علیه نیروهای ارتش سوریه و نیز مردم این کشور - که عموما از حامیان دولت بودند - آغاز شد .
در این شرایط کاخ سفید و اتحادیه اروپا علاوه بر اجرای سیاست کمک مالی به مخالفان پرونده عظیم تری را علیه دولت "بشار اسد "گشودند . با مشارکت برخی کشورهای منطقه از جمله ترکیه ، عربستان سعودی ، قطر و اردن واشنگتن موفق شد طرح اعزام تروریست های آموزش دیده و تسلیح شده به انواع سلاح های جنگی پیشرفته به سوریه را عملیاتی کند . این اقدام در کنار حمایت های لفظی مقامات غرب از هرگونه تحرک بر ضد دولت اسد قرار داشت .
اما سیاست مضحکانه و یک بام و دو هوای آمریکا در برگزاری دو دوره مذاکرات در ژنو به منظور حل دیپلماتیک بحران در سوریه بیش از همیشه نمایان می شود . اوباما و دیگر سران کاخ سفید از یک سو از حمایت های بی شائبه خود از شوشیان و دشمنان اسد ـ که تنها روش آنها کشتار مردم، وحشی گری و خشونت های مرگبار است ـ خبر میدهد و از سوی دیگر اعلام می کند که این بحران تنها از راهکار دیپلماتیک و سیاسی قابل حل است.
نکته حائز اهمیت این که در این دو دوره کنفرانس به اصطلاح از کشورهایی برای شرکت و همکاری دعوت شد که نقش های اساسی در حل بحران دارند و یا با تبعات این درگیری دست و پنجه نرم می کنند .
ـ مثلث اتحاد میان روسیه ، ایران و سوریه
دمشق گرچه حدود سه سال در حال مبارزه با تروریست های خارجی مسلح در شهرهای سوریه است اما در این مدت قدرت نظامی و تاثیرگذاری خود را در منطقه از دست نداده است . به گونه ای که یکی از نخستین دولت هایی که پس از یورش تروریست های تکفیری بعثی به عراق برای کمک به بغداد اعلام آمادگی کرد ، دولت "بشار اسد " بود .
مسکو نیز بیش از یک دهه و درموارد گوناگون برتری سیاسی و استراتژیک خود را جهان غرب به اثبات رسانده است . غرب و روسیه گرچه به شکل مسالمت آمیز سالهاست در کنار یکدیگر به همکاری و دادوستد های اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی مشغولند اما روح رقابت و قدرت نمایی همواره در میان آنها بخصوص پوتین و اوباما بوده است . رییس جمهوری آمریکا در یسیاری از میادین فرد شکست خورده در رقابت میان آمریکا و روسیه بوده است .
تصمیم عجولانه و غیرمنطقی اوباما برای حمله به سوریه به بهانه استفاده بشار اسد از سلاح شیمیایی ، تنش و درگیری در اوکراین و اختلافات در مذاکرات هسته ای با جمهوری اسلامی ایران از جمله این موارد هستند .
بخش اعظمی از سیاست گذاری های غرب در خاورمیانه به رهبریت آمریکا انجام گرفته و می گیرد بنابراین هرگونه شکست یا موفقیت در مواضع واشنگتن را می توان موفقیت یا شکست غرب در منطقه دانست . به اذعان بسیاری از مقامات سابق و کنونی کاخ سفید منطقه خاورمیانه اکنون به مردابی برای دولتمردان آمریکایی تبدیل شده چرا که از یک سو خواستار حضور در منطقه برای تامین اهداف و منافع خود هستند و از سوی دیگر چنان آشوبی در آن ایجاد کرده اند که اکنون خود نیز قادر به حل یا رهایی از آن نیستند .
نقش برتر مسکو و تهران در منطقه و مشارکت های دوجانبه میان این دو بیش از قدرت دیگری می تواند به حل و فصل مسالمت آمیز بحران های خاورمیانه کمک کند . واشنگتن نشان داده که نه تنها در موضع ضعف در برابر این اتحاد (تهران و مسکو ) قرار دارد بلکه هنگام عمل نیز سیاست های موفق و کارگشایی در زمینه ارائه راهکار برای بحرانها ندارد .
منابع :
http://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=israel%20%2B%20west&source=newssearch&cd=5&cad=rja&uact=8&ved=0CCoQqQIoADAE&url=http%3A%2F%2Fwww.haaretz.com%2Fnews%2Fmiddle-east%2F.premium-1.601652&ei=qA-wU6S9DKKr0AWdkIHICA&usg=AFQjCNHuKl4vWrS89mkoAGcT2eZKXAY24Q&bvm=bv.69837884,d.d2k
http://online.wsj.com/articles/obama-administration-deepens-u-s-role-in-syria-and-iraq-1403909382
http://www.nytimes.com/2014/06/29/opinion/sunday/in-iraq-and-syria-isis-militants-are-flush-with-funds.html?_r=0