به گزارش خبرنگار دفاعی- امنیتی باشگاه خبرنگاران، کمتر از سی دقیقه وقت مانده بود برای فرود هواپیمای ایرباس 300 هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران بر فرودگاه دوبی، به زمانی که 66 کودک حاضر در این هواپیما به همراه پدر و مادرشان از پلههای هواپیما پایین بیایند و وارد خاک دوبی شوند.
اما به جای فرود بر خاک دوبی بر خلیج فارس فرود آمدند.
زمانی که مسافران این پرواز با خیالی آسوده به سفرشان فکر میکردند ناو وینسس به دستور کاپیتان ویل راجرز فرمانده این ناو تصمیم داشت دست به اقدام جنایتکارانهای بزند در آن هنگام دو فروند موشك، به سمت پرواز شماره 655 ایران ایر پرتاب شد تا 290 مسافر این هواپیما هیچگاه به مقصد نرسند...
در این میان، فاصله هواپیمای مسافربری از ناو
جنگی، حدوداً 38 کیلومتر است، اما "کاپیتان راجرز" فرمانده ناو، با احتمال وقوع یک
درگیری، دستور برقراری آرایش نظامی را میدهد و به دنبال آن موشکها به سمت
هواپیما شلیک میشود.
اولین موشک بال سمت چپ هواپیما را جدا کرده و
موشک دیگر نیز مستقیم به قسمت دم هواپیما شلیک میشود که پس از برخورد آن را از جا
میکند. هواپیما مستقیم به سمت دریا شیرجه میرود و تنها 84 ثانیه پس از شلیک موشکها،
هواپیما به سطح دریا برخورد نموده و منهدم میشود.
بلافاصله پس از این حادثه، مقامات آمریکایی به
تکرار فرضیات و حدسیات فرمانده رزم ناو میپردازند؛ حدسیاتی که تنها چند لحظه پس از
انهدام هواپیما رد شده بود.
مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای
اف14 جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دادهاند، اما پس از مشخص شدن نوع
هواپیما، مقامات آمریکایی با تغییر ادبیات و فرافکنی رسانهای ادعا کردند که در
این مورد مرتکب اشتباه شدهاند؛ ادعایی که البته طبق شواهد و اسناد به دست آمده
باز هم رد شد.
ساعت 10:22 دوازدهم تیر ماه سال 1367زمان این اتفاق جنایتکارانه بود.
دلایل این اقدام جنایتکارانه توسط آمریکا
تحركات نظامی ناو وینسنس در خلیج فارس در كنار ناو مونتگومری، نشان از آن داشت كه روز حادثه ویلیام راجرز فرمانده وینسنس، قصد و غرضی در گشودن آتش به سوی اهداف ایرانی داشته است.
ساعاتی قبل اتفاق افتادن این واقعه قایق های تندروی سپاه پاسداران در جنوب قشم با مهاجمان آمریکایی در جدال بودند. ناو امریکایی «وینسنس» که یک ماه قبل از این حادثه از بندر "سندیهگو" وارد خلیجفارس شده بود، بدون آن که در برنامه باشد، به آب های مرزی ایران نزدیک شد و بهانه ای برای درگیری فراهم کرد. در این درگیری، سپاه پاسداران یکی از هلیکوپترهای امریکایی را هدف قرار داد و منفجر کرد، ناو جنگی آمریکایی اما جواب این حمله را با شکار هواپیمای مسافری ایران داد. اتفاقی که بعدها به عنوان یک خطای غیرعمد از سوی ناخدا ویل راجرز فرمانده ناو معرفی شد و امریکا هیچ اتهامی را رابطه با حمله عمدی به یک هواپیمای غیرنظامی نپذیرفت.
این ماجرای غم انگیز، تا مدت ها بعد نیز به شدت خشم جهانیان را برانگیخت و آمریکا را بار دیگر به عنوان یک قاتل وحشی مردم بی گناه معرفی نمود.
شرح حادثه
محل سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانایر در
تنگه هرمز واقع در خلیج فارس
در روز یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای ایرباس
آ-۳۰۰ متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران از تهران پرواز و در فرودگاه بینالمللی
بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیشبینی شده، قرار بود این هواپیما با شمارهٔ
پرواز ۶۵۵ به همراه ۲۷۴ مسافر که 237 نفر ایرانی، 13 نفر اماراتی، 10نفز هندی، 6نفر
پاکستانی، 6نفر یوگوسلاوی، فرانسه 1نفر، ایتالیا 1نفرو ۱۶ خدمهٔ پرواز که ایرانی
بودند در مجموع ۲۹۰ نفر میشدند در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دبی، امارات متحده عربی
پرواز کند.
از بین مسافران ۱۵۶ مرد، ۵۳ زن، ۵۷ کودک ۲ تا ۱۲ ساله و ۸ کودک زیر 2 سال
بودند.
کاپیتان محسن رضایان، خلبان با سابقهٔ پرواز ۶۵۵
هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ بود که بیش از ۷،۰۰۰ ساعت پرواز را در کارنامهٔ خود داشت.
هواپیما
ایرباس آ-۳۰۰ با ۱۵ دقیقه تأخیر، در ساعت ۱۰:۱۷ صبح به وقت ساعت رسمی ایران، از فرودگاه
بینالمللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بینالمللی دبی برخاست. مدت پرواز تا دبی ۲۸
دقیقه و حداکثر ارتفاع تا ۱۴ هزار پا (۴،۳۰۰ متر) تعیین شد. دقایق نخستین پرواز و
مراحل اوجگیری تا ارتفاع ۱۲ هزار پایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان بهطور
پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات
متحده تماس داشت.
چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ به
منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام «مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی
کشور اطلاع داد که قصد دارد به ارتفاع ۱۴ هزار پایی صعود کند.
"ناو جنگی وینسنس" آمریکا در تاریخ هفتم خرداد از
بندر سن دییگو وارد خلیج فارس شده بود. ایچنرمارک قلب این رزمناو به شمار میرفت.
وظیفه اصلی آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب
صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، همچنین این رزمناو به موشک زمینبههوا
با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود.
در ساعت ۱۰:۲۲ ناو جنگی وینسنس آمریکا به حریم
آبّهای ایران وارد شده بود،به دستور ناخدا ویل راجرز، فرمانده ناو وینسنس، موشک
استاندارد ۲ را به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی
محو شده و در آبهای خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت
فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شده ولی آنها اظهار بیاطلاعی
کردند. بلافاصله ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را
آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت ۲۶ و ۴۲ عرض
شمالی و ۵۶ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی منتقل شدند.
پیگیریهای ایران
ایران برای پیگیری این ترور آشکار هوایی ابتدا به ایکائو شکایت برد.
در جلسه فوقالعاده شورای ایکائو (سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری) در روز ۱۴ ژوئیه ۱۹۸۸ تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقتیاب برای
بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیمای ایرباس ایرانی شده است، تشکیل شود. با
وجود مخالفتهای آمریکا، اما گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص میکند که در دقایق آخر
تصمیمگیری برای هدف قرار دادن هواپیمای ایرانی بحث و جدلی بین 3 ناور سایدز،
فورستال و وینسنس در گرفته است. این سه ناو تا 4 کیلومتر به آبهای ایران تجاوز
کرده بودند.
در ناو سایدز، عدهای هواپیما را یک هواپیمای مسافری و عدهای دیگر یک
هواپیمای جنگی مهاجم تلقی نمودند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز اطلاعاتی هوایی ناو
وینسنس، گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف۱۴ میباشد، دریافت کردند.
در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند که هواپیما تجاری است، صبر
کنید.
یکی از افسران ناو وینسنس نیز گفته است که هواپیما احتمالاً تجاری
است. در همان حالی که گفتوگوهای میان ۳ ناو
آمریکایی ادامه داشته است، فرمانده رزم ناو وینسنس تصمیم میگیرد که موشکهای خود
را پرتاب کند؛ تصمیمی که در شلیک دو موشک کروز به سمت هواپیمای ایرباس عملیاتی میشود.
جدای از وجود تردید عمیق بین ناوهای آمریکایی مستقر در منطقه،
ناهماهنگی تبادل اطلاعاتی بین واحدهای مسافری و نظامی آمریکایی مسالهای غیرقابل
انکار بود. شاید این
مساله به نوعی خودسری فرماندهان نظامی را در عدم توجه به هشدارهای اطلاعات پروازی
هواپیمای مسافربری روشن مینماید. البته این موضوع در گزارش نهایی ایکائو نادیده
انگاشته شد تا بیتوجه به ارتباط اطلاعاتی خدمات ترافیک هوایی با واحدهای عملیاتی
نظامی، این نقض آشکار قوانین و معاهدات هوایی بینالمللی نظیر معاهده شیکاگو صرفاً
اشتباه توجیه شود.
شورای مرکزی ایکائو پس از 2 روز بحث و تبادل نظر در مورد درخواست
ایران برای رسیدگی به جنایت آمریکا در حمله به یک هواپیمای مسافربری ایران با صدور
قطعنامهای بدون این که نامی از آمریکا بیاورد، به کار خود پایان داد. ایکائو
در بیانیه 6 بندی خود با اظهار تاسف عمیق و اعلام همدردی و تسلیت خود به دولت
ایران و خانوادههای قربانیان، استفاده سلاح علیه هواپیمای غیرنظامی را محکوم کرد
و خواستار تشکیل کمیتهای از جانب دبیرکل برای روشن شدن بیشتر حقایق امر شد.
البته پیش از این اقدام و به دنبال این تهاجم آشکار هوایی، جمهوری
اسلامی ایران طی نامهای به رییس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای
رسیدگی به موضوع شد. شورای امنیت در جلسه شماره 3831 خود در تاریخ 30 ژوئیه 1988
طرح قطعنامهای پیشنهادی را تصویب کرد. این شورا تنها با ابراز تاسف عمیق از این
که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامهریزی شده بینالمللی 655 در
پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی آمریکایی وینسنس
منهدم گردیده است، بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بی طرفانه در منطقه خلیج
فارس تاکید کرد.
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو،
شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد، اما در آنجا هم این
موضوع حقوقی از تاثیرات مسائل سیاسی به دور نماند و باز هم تنها به یک ابراز تاسف
و تسلیت به بازماندگان سانحه ختم شد. با این همه و با تمام پیگیری های حقوقی و قانونی در پرونده ایرباس
ایرانی، سرانجام وزارت امور خارجه ایران موضوع حل اختلاف را پذیرفت.
متعاقب این تجاوز آشكار، ایران در روز 14 تیر 1367، طی نامه ای به رییس شورای امنیت، خواستار تشكیل جلسه ی فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. 25 تیر 1367، مطابق با 16 ژوئیه ی 1988، شورا تشكیل جلسه داد. دكتر ولایتی وزیر امور خارجه ی وقت ایران و جرج بوش معاون وقت رییس جمهوری امریكا در جلسه شركت كردند.
وزیر خارجه ی ایران در فرازی از سخنان خود عنوان كرد: حضور نظامی امریكا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بی قانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتكارانه ی امریكا در حمله به هواپیمای كشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع و قابل توجیه نیست.
شورای امنیت، پس از استماع سخنان دكتر ولایتی و جرج بوش در جلسه ی شماره ی 2821 خود در تاریخ 20 ژوئیه ی 1988 (29/4/67) قطعنامه ی شماره ی 616 را تصویب كرد.
در بررسی این قطعنامه، صرف نظر از كاربرد نام ناقصی به جای خلیج فارس و قطع نظر از ارتباطی كه در قطعنامه بین مسأله جنگ و ساقط ساختن هواپیمای ایرانی ایجاد شده و یا پیش بینی نشدن محكومیت و جبران خسارت وارده و سایر مسؤولیت های ناشی از حمله، مشاهده می شود كه شورای امنیت از شورای ایكائو با آن كه یك مرجع فنی و تكنیكی و بالاترین ارگان مسؤول امنیت و سلامت پروازهای بین المللی است، به دنبال درخواست جمهوری اسلامی ایران برای تشكیل جلسه و رسیدگی به موضوع و پس از بررسی در تاریخ 23/4/1367 (14 ژوئیه ی 1988) به صدور بیانیه بسنده كرد و در آن ضمن ابراز تأسف عمیق و همدردی و با تأكید بر اصل عدم كاربرد زور علیه هواپیماهای غیر نظامی، كاربرد سلاح علیه یك هواپیمای مسافری (بدون ذكر جزییات) را تقبیح كرد و هیأتی را مأمور رسیدگی به موضوع نمود.
قطعنامه ی شورای امنیت از نظر محتوا و كلمات به كار رفته در آن، از بیانیه ی شورای ایكائو قوی تر و محكم تر است .مضاف بر این كه با توجه به ساختار شورای امنیت و جوّ فشار و تهدیدی كه در هنگام تصویب قطعنامه ی ش616 علیه ایران را نوعی موفقیت به حساب آورد.
در بررسی سانحه مشخص شد كه هواپیمای مسافری بر فراز آب های
سرزمینی ایران مورد هدف واقع شده و در حوالی جزیره ی «هنگام» سقوط كرده است. در
این تهاجم ناو وینسنس به آب های سرزمینی ایران تجاوز كرده است. قبل از این واقعه
نیز توسط نیروهای امریكایی، به هواپیماهای گشت ایرانی از لحظه ی برخاستن از باند
بندرعباس تا لحظه فرود اخطار داده می شد.معنای این اقدام، آن است كه نیروهای امریكایی حتی برفراز
خاك جمهوری اسلامی نیز، هواپیماهای ایرانی را مورد تهدید قرار می دادند.
در 8 ژانویه ی 1988، امریكاییان مرتكب نقض حریم هوایی ایران برای ره گیری شدند. از دیگر سو، نیروهای امریكایی بدون مجوز شورای امنیت در منطقه حضور پیدا كرده و با نقض بی طرفی در خلیج فارس علیه ایران و به نفع عراق، عملاً در كار بازرسی كشتی ها از سوی ایران ممانعت به عمل می آوردند و نیز در مقابل تهاجمِ عراق به كشتی های تجاری ساكت بودند و در برابر عمل متقابل ایران عكس العمل نشان می دادند و تا آنجا پیش رفتند كه سكوهای نفتی ایران و كشتی ایرانی «ایران اجر» را مورد حمله قرار داده و به آتش كشیدند.
ماده ی 2(4) منشور ملل متحد كلیه ی اعضا را از تهدید به زور یا استعمال زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر كشوری كه با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد، منع نموده است.
نیروهای نظامی امریكا مستقر در آب های خلیج فارس و دریای عمان، در زمان حادثه و قبل از آن عملاً تمامیت ارضی ایران را با استفاده از انواع ترفندها مورد تجاوز قرار داد و به انحاء مختلف كشتی ها و هواپیماهای ایران را مورد تهدید قرار داد.
حمله ی امریكا به هواپیمای مسافری در حریم هوایی ایران و در مسیر هوایی بین المللی مشخص و اعلام شد كه نقض قاعده ی حقوقی عدم توسل به زور و همچنین نقض آشكار تمامیت ارضی یك دولت عضو سازمان ملل می باشد. همچنین مصداق كامل تجاوز مندرج در بند «ب» ماده ی 3، ضمیمه ی قطعنامه ی تعریف تجاوز مورخه ی 1974، مجمع عمومی سازمان ملل می باشد كه به استناد آن كاربرد هر نوع سلاح، توسط یك دولت علیه سرزمین دولت دیگر، محاصره ی بنادر یا سواحل یك دولت توسط نیروهای مسلح دولتی دیگر را، از مصادیق تجاوز دانسته است و بالاخره بند «ت» ماده ی مزبور، مبین آشكار تجاوز امریكا به ناوگان هوایی دولت جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود.
هر چند مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه ی 3314، توجه شورای امنیت را به تعریف تجاوز جلب و به آن توصیه كرده است كه در احراز تجاوز، تعریف مزبور را به نحو مقتضی راهنمای خود قرار دهد، اما عملاً شورای امنیت در قضیه ی مطروحه با جو حاكم بر شورا از كنار قضیه گذشته و دولت ایران را به اجرای قطعنامه ی 598 سوق داده است و نهایتاً حمایت كامل نسبت به ایمنی هواپیماهای بین المللی و به ویژه ممنوعیت مطلق توسل به زور كه در ضمیمه ی دوم كنوانسیون شیكاگو مورد تأكید قرار گرفته و به صورت قاعده ی مسلم حقوق بین الملل درآمده است، از طرف شورای امنیت كاملاً نادیده گرفته است.
عنصر تخصصی سازمان ملل متحد ایكائو نیز از مسایل سیاسی به دور نمانده و به جای بررسی فنی و ارائه ی طریق به شورای امنیت، به ابراز تأسف و تسلیت به بازماندگان سانحه پرداخت.
به دلیل حاكمیت چنین اوضاعی بر سازمان ملل، امریكا پس از
سرنگونی هواپیما اعلام نمود كه در نظر ندارد هیچ تجدید نظری در دستورات جنگی موجود
به عمل آورد و با تشكیل نیروهای تحت فرمان شورای امنیت، برای برقراری امنیت در خلیج
فارس به كرّات مخالفت كرد
تمام سربازان ناو جنگی وینسنس پس از این حادثه، بهخاطر
تکمیل سفر خود به یک منطقهٔ جنگی مدال مبارزه دریافت کردند. مدال نیروی دریایی
آمریکا اغلب به کارهای قهرمانی و یا خدمات شایسته داده میشود. براساس گفتههای شبکهٔ
هیستوری، مدال مبارزه به کسانی داده میشد که میتوانستند با «سرعت و دقت آتش
بگشایند». با این وجود، روزنامهٔ واشینگتن پست در مقالهای در سال ۱۹۹۰ نوشت که مدالی که
به خدمهٔ ناو وینسنس داده شد به خاطر سفرهایشان از سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ و همچنین
برخوردهای آنها با قایقهای تندروی جنگی ایرانی بود.
در سال ۱۹۹۰ ویل راجرز مدال لژیون لیاقت را از دستان جورج
هربرت واکر بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، بهخاطر «رفتار بسیار شایسته و انجام
خدمات برجسته بین تاریخ آوریل ۱۹۸۷ تا مه ۱۹۸۹ به عنوان افسر فرماندهٔ ناو وینسنس دریافت میکند».
راجرز در حالی مدال لیاقت را دریافت میکرد که در مراسم تجلیلش هیچ اشارهای به
سرنگون کردن پرواز ۶۵۵ ایران ایر نشد. مدال لژیون لیاقت اغلب به افسران عالیرتبهای داده میشود
که بتوانند مأموریتهایشان (به ویژه مأموریتهای دشوار) را با موفقیت
بگذرانند و/یا از آخرین سفرشان پیش از بازنشستگی بازگردند
سالگردها
هرساله در این روز از سوی مردم و ارگانهای مبوطه بزرگداشتی برای این حادثه بر روی خلیج فارس صورت میگیرد.
برگی از هزاران
جنایت
فاجعه حمله هوایی آمریکا به هواپیمای ایرباس ایرانی نقض حاکمیت ایران در آبهای
سرزمینی خود به وسیله آمریکا و یکی از موارد نقض حقوق بشر، حقوق بینالملل و حقوق
سازمان بینالمللی هوانوردی محسوب میشود و به نوعی یکی از بزرگترین از صدها جنایات آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به حساب میآید.
گزارش از: احسان بابکان
انتهای پیام/