اما این فوتبال است و قانون نانوشته آن اینکه تا دقیقه 90 نمیتوان از موفقیت اطمینان داشت اما همین که امید میبندیم و دلمان را به روزهای رویایی خوش میکنیم، باز هم اتفاق ارزشمندی است زیرا در مستطیل سبز لحظات زیبایی برایمان رقم میخورد.
حال باید یک سوال را مطرح کرد که "آیا همین امیدهای چند روزه برای صعود حاصل استراتژی کارلوس کیروش و تلاش و جنگندگی بازیکنان ایران در دو میدان سخت برابر نیجریه و آرژانتین نبود؟" که حالا آن روزها را فراموش کرده و دوباره اسیر جو ناکامیها، سعی در از بین بردن آن خاطرات شیرین میکنیم؟
متاسفانه بعد از باخت برابر بوسنی، تیر منتقدان به سمت عملکرد اشتباه در خط دفاع یا استراتژی نامناسب کادرفنی نشانه رفته اما اگر اندکی منطقی فکر کنیم، باید به این تیم ملی نمره قبولی داد. همانگونه که مهدی مهدویکیا هم بر این موضوع صحه گذاشت. یادمان نرود تیم ملی به خاطر تحریم و مشکلات سیاسی بازیهای تدارکاتی بسیاری را از دست داد و در این جام برابر آرژانتین مدعی قهرمانی و بوسنی که شایسته صعود بود اما با ناداوری حذف شد، شکست خورد.
درست است جام جهانی برای فوتبال ایران تمام شد اما آیا واقعا باید اسیر این "تمام شد"ها بمانیم و باز هم زمان را برای موفقیتهای آینده از دست بدهیم؟ اینجا باید دوباره و با دقت بیشتر صحبتهای کیروش بعد از شکست مقابل بوسنی را مرور کنیم: "مهمترین نکته از جام جهانی برزیل، آموختن این موضوع است که برای موفقیت باید سخت کار و برنامهریزی کرد. همچنین زمان را نباید از دست داد و از همین فردا باید کار را شروع کرد."
اما این فردا چه زمانی هست و کی میآید؟ این سوالی است که نباید آنقدر پرسیده شود تا زمان را برای استمرار موفقیتهای جام بیستم، هرچند به قول منتقدان آنچنان نبود، از دست دهیم زیرا باید راهی که با کیروش آغاز شد، به سرانجام رساند.
تیم ملی باخت، حال این شکست به خاطر اشتباهات خط دفاعی، خستگی بازیکنان یا اشتباهات کادرفنی بود اما امروز به جای اینکه برای ملیپوشان به خاطر زحماتشان دست زده و با لبخندمان شادشان کنیم، باز هم از دریچه انتقاد به کارشان نگاه میکنیم. آنهایی که دقایق بسیاری ما را شاد کردند. هرچند همه چیز در بازی با بوسنی به ضررمان شد.
البته ما هم قبول داریم که منطق میگوید این تیم دارای مشکلاتی بود اما باید با "منطق" سعی در حل مشکلات کرد و راهی را در نظر گرفت تا این موفقیتها در جام ملتهای آسیا و جام جهانی بعدی استمرار یابد نه اینکه آنقدر این مشکلات را بزرگ کرده که موفقیتهای آینده فوتبال را هم در آن غرق کنیم.
کیروش بماند یا برود
داستان ماندن یا رفتن کارلوس کیروش، سوژه جدید فوتبال ایران بعد شکست از
بوسنی و بازگشت تیم ملی به ایران دوباره است اما هرچه هست نباید این داستان
دوباره طولانی شود و روزهای مهم دیگری را از فوتبال ایران بگیرد.
تیم ملی با هدایت سرمربی پرتغالیاش به بوسنی باخت اما این همان "کیروش"ی است که فوتبال ایران را برابر نیجریه و آرژانتین سربلند کرد، همان سرمربی که برای ماندنش شروع کردیم به پرکردن بیانیههای حمایتی و حال که نتیجه مدنظرمان را کسب نکرده، به او انتقاد میکنیم. شاید آن روز اسیر جو صعود بودیم و امروز غرق در حس حذف.
امروز خیلیها دوست دارند کیروش بماند که قطعا ماندنش به نفع ایران است تا رفتنش زیرا زیر و بم فوتبال ایران را بهتر شناخته و حالا بهتر میداند باید چه کاری انجام دهد. خیلیها هم دوست دارند او برود زیرا ماندنش را سدی برای رسیدن به اهدافشان میبینند و یا به عملکردش انتقاد دارند.
هر چند او میگوید: "مردم ایران را دوست دارد و آنها تا آخر عمر در قلبش میمانند اما عشق یکطرفه فایدهای ندارد زیرا هیچ پیشنهادی به من برای ماندن داده نشد" اینکه کیروش راست میگوید و یا دروغ بماند، اما آنچه مهم است پروسه ماندن کیروش و یا رفتنش و در نهایت انتخاب سرمربی جدید تیم ملی است که نباید طولانی شود، پس باید خیلی زود تکلیف را یکسره کرد.
داستان انتخاب سرمربی، موضوعی است که بارها آن را تجربه کردیم. زمانیکه افشین قطبی رفت تا روزی که کارلوس کیروش آمد، ماهها تیم ملی بلاتکلیف بود و همان اتفاق فوتبال ایران را از فوتبال آسیا دورتر کرد و کار این سرمربی جدید را در روزهای آغاز فعالیتش در ایران سختتر.
از امروز 10 تیرماه تا آغاز جام ملتها تنها 192 روز باقیمانده است، کمتر از 7 ماه که بسیاری از این زمان باقیمانده، صرف برگزاری مسابقات لیگ میشود. جام جهانی با تمام روزهای خوب و بدش به پایان رسید و از امروز باید به فکر پایان دادن به طلسم 39 ساله ناکامی فوتبال در بالای سر بردن جام ملتهای آسیا بود. همان موضوعی که کیروش در خداحافظی تلویحیاش از جام جهانی به آن اشاره کرد.
این مربی پرتغالی یکبار دیگر هم در پرواز سئول به تهران، همان روزهای پرافتخار صعود به جام جهانی، به مردم و اهالی فوتبال ایران توصیه کرده بود که اگر میخواهید در جام جهانی زنگ تفریح نشده و حداقل به مرحله دوم صعود کنید، نباید یک روز را هم از دست بدهید اما "ما"ها به حرفش گوش نداده و با از دست دادن زمان، خودمان قدم اول برای صعود را کج برداشتیم.
باید از تاریخ درس گرفت و حداقل اینبار به صحبتهای این مربی با تجربه گوش فرا داد تا فردا حسرت ناکامی در جام ملتها، به حسرت ناکامی در صعود به مرحله یکهشتم نهایی جام جهانی، اضافه نشود. صحبتهایی که به آغاز کار و تلاش سخت از همین فردا اشاره میکند و مشخص کردن قطعی سرمربی در زمان کوتاه، ابتدای این راه دشوار خواهد بود.
آینده فدای "تمام شد"ها نشود
جام جهانی تمام شد اما فراموش نکنیم این تورنمنت بزرگ آغاز سال فوتبالی
"ایران" بود. فراموش نکنیم فوتبال ایران در سال 93 باید در 6 آزمون مهم
دیگر برای کسب موفقیتهای بزرگ دیگر هم به میدان برود. این راه سخت، از 31
روز دیگر با رقابت تیم نونهالان ایران در مسابقات قهرمانی زیر 14 سال آسیا
شروع میشود، رقابتهایی که تیم ایران باید به میزبانی همدان برای نگه
داشتن جام در خانه، با رقبای سرسختی مبارزه کند.
سپس نوبت به یک آزمون بزرگ دیگر میرسد. شانزدهمین دوره مسابقات فوتبال قهرمانی آسیا و انتخابی جام جهانی نوجوانان 2015 - شیلی. آن مسابقات از 15 تا 29 شهریورماه در تایلند برگزار میشود و شاگردان مصطفی قنبرپور برای تکرار موفقیتهای سالهای اخیر در رده نوجوانان و جهانی شدن، در مرحله گروهی باید به مصاف تیمهای قطر، عربستان و سوریه بروند.
کسب طلای بازیهای آسیایی اینچئون کرهجنوبی، آرزوی دیگر اهالی فوتبال است، مسابقاتی که از جمعه 28 شهریورماه تا 12 مهرماه در کرهجنوبی برگزار میشود و شاگردان نلو وینگادا برای جبران ناکامی دو دوره گذشته، کار دشواری را پیش رو دارند.
پنج روز بعد از پایان آن رقابتها، یعنی 17 مهرماه، چهل و هفتمین دوره مسابقات فوتبال قهرمانی جوانان آسیا 2014 - میانمار و انتخابی جام جهانی جوانان 2015 - نیوزلند آغاز میشود که شاگردان علی دوستیمهر برای شکستن طلسم 14 سال ناکامی در رسیدن به جام جهانی و تعبیر رویای قهرمانی در آسیا بعد از 38 سال، باید در گام نخست به مصاف تیمهای میانمار، تایلند و یمن بروند.
قطعا موفقیت تیم امید در بازیهای آسیایی اینچئون و تیمهای نونهالان، نوجوانان و جوانان در مسابقات آسیایی مهم است اما دومین رویداد مهمی که تیم ملی ایران در سال 93 پیش رو دارد، حضور در شانزدهمین دوره مسابقات جام ملتهاست. رقابتهایی که از روز 19 دیماه تا 11 بهمنماه در استرالیا برگزار خواهد شد.
هنوز مشخص نیست تیم ملی با هدایت کارلوس کیروش یا مربی دیگری در این جام به میدان خواهد رفت اما هر کسی که روزی نیمکت هدایت ملیپوشان ایران بنشیند، کار دشواری را در این جام پیش رو دارد زیرا باید رویای 39 سال قهرمان نشدن در این جام را تعبیر کند، آنهم در شرایطی که تیم ایران در گام نخست باید برابر امارات، قطر و بحرین به میدان برود.
و در نهایت آزمونی مهم برای رسیدن به المپیک، آنهم در مسابقاتی تحت عنوان قهرمانی زیر 22 سال آسیا، رقابتی که از روز 20 بهمنماه تا 2 اسفندماه آغاز میشود و 4 تیم برتر آن به المپیک 2014 ریو برزیل میروند. موفقیت در آن مسابقات آرزوی هر ایرانی است زیرا طلسم غیبت 40 ساله ایران در المپیک را میشکند.
باز هم تکرار میکنیم جام جهانی با همه اشکها و لبخندها، بالا و پایینها، شکستها و موفقیتها به پایان رسید. باید همانند سایر کشورها از این باختها درس بگیریم و به فکر آینده بهتر فوتبال باشیم اما اگر بخواهیم همانند گذشته در حاشیههای این ناکامیها غرق شویم، باز هم از فوتبال دنیا و حتی فوتبال آسیا عقبتر خواهیم ماند.