حمید مظاهری تهرانی دربارهی آسیبهایی که این طبقهی اضافی به میدان نقش جهان اصفهان وارد میکند، به خبرنگار ایسنا گفت: متأسفانه چنین بهنظر میرسد که سازمان میراث فرهنگی در مرمت و بازسازی بناهای تاریخی دچار گونهای فرمگرایی و اولویت دادن به مسائل زیباییشناختی قبل از رعایت اصول حفاظت و مرمت شده که یکی از نمونههای بارز آن را باید در میدان نقش جهان اصفهان و اجرای حجرههای طبقهی دوم آن دید. این اقدام قبل از انجام فرآیندهای ضروری استحکامبخشی در طبقهی زیرین انجام شده است.
وی اظهار کرد: طبقهی دوم میدان نقش جهان، سربار و وزنهای خارج از تحمل این مجموعه است که شالوده و زیربنای آن در طبقات زیرین در شرایط استحکامی فعلی، توان تحمل این بار را در درازمدت ندارند و بهمرور خود را در قالب نشستها، ترکها یا ایجاد شکافها نشان میدهد. این در حالی است که از دیدگاه مرمتی و تکنیکی اجرای طبقهی دوم باید پس از انجام فرآیندهای دقیق استحکامبخشی، پیبندی، تقویت پیها، جرزها، ستونهای باربر و طاقها انجام میشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: وقتی ما در بخشهایی از یک مجموعهی تاریخی با اضافه کردن یک بار غیراصولی مانند افزودن طبقات، فشار سرباری را بر کالبد اصلی بنا وارد میکنیم، این فشار در صورت نبودن پیشبینیهای استحکامی ضروری باعث خارج شدن مجموعه از تعادل وزنی میشود. همین امر به بخشهای دیگر بنا آسیب میزند و بخصوص سبب نشست نامتناسب لایههای زمین میشود و حتا روند ایستایی آن را به خطر میاندازد و باعث میشود در درازمدت سازههای مجاور مانند گنبد، منار یا کاخهایی مانند عالیقاپو از تعادل خارج شوند و آسیب ببینند.
او بیان کرد: عوامل طبیعی و منطقی آسیبرسان به بناهای تاریخی میدان نقش جهان مانند گنبدها، عوامل ذاتی مخرب ساختمان مانند فرسودگی مصالح و عوامل آسیبرسان انسانی مانند ارتعاشهای ایجادشده براثر عبور اتومبیلها در اطراف میدان، پرواز بالگردها یا عبور مترو از زیر میدان و همچنین مرمتهای غیراصولی، به این میدان و آثار تاریخی آن آسیب میزند.
این کارشناس حوزهی میراث فرهنگی گفت: بخشی از این آسیبها بهدلیل سستی و ایرادهای فنی حاصل از تعجیل و سرعت عمل در فرآیند ساخت، در دورههای مختلف تاریخی، بخصوص در دورهی صفوی وارد شدهاند.
مظاهری ادامه داد: به موازات تخریبهایی که در نتیجهی شرایط مختلف یا عوامل مخرب انسانی، طبیعی و ساختاری به آثار تاریخی وارد میشود، در حال حاضر داربستهای مورد استفاده برای انجام فرآیندهای مرمتی، به یکی از بزرگترین معضلات و عوامل آسیبرسان به بناهای تاریخی، بخصوص در گنبدها تبدیل شده است.
وی افزود: در دورههایی از تاریخ معماری ایرانی، بنا به دلایل مختلف مانند سرعت عمل بسیار بالا یا استفاده از مصالح نامناسب با اقلیم (مانند جایگزینی کاشی معرق و معقلی با کاشی هفترنگ صرفا برای افزایش سرعت ساختوساز و کاهش هزینه) بسیاری از سازههای ساختهشده، بویژه در دورهی صفویه، استحکام کافی ندارند.
او ادامه داد: فرآیندهای مرمتی در حال اجرا در آثار تاریخی اصفهان مانند عالیقاپو، مسجد امام (ره) و مسجد - مدرسه امام صادق (ع) بهعلت استفادهی بسیار زیاد از داربستهای فلزی، به یک روند مخرب جدی برای این سازهها تبدیل شدهاند و دهها تُن وزن میلهها و بستهای داربست، فشار ویرانگری را بر بدنهی سالخوردهی گنبدها و طاقها وارد میکند.
وی بهترین راهکار در این زمینه را استفاده از داربستهای سبک که از چند سال پیش در ادارهی میراث فرهنگی استان اصفهان در حال بررسی است، دانست و اضافه کرد: در روش دیگر، به استفاده از داربست بهشکل گسترده نباید فکر شود، بلکه چینش یک سیستم ریلی دورتادور ساقهی گنبد و استفاده از داربست در بخشهای آسیبدیده میتواند فشار زیاد را از روی گنبدها بردارد.