معاون ستاد کل نیروهای مسلح گفت: امریکایی ها بر این باور بودند که ایران در مقابل حمله به هواپیمای مسافربری خود یا مجبور است به مقابله‌به‌مثل بپردازد که در این صورت اجماع جهانی علیه ایران به‌سرعت حاصل می‌شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگارانتاریخ ایالات متحده آمریکا با جنگ و خونریزی و نقض حقوق بشر گره خورده است. حمله ناو آمریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری ایرباس جمهوری اسلامی ایران در 12تیرماه67 نه اولین جنایت آمریکایی‌ها علیه مردم غیرنظامی است و نه آخرین آن‌ها؛ اما یکی از جنایت‌هایی است که می‌طلبد سال‌ها درباره آن قلم به‌دست گرفت و ابعاد مختلف آن را واکاوی کرد.

سردار سرتیپ پاسدار «سیدمسعود جزایری» معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح  به بررسی این فاجعه و واکنش جمهوری اسلامی در قبال این فاجعه پرداخت. وی معتقد است اگر در قبال جنایتگری‌های آمریکا و متحدان آن واکنش‌های به‌موقع و مؤثری صورت می‌پذیرفت  امروز شاهد ظهور جاهلیت مدرن در عراق و سوریه نبودیم.

این گفت‌وگو را بخوانید.

چرا آمریکا در سال‌های پایانی جنگ، هواپیمای مسافربری کشورمان را مورد هدف قرارداد؟ آیا این کار مشابه بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی برای پایان جنگ و قبولی قطعنامه بود؟

بررسی حوادث و رخدادهای سال‌های پایانی جنگ تحمیلی و ناکامی قدرت‌های جهانی در شکست جمهوری اسلامی و نابودی انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی نشان می‌دهد که آنان ناگزیر در پی راه‌حلی برای نجات صدام از باتلاق جنگ و توطئه خودساخته‌ای بودند که در مسیری معکوس به شکست رژیم بعثی عراق و پیروزی ملت ایران و سرانجام برهم خوردن موازنه قدرت در سطح منطقه به نفع جمهوری اسلامی می‌انجامید.

آمریکا و حامیان صدام باتحمل شکست‌های سهمگین و مفتضحانه در سال‌های پایانی جنگ و به‌ویژه عملیات‌های کربلای 5 و والفجر 8 و رسیدن رزمندگان اسلام به فاو و دروازه‌های بصره از تمامی ابزارها و تمهیدات برای فرار از وضعیت خطرناکی که فراروی آنان قرار گرفته بود استفاده کردند. آنان با درک این حقیقت که ارتش بعثی صدام به‌رغم حمایت‌های گسترده لجستیکی، اطلاعاتی و مالی و حتی انسانی قادر به تأمین اهداف و مقاصد طراحی شده برای جنگ تحمیلی نیستند، مرحله نوینی در جنگ را با فشارهای همه‌جانبه ازجمله جنگ سفارتخانه‌ها، تحریم واردات نفت ایران، بسته شدن دفتر خریدهای نظامی ایران در انگلیس، تحریک کالاهای ایران، بمباران سکوهای نفتی رشادت، رسالت، نصر، سلمان و مبارک، حمله به ناوهای ایرانی را آغاز و درنهایت جنایت 12تیرماه67 و حمله به هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس را رقم زدند.

این موضوع در مواضع و اظهارات مقامات آمریکایی در همان مقطع کاملاً آشکار بود. جرج بوش که در آن هنگام معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا بود در شورای امنیت ضمن توجیه اعمال خلاف ارتش آمریکا در سرنگونی هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی گفت اگر ایران به جنگ خود با عراق پایان داده بود قطعاً حادثه ایرباس اتفاق نمی‌افتاد. درواقع می‌توان با صراحت گفت حمله ناو آمریکایی به هواپیمای غیرنظامی ایران در راستای اجرای سیاستی بود که آمریکا و متحدان کاخ سفید برای جلوگیری از پیروزی رزمندگان اسلام و ملت ایران و شکست صدام صورت پذیرفت.

این فاجعه بزرگ نشان داد که آمریکایی‌ها نه‌تنها از بمباران هسته‌ای هیروشیما و ناکازاکی عبرت نگرفته‌اند، بلکه برای تأمین منافع نامشروع و استکباری خود حاضر به تکرار جنایات ضد بشری مانند حمله به هواپیمای مسافربری و قربانی کردن 290 انسان بی‌گناه و بی‌دفاع از زن و مرد و کودک کهن‌سال است.

به‌عنوان یک فرمانده نظامی بفرمایید اصولاً امکان اشتباه گرفتن هواپیمای مسافربری با یک جنگنده تا چه حد قابل تصور است؟

صنعت هوانوردی به‌واسطه‌ی ویژگی‌های خاص آن از حوزه‌هایی است که استفاده از فناوری و تجهیزات پیشرفته در آن همواره بیش از سایر بخش‌ها مورد توجه بوده و در این راستا موضوع ایمنی و امنیت پروازها بیشترین سهم را در بهره‌گیری از فناوری و تجهیزات به خود اختصاص داده و لاجرم کارکنان شاغل در این عرصه نیز از بین نفرات بااستعداد انتخاب و تحت آموزش‌های گوناگون و طولانی مدت مرتبط با تخصص‌های لازم قرار می‌گیرند.

یک ناو جنگی یا هواپیمابر که به منزله‌ی یک پایگاه هوایی نظامی کاملاً پیشرفته عمل می‌کنند و روزانه مسئولیت نشست و برخاست تعداد زیادی از انواع هواپیماها و جنگنده‌ها را بر عهده دارند و اجرای عملیات آن‌ها را هدایت و راهبری می‌کنند، از هر حیث بهترین و بالاترین امکانات را در اختیار دارند.

فلذا چنانچه قرار باشد چنین فاجعه‌ی بزرگی درنتیجه یک اشتباه فردی رخ بدهد ما باید همه‌روزه شاهد تکرار این فاجعه در سراسر دنیا باشیم؛ چراکه تجهیزات و شرایط بسیاری از کشورها به‌هیچ‌وجه با امکانات موجود در ناو آمریکایی که مرتکب این اقدام فجیع و ددمنشانه شده قابل مقایسه نیست. مضافاً اینکه به لحاظ تخصص هوانوردی و راداری، روش‌های مختلفی برای تشخیص نوع هواپیمای در حال پرواز وجود دارد که می‌تواند درصد احتمال اشتباه در شناسایی و تفکیک هواپیمای مسافربری با هواپیمای جنگنده را به صفر برساند.

به‌عنوان نمونه به مواردی مانند اینکه هواپیمای مسافربری در حال پرواز همواره کدی را ارسال می‌کند که مختصات دقیق هواپیما را به همه‌ی رادارها و مراکز دریافت سینگال موجود در منطقه می‌فرستد و یا اینکه با توجه به تفاوت‌های فراوان بین هواپیمای مسافربری با جنگنده‌ها، ازجمله متفاوت بودن حجم و ابعاد این هواپیماها با یکدیگر، به‌راحتی توسط رادارها و دستگاه‌های اسکوپ قابل تشخیص و تفکیک است.

علاوه بر این‌ها، امکان مکالمه با خلبان هواپیما و سؤال از وی وجود داشته و حتی تشخیص و شناسایی هواپیما به طریق بصری برای متخصصین حاضر در ناو آمریکایی امکان‌پذیر بوده است. لذا احتمال بروز اشتباه ازنظر تخصصی کاملاً منتفی است و بدون شک فاجعه‌ی حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران توسط ناو آمریکایی اقدامی برنامه‌ریزی شده و عمدی بوده است.

واکنش کشورمان خصوصاً نیروهای نظامی و سیاسی به این اقدام آمریکا چه بود و چرا اقدام تلاقی جویانه‌ای صورت نگرفت؟

پس از ادعاهای رسواکننده آمریکا و به زیر سؤال بردن سامانه‌ها و سیستم‌های مدرن و پیشرفته راداری و رایانه‌ای خود، این کشور مدعی می‌شود که هواپیمای ایران خارج از دالان هوایی پرواز می‌کرد و از خود علایم مخلوط نظامی بروز می‌داد.

دولت آمریکا برای جلوگیری از رسوایی بیشتر به هر وسیله ممکن درصدد توجیه این جنایت هولناک برمی‌آید. سردمداران سیاست خارجی و تصمیم گیران نظامی آمریکا بر این باور بودند که ایران در مقابل حمله به هواپیمای مسافربری خود یا مجبور است به مقابله‌به‌مثل بپردازد که در این صورت اجماع جهانی علیه ایران به‌سرعت حاصل می‌شود و افکار عمومی جهان خواستار برخورد ایران خواهد شد، یا ایران به این نتیجه خواهد رسید که غرب هیچ ابایی از اقدامات غیرانسانی با هر میزان خسارت و هزینه جانی و مالی ندارد.

بنابراین خواسته‌های آنان برای پایان بخشیدن به جنگ، بدون دست‌یابی به خواسته‌های خود صورت خواهد پذیرفت؛ لذا فشار افکار عمومی و رعب و وحشت در میان مردم ایران سیاست‌مداران این کشور را وادار به اتخاذ این تصمیم خواهد کرد.

در مقابل در اولین گام پس از وقوع این تجاوز و جنایت آشکار، جمهوری اسلامی ایران طی نامه‌ای خواستار تشکیل جلسه شورای امنیت سازمان ملل برای رسیدگی به موضوع شد. هرچند اقدام تلافی‌جویانه در نگاه برخی مسئولین و مقامات کشور می‌توانست در دستور کار قرار گیرد، اما به‌رغم اندیشه و اراده موجود برای عملیاتی کردن آن، به دلیل بهره‌برداری واشنگتن از مقابله‌به‌مثل و یا اقدامات تلافی‌جویانه برای توجیه جنایات و توطئه‌های دیگر، پیگیری موضوع از مسیر دیپلماسی کشور برای کسب حمایت بین‌المللی و جلوگیری از احتمال توسل آمریکایی‌ها به هرگونه بهانه‌جویی در دستور کار قرار گرفت.

هرچند در آن شرایط حضرت امام (ره) برای جلوگیری از هرگونه شبهه‌افکنی و تردیدآفرینی برای تضعیف روحیه مردم، پیام قاطع و معناداری را صادر فرمودند و به شایعاتی که مبنی بر معامله پنهانی برای پایان جنگ منتشرشده بود پایان بخشیدند. امام در پیام خود تأکید فرمودند «امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است و غفلت از جنگ خیانت به رسول‌الله است» متعاقباً مقامات لشکری و کشوری نیز به تأسی از پیام شورانگیز رهبر کبیر انقلاب اسلامی طی پیام‌ها و سخنرانی‌هایی خواستار مقاومت و وحدت ملی در برابر توطئه‌های دشمن شدند.

علی ای حال در آن مقطع زمانی، سیاست جمهوری اسلامی بر این رقم خورد که نخست موضوع را در شورای امنیت سازمان ملل متحد و سپس در شورای اجرایی سازمان ایکائو و درنهایت در دیوان دادگستری لاهه مطرح و پیگیری کند که برآیند و نتیجه اقدامات و تلاش‌ها تنها به ابراز تأسف و تسلیت و توصیه‌هایی برای پیشگیری از بروز این‌گونه پیش‌آمدها و تاکید بر اجرای فوری و کامل قطعنامه 598 به‌عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار جنگ و منازعه بین ایران و عراق محدود، و در ادامه واشنگتن مدعی شد همه‌چیز با پرداخت خسارت پایان پذیرفت!

هرچند با تلاش دستگاه دیپلماسی کشور در شورای امنیت و دیگر مجامع بین‌المللی عمدی بودن این جنایت آشکار و غیرانسانی اثبات و ادعاهای آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه هواپیمای مسافربری ایران در جریان دفاع ناو جنگی آمریکا به اشتباه مورد اصابت قرارگرفته است، رد شد اما هیچ یک از خدمه‌های ناو جنگی وینسنس نه‌تنها تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند بلکه فرمانده این ناو به‌واسطه ارتکاب این جنایت با اهدای مدال مورد تقدیر قرار گرفت.

درهرصورت فرضیات و توجیهات بی‌پایه مقامات آمریکایی هیچ‌گاه افکار عمومی جهان را قانع نکرد و باگذشت زمان اهداف پنهان واشنگتن از انهدام ایرباس ایرانی آشکار شد، اهدافی که به‌نوعی هماهنگ از سوی صدام هم پیگیری می‌شد؛ چراکه رژیم بعثی نیز با بی‌قراری سعی در بین‌المللی کردن جنگ تحمیلی داشت تا از شکست خود در میدان نبرد با رزمندگان اسلام و ملت ایران بگریزد.

آیا واکنش حقوقی و بین‌المللی کشورمان در این خصوص را کافی ارزیابی می‌کند؟

به‌رغم تلاش‌های به‌عمل‌آمده در حوزه دیپلماسی و رسانه‌ای کشور، واکنش‌ها پیرامون جنایت بزرگ ضد بشری 12 تیرماه بایستی تداوم یابد. آمریکایی‌ها هنوز هم واقعیت نقض حقوق بشر در حمله به ایرباس ایرانی را رد می‌کنند. هرگونه غفلت و کوتاه آمدن در قبال این‌گونه جنایت و اقدامات ضدانسانی منجر به فراموشی و عدم موضع‌گیری‌های مورد نیاز در عرصه جهانی می‌شود و در چنین وضعیتی اسباب خرسندی جنایتکاران و تبهکاران بین‌المللی و در رأس آن هیئت حاکمه بی‌خرد آمریکا فراهم و پیامدهای بسیار دردناک آن برای جامعه بشری را باید به انتظار نشست. اگر در قبال جنایتگری‌های آمریکا و متحدان آن در اقصی نقاط جهان واکنش‌های به‌موقع و مؤثری صورت می‌پذیرفت چه‌بسا امروز شاهد ظهور جاهلیت مدرن و بربریت آمریکایی به‌ویژه در ممالک متعلق به امت اسلام و به‌طور مشخص عراق و سوریه نبودیم.

روسیاهی همیشه باید بر چهره کریه آمریکا جنایتکار نمایان باقی بماند و مورد هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران و قربانی شدن 290 انسان بی‌گناه نیز باید به‌عنوان سند جرم دولت تروریست ایالات متحده در معرض دیدگان ملت‌ها قرار گیرد تا همگان بدانند خوی تجاوزگری و خصلت جنگ‌افروزی و خیانتگری آمریکا هیچ تغییری نکرده است.


خبرگزاری دفاع مقدس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.