البته مذاکرات هستهای شرایط و اوضاع و احوال خاص خود را دارد، اما بد نبود اگر تیم مذاکره کننده هستهای ایران به آمریکاییها یادآوری میکردند که 26 سال پیش در چنین روزهایی، ملت ایران در ماتم از دست دادن عزیزان خود و قربانی شدن 290 نفر که بیش از 60 نفر آنان را کودکان تشکیل میدادند، غرق سوگ و ماتم بود.
یکی از خصلتهای سیاست خارجی آمریکا، پیوند دادن عمیق حافظه تاریخی این کشور با رویدادها و پدیدههای بین المللی همراستا با منافع ملی است. همینها هستند که در طول گذشت 4 روز از مذاکرات وین6، بارها با استناد به گزارشهای مختلف از گزارشهای آژانس بین المللی انرژی اتمی گرفته تا اظهار نظر نهادهای اطلاعاتی، جاسوسی و حتی اپوزیسیون، ایران را متهم کردهاند به مقررات مورد نظر آنها در زمینه هستهای (البته در راستای منصرف کردن ایران از هرگونه پیشرفت هستهای) عمل نکرده است.
اقدامات ایران در زمینه هستهای، هیچگاه نهتنها ماهیت مجرمانه نداشته
بلکه تنها بر اساس تفسیرها و برداشتهای غرب است که قصور از مقررات تعبیر
شده است. اما عملکرد غرب در زمینهای مختلف علیه ایران از جمله در حمله به
هواپیمای ایرباس، بر اساس اعتقاد غالب جهانی بهعنوان یک تخلف آشکار از
قواعد آمره بین المللی بوده است که به ارتکاب جنایت بین المللی و قتل افراد
بیگناه منجر شده است.
به همین دلیل بود که آمریکاییها بعد از طرح دعوای کشورمان در دیوان بین
المللی دادگستری، بهسرعت با دست و پا کردن فرایند مساعی جمیله، تلاش کردند
تا خسارات قربانیان را پرداخت کرده، از ادامه بررسی شکایت ایران در دادگاه
مذکور جلوگیری کنند. البته آمریکا با وجود یقین جهانیان به تعمدی بودن
حمله نظامی به هواپیمای مسافربری خطوط هوائی ایران و ماهیت آن بهعنوان
تروریسم هوایی، هیچگاه عذرخواهی رسمی نکرد.
غرض از یادآوری حمله آمریکا به هواپیمای ایرباس، علاوه بر تقارن این
رویداد دردناک در تاریخ ایران، یادآوری غیرقابل اعتماد بودن آمریکا از یک
سو و متخلف بودن آن کشور از موازین بین المللی صلح و امنیت جهانی از سوی
دیگر است. از این رو، برای کشوری که خود جنایات متعدد را علیه ملتها و از
جمله علیه ملت ایران مرتکب شده است، دم زدن از صلح و امنیت جهانی یا
خواستههای جامعه جهانی بهبهانه مذاکرات هستهای و بهقصد مطالبهگری از
ایران، نهتنها هیچ نسبتی با ذات و عملکرد این کشور ندارد بلکه مسائلی است
که بازتاب آنها را باید پاسخگویی سیاست خارجی این کشور در قبال ملت ایران
دانست؛ مسائلی که بارها به نقض اساسی حقوق ملت ایران منجر شده است.
بنابراین، اظهارات بیاساس جان کری و عوامل سیاست خارجی آمریکایی در قبال
مذاکرات هستهای، نباید با لبخند مورد اغماض قرار گیرد. به آنها باید
یادآوری کرد که ملت ایران هرگز جنایاتشان علیه جهان، منطقه و ایران را
فراموش نخواهند کرد. یادآوری جنایاتی که علیه ملت ایران مرتکب شدهاند،
حداقل این فایده را دارد که آمریکاییها ژست پلیس بین المللی را کنار
گذاشته، در مذاکرات هستهای به ملتی که سه دهه تعهدات بین المللی پادمانی
را اجرا و فتوای تحریم سلاح هستهای را صادر کرده است، احترام بگزارند و
رفتار مزورانه را متوقف کنند.
از این رو، تهدید به عدم تمدید یا متوقف کردن مذاکرات و تحریم، سیاستی
منقضی شده به شمار میرود که دود آن، چشم آمریکاییها را نیز فراخواهد
گرفت. اصرار بر مواضع زیاده خواهانه آن هم در قبال کشوری که قربانی جنایات
آشکار و پنهان آمریکا بوده است، نهتنها مقبول نیست بلکه هیچ خللی در اراده
نظام و کشور برای مقاومت در برابر جنایات نظام سلطه ایجاد نخواهد کرد.
تنها تضمین و تحکیم حقوق هستهای کشور است که توافق هستهای را محقق خواهد
کرد.