دو کتابی که اخیرا از وی به چاپ رسیده عبارتند از "امپراطوری آمریکایی و جهان چهارم (جلد اول)" و "کره زمین در سیطره: استعمارگری، مبارزه با استعمار، رژیم سرمایه داری (جلد دوم)". البته این دو عنوان در مجموعهای به نام "کاسهای با یک قاشق" و از سوی انتشارات دانشگاه مک گیل-کوئین McGill-Queen در کانادا منتشر شدهاند.
وی عضو جنبش حقیقت جوی 11 سپتامبر نیز میباشد و با تعداد قابل توجهی از شخصیتهای ضد صهیونیست آمریکایی در ارتباط است. پیش از عضویت در گروه مطالعات جهانی شدن نیز استاد گروه گروه مطالعات بومی بوده است.
در سال 2001 همزمان با سومین اجلاس آمریکایی در شهر کبک، همایشی در خصوص حقوق بومیان برگزار نموده که پس از آن پلیس سواره نظام سلطنتی کانادا از وی در خصوص فعالیتهایش بازجویی کرد. کانون مدرسان دانشگاه کانادا این بازجویی را نقض آزادی بیان شمرد.
آنچه در ادامه میخوانید مصاحبه با پروفسور آنتونی جیمز هال است:
به عنوان سوال اول اجازه دهید تحلیل کلی شما در خصوص مذاکرات هستهای ایران و 5+1 در وین را جویا شوم.
پروفسور هال: برنامه هستهای ایران همچنان موضوع اول مباحث دیپلماتیک حساس و سرنوشتساز در جهان به شمار میرود و مقامات طرفهای مذاکره کننده روز دوم ژوئیه در وین جمع شدند تا مذاکرات را ادامه دهند. البته طبق توافق طرفین مهلت رسیدن به یک نتیجه نهایی بیستم همین ماه (جولای) اعلام شده است.
در مقابل ایران در این مذاکرات، نمایندگان 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل شامل ایالات متحده، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین هستند. آلمان هم نمایندهای در این دور مذاکرات مانند مذاکرات قبلی دارد. با وجود اینکه دولت اسرائیل (رژیم صهیونیستی) رسما در این مذاکرات جایی ندارد، اما مقامات این کشور به طور فعال با تیم مذاکره کننده به رهبری ویلیام برنز در حال رایزنی و لابی هستند. یووال اشتاینیتز سیاست مدار اسرائیلی و وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی گفته است که او و دیگر مقامات دولتی اسرائیل به طور منظم دیدارهایی با مقامات وزارت خارجه آمریکا در واشنگتن ترتیب داده است. هدف هیئت اسرائیلی در این دیدارها متقاعد کردن دولت براک اوباما برای اعمال فشار به ایران برای دست کشیدن کامل از برنامه هستهای خود است.
از دیدگاه شما چگونه میتوان ریاکاری و سیاستهای دوگانه هستهای در جهان را بررسی کرد؟ روابط پشت پرده تل آویو و واشنگتن در زمینه برنامه هستهای ایران از چه جنسی است؟ پایان تحریمها آیا واقع گرایانه است؟ آیا روابط واشنگتن-مسکو نیز بر روند مذاکرات تاثیر دارد؟
پروفسور هال: حداقل در ظاهر، دولت آمریکا در مقابل اصرارهای اسرائیل برای اعمال فشار به ایران برای نابودی کامل برنامه هستهای خود مقاومت کرده است. موضع آمریکا این است که تصمیم گیران برنامه هستهای ایران بایستی تولید اورانیوم غنی شده خود را کاهش دهند (نه اینکه به طور کامل به صفر برسانند) و همزمان تعداد سانتریفیوژهای خود را که برای تولید سوخت سلاحهای هستهای میتواند کاربرد داشته باشد را نیز کاهش دهند. همین اختلاف مواضع آمریکا و اسرائیل به نوبه خود قابل توجه است که نشان میدهد شاید دولت آمریکا بالاخره میخواهد در سیاست خارجی خود مستقل عمل کند، از مواضع اسرائیل منفک شود و منافع، اولویتها و دستورالعملهای این رژیم را دنبال نکند.
در این ماجرا هویجی که به دولت ایران در طول این مذاکرات نشان داده شد و توسط وزیر امورخارجه آمریکا جان کری هم عنوان شد، این بود که به انزوای دیپلماتیک و اقتصادی ایران از طریق برداشتن تحریمهای ضد مردم ایران پایان داده خواهد شد. تحولی که برخلاف این موضع وجود دارد. افزایش دشمنیهای آمریکا علیه دولت ولادیمیر پوتین است که این امر باعث شده شرایط به سوی افزایش همکاریهای تجاری و راهبردی ایران و روسیه و مخصوصا بر سر تولید انرژی هستهای پیش رود.
نکته مهم در این دور مذاکرات وین این است که همه قدرتهایی که نمایندگان خود را برای مذاکره با هئیت ایرانی به ریاست جواد ظریف به وین فرستادهاند دارای زرادخانههای عظیم هستهای هستند که بسیاری از اجزای آن به صورت مخفیانه هدایت میشود و از دسترس بازرسیهای قانونی و مقررات دور نگه داشته شده است. همین امر باعث شده تا دوگانگی شدیدی در مورد توقعاتی که از دولت ایران بر سر موضوع هستهای آن میرود به وجود آید و این در حالی است که نقش سلاحهای هستهای در موضعگیریهای بین المللی این پنج عضو دائم شورای امنیت متفاوت است.
با عنایت به مطالبه که فرمودید احساس میشود یک نیاز مبرم برای ایجاد هشیاری جهانی در مورد سلاحهای هستهای اسرائیل نیز وجود دارد. چگونه میشود در برابر تبلیغات ایرانهراسانه این رژیم مستبد ایستاد و حقایق ناگفته آن را به جهانیان انتقال داد؟
پروفسور هال: درست قبل از این دور مذاکرات در وین نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو یک حمله رسانهای جدید در مورد تبدیل شدن برنامه ایران از انرژی هستهای به سلاح هستهای به راه انداخت. دوباره این دخالتها بدون هیچ پاسخ جدی روبرو شد و دوباره مسلح بودن اسرائیل به سلاحهای بسیار پیشرفته هستهای و توان موشکی بالای آن نا دیده گرفته شد.
علیرغم همه افشاگریهایی که از سوی «مردخای وانونو» و دیگران از تواناییهای تخریب هستهای اسرائیل انجام شد، دولت اسرائیل همچنان مواضع ناشفاف همیشگی خود را حفظ کرده است و کماکان مالکیت چنین سلاح هایی را رد می کند. این ما هستیم که بایستی از اسرائیل بخواهیم به سیاستهای دروغ پردازانه خود خاتمه دهد. با وجود تمام کاستیها و محدودیتهایی که نظام جهانیِ نظارت سلاحهای هستهای از خود نشان داده، عدم تمایل دولت اسرائیل به پیوستن به این نظام، در امضا نکردن معاهده منع گسترش سلاح های هستهای نمود پیدا کرده است.
شما به عنوان استاد مسائل مرتبط با جهانی سازی و جهانی شدن، نظام کنونی قدرت هستهای در جغرافیای سیاسی جهان را در چه وضعیتی میبینید؟ اصل "اتم برای صلح" چیست و تاثیر آن بر رشد و نمو این صنعت در جهان چه بوده است؟
پروفسور هال: پوتین در نامه اخیر خود که یازده سپتامبر به نیویورک تایمز داد، تأکید کرد که تاریخ تجاوزهای اخیر توسط نیروهای مسلح آمریکا موجب گسترش سلاحهای هستهای شده است. برای مثال حمله به عراق به بهانه دراختیار داشتن سلاحهای کشتار جمعی بسیاری از ناظران جهانی را به نتایج گیج کنندهای رساند. پوتین در این نامه اینطور مینویسد: "واکنش جهان این است که میپرسد: اگر شما نمیتوانید روی حقوق بین الملل حساب کنید، پس باید راهی دیگر برای ایجاد امنیت خود پیدا کنید. بنابراین به همین دلیل است که تعداد کشورهایی که به دنبال سلاحهای کشتار جمعی هستند افزایش پیدا کرده است. این امر کاملا منطقی است: اگر شما بمب در اختیار داشته باشید، کسی نمیتواند به شما نزدیک شود. ما ماندهایم و حرفهای (بدون عمل) از نیاز به عدم گسترش سلاحها، در حالی که واقعیت این امر در حال از بین رفتن است."
ریشه برنامه هستهای ایران در یک اصل آمریکایی به نام "اتم برای صلح" نهفته است. دوایت آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا در سال 1953 این اصل را در سخنرانی سازمان ملل خود معرفی کرد. وی در آن سخنرانی سعی داشت اذهان جامعه جهانی را که در پی تعارضات هستهای آمریکا و شوروی سابق مشوش شده بود آرام کند. در اوج این کشمکش هستهای، دهها سلاح هستهای در اتمسفر مورد آزمایش قرار گرفتند.
این اصل آیزنهاور برای نیروهای آمریکایی یک پیروزی به حساب میآمد که باعث شد این کشور به دنبال گسترش تکنولوژی هستهای آمریکایی به همپیمانان آن در طول جنگ سرد برود. «دریادار هایمن جی ریکوور» Admiral Hyman G. Richover سرکرده گروهی بود که نشر دانش و تکنولوژی هستهای را بر عهده داشت. او که تنها مقام رسمی مسئول تبدیل تکنولوژی سلاحهای هستهای به استفاده در زیردریاییهای هستهای آمریکایی بود، گسترش نیروگاههای هستهای را تا یک پیشرفت بزرگ برای انسانیت بالا برد.
همین اصل "اتم برای صلح" بود که باعث شد نیروگاههای متعدد اتمی زیادی در کشورهای مختلف مانند ژاپن و ایران تأسیس شود. برنامه انرژی هستهای در ژاپن دقیقا بعد از خروج نیروهای آمریکا در این کشور آغاز شد. اشغال آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم رخ داد که آخرین ضربه آن حمله اتمی به شهرهای هیروشیما نا ناکازاکی بود. در ایران، اصل اتم برای صلح بعد از کودتای 1953 دولت محمد مصدق پیاده شد. دولتهای آمریکا و انگلیس مصدق را برکنار کردند.
دولت آمریکا به همراه شرکت هایی مانند جنرال الکتریک بازیگران اصلی توسعه برنامههای هستهای در بسیاری از کشورها مانند ایران و ژاپن بودند. همچنین زمانیکه در مجتمعهای صنعتی-نظامی آمریکایی در کشورهای گوناگون کلاهکهای خالی از ارونیوم را میکردند این امر مسبب اصلی آلودگیهای رادیواکتیو در مناطق غیر نظامی در کشورهایی مانند عراق شدند. تفاوت آلودگی شیمیایی و رادیو اکتیو در این است که رادیواکتیو به طور دائم DNA قربانیان را تغییر میدهد و باعث افزایش سرطان و ناهنجاریهای هنگام تولد میشود.
فارس: از دیدگاه جنابعالی خطرات تروریسم دروغین برای توجیه حملات غیر قانونی و غیر مشروع چیست؟ حالت ایدهآل و انتظار معقول از نتیجه مذاکرات چه میتواند باشد؟
پروفسور هال: جهان امروز همچنان در معرض مواد رادیواکتیو پخش شده از تأسیسات تخریب شده هستهای در فوکوشیما است. تاسیساتی که تنها یکی از 58 نیروگاه هستهای در جزایر زلزلهخیز و سونامیخیز ژاپن به حساب میآید. به همین صورت افق آینده، روز به روز در مورد استفاده ابزاری از سلاحهای هستهای مفقود نا امیدکنندهتر میشود چرا که ممکن است این سلاح ها در حملات هستهای که هدفشان مقصر نشان دادن برخی کشورها یا گروهها است، مورد استفاده قرار گیرد. این گونه فریبکاریها ممکن است برای توجیه برخی حملات به کار آید که مثال آن را در ماه سپتامبر گذشته هنگامی مشاهده کردیم که دولت سوریه به دروغ متهم به استفاده از سلاح های شیمیایی علیه مردم خود شد.
صف طویل تهدیدهای مخرب هستهای علیه سلامت عمومی، محیط زیست و امنیت بین الملل وجوه گستردهتری را نشان میدهد که امروز در وین در حال بررسی است. در حالت ایده آل این مذاکرات میتواند توجه جهان را به سوی نتایج منفی اهریمن جلوه دادن ایران از سوی اسرائیل متمرکز کند. کسانی که مسئول این تبلیغات ضد ایرانی هستند به دنبال آنند تا ایران را به عنوان یک قدرت جهانی مرکزی با مردمی اکثرا باسواد که خیلی چیزها برای ارائه دادن به پیشرفت هنر و انواع علم برای نمود پیدا کردن کشورشان به عنوان یک تمدن جهانی در حال بروز دارند را نادیده بگیرند.
نشان دادن ایران به عنوان یک حامی جنگهای تجاوزکارانه در مقابل تاریخ غیرتخطیگری این کشور قرار گرفته است. چیزی که در این اتهامات مسخره است این حقیقت است که این اتهامات از سوی کسانی علیه ایران مطرح شده است که خود دارای بدترین سابقه تجاوزکاری در جهان هستند که معمولا برخلاف مقررات و قوانین حقوق بین الملل صورت گرفته است.
فارس: به عنوان سوال آخر چگونه میتوان در مسیر ایجاد یک نظام جهانی برای از بین بردن سلاحهای هستهای در همه جای دنیا گام برداشت؟
پروفسور هال: به جای ادامه اهریمن جلوه دادن ایران به عنوان یک بزهکار هستهای، جامعه جهانی بایستی به دنبال ایجاد استانداردهای جهانی و همه گیر برای کنترل و از بین بردن کامل سلاحهای هستهای در همه جای دنیا باشد. مالکان بزرگترین زرادخانههای هستهای جهان که خود سلاحهای هستهای را اختراع کردهاند، پیشگامان اصلی تولید نسلهای جدید این گونه سلاحها هستند و از آنجا که ایالات متحده تنها قدرتی است که از این سلاحهای کشتار جمعی در مجامع غیر انسانی استفاده کرده است، بیش از دیگر کشورهای جهان مسئول خلاص کردن انسان از این درد بزرگ ضد بشری در هر روز و هر دقیقه از زندگی ماست.