تسنیم: وضعیت اقتصادی آمریکا را چطور ارزیابی می کنید.
حسین زاده: اکنون این یک باور عمومی
است که اقتصاد آمریکا در سال های اخیر دچار تحولات بسیار ناموزون و حتی ضد و
نقیضی بوده است. مثلا در حالی که بخش مالی از نرخ رشد بسیار بالایی بر
خوردار بوده، بخش تولیدی گرفتار رکود یا نرخ رشد ناچیزی بوده است. از این
رو در حالی که الیگارشی مالی به تفضل رشد سرسام آور ارزش پولی دارایی
هایشان، مخصوصا رشد بازار سهام/بورس، ثروتهای هنگفتی را از آن خود کرده
اند، اکثریت شهروندان آمریکایی از کاهش سیستماتیک استانداردهای زندگیشان
رنج می برند.
• کاهش 2.9درصدی تولید ناخالص داخلی آمریکا در مقابل افزایش 1.49 تریلیون دلاری دارایی های مالی/پولی
برای مثال، گزارش اخیر بانک مرکزی آمریکا نشان می دهد در حالی که درائیهای
مالی (که عمدتا در اختیار سفته بازان، بانکداران و دست اندرکاران وال
استریت است) در آمریکا در سه ماهه نخست سال 2014 به میزان 1.49 تریلیون
دلار افزایش یافته است، اقتصاد غیرپولی یا تولیدی این کشور (که با تولید
ناخالص داخلی سنجیده می شود) 2.9 درصد کاهش یافته است. در گزارشی مشابه،
روزنامه فایننشال تایمز اخیرا خاطرنشان کرده است که همزمان با افزایش
ثروتهای پولی الیگارشی مالی به میزان 43 درصد از زمان بروز بحران مالی سال
2008 تا کنون، در آمدهای واقعی توده های مردم بطور متوسط 7.6 درصد کاهش
پیدا کرده است.
شکاف فاحش و در حال افزایش بین دارائیهای پولی/صوری و تولید یا ثروت
واقعی، طبیعتا در افزایش فوق العاده قیمت دارایی های مالی در طی سال های
گذشته نمود داشته است. حباب مالی که به این ترتیب تشکیل شده است بزرگتر از
حبابی است که در سال 2008 ترکید.
از 1.49 تریلیون دلار افزایش دارائیهای مالی در سه ماهه نخست امسال، حدود
361 میلیارد دلار به دلیل افزایش ارزش سهام در بازار بورس بوده است، در
حالی که 758 میلیارد دلار نیز به دلیل تورم در قیمت مستغلات بوده است. نه
تنها حباب ایجاد شده در بازار بورس عمدتا به نفع ثروتمندان تمام شده، بلکه
بر اساس اعلام گروه املاک ردفین، «حباب ارزش املاک نیز غالبا بر روی خانه
های مجلل ثروتمندان تشکیل شده است، و نه خانه های طبقات متوسط، کم درآمد یا
کارگر.» بر اساس اعلام این گروه املاک «فروش یک درصد گران قیمت ترین خانه
های آمریکایی، یعنی آنهایی که 1.67 میلیون دلار یا بیشتر قیمت گذاری شده
اند، 21 درصد افزایش داشته است، در حالی که فروش 99 درصد بقیه خانه ها 7.6
درصد کاهش یافته است.»
روزنامه فایننشال تایمز که ارقام گروه ردفین را منتشر کرده، به روند های
مشابهی در فروش کالاهای مصرفی اشاره کرده است: فروش محصولات برندهای گران
قیمتی همچون لوئیز ویتون، بولگاری و تیفانی، 9 درصد افزایش داشته، اما
میزان فروش شرکت های محبوب در میان طبقات متوسط و کم درآمد، مانند والمارت و
سیرز، با کاهش روبرو بوده است.
• ثروتمندهای آمریکایی ثروتمندتر و فقرا فقیرتر می شوند
• تلاش کانونهای قدرت و ثروت برای جایگزینی پی در پی حبابها
• تلاش تنظیم کنندگان قوانین در واشنگتن و فعالان بازار وال استریت برای مدیریت حبابها
ثروتمندتر شدن الیگارشی مالی به قیمت فقیرتر شدن توده مردم به مثابه رشد
یک انگل در بدنه یک اورگانیزم زنده است که از خون و مواد غذایی آن
اورگانیزم زنده تغذیه می کند.
کانون های قدرت و ثروتی که از سیاست افزایش حبابی قیمت دارایی ها سود می
برند، ظاهرا نگرانی ای در مورد تاثیرات بی ثبات کننده حباب هایی را که
ایجاد می کنند ندارند، زیرا آنها معتقدند (یا امیدوارند) که آشفتگی ها و
زیان های احتمالی ناشی از ترکیدن یک حباب، می تواند با ایجاد یک حباب دیگر
برطرف شود. پروفسور پیتر گوان، از دانشگاه متروپولیتن لندن در مورد این
استراتژی می گوید: «هم تنظیم گنندگان قوانین و سیاستهای اقتصادی در واشنگتن
و هم فعالان بازار وال استریت معتقدند که با همکاری یکدیگر می توانند حباب
ها را مدیریت کنند.»
سیاست حمایت از بانکها و دیگر بنگاه های بزرگ مالی در مقابل ورشکستگی (که
در واقع به منزله تضمین کردار یا رفتار قماربازان/سفته بازان است) نشان می
دهد که معماران اقتصاد نئولیبرال، در سال های اخیر نه تنها سیاست های
دموکراتیک مدیریت تقاضا را کنار گذاشته اند، بلکه به سیاست های بازار آزاد و
عدم دخالت در بازار نیز دیگر اعتقادی ندارند. آنها زمانی که الیگارشی
قدرتمند ملی/پولی به کمک نیاز داشته باشد، به راحتی در امور بازار دخالت
کرده و این الیگارشی دلال، سفته باز و انگلی را از ورطه ورشکستگی نجات می
دهند، اما زمانی که طبقات متوسط، متوسط به پایین و کارگر به کمک نیاز داشته
باشند، از اقتصاد بازار آزاد و عدم کارایی دخالت دولت دم می زنند.
• اوباما سعی می کند که روز جزا را به دولت بعد از خودش موکول کند
تسنیم: این وضع تا کی و کجا می تواند ادامه
داشته باشد؟ پیش بینی شما از آینده اقتصاد آمریکا چیست؟ به نظر شما تا
انتخابات ریاست جمهوری 2016 چه تحولاتی در اقتصاد آمریکا رخ دهد؟
حسین زاده: دوام این وضع نامتعادل اقتصاد آمریکا- رشد حبابی بخش
مالی و تمرکز ثروت غیر مولد ناشی از آن در دست اقلیت یک درصدی در یک طرف،
رشد ناچیز بخش تولیدی و تنزل سطح زندگی اکثریت 99 درصدی در طرف دیگر- مسلما
خیلی طولانی نخواهد بود. بر سبیل سقوط بازار در سال 2008، دیر یا زود این
حباب انگلی مالی باز هم منفجر خواهد شد. دولت اوباما با تمام قوا سعی می
کند که فرا رسیدن آن روز جزا را به دولت بعد از خودش موکول کند. اینکه تا
چه حد در پیشبرد این هدف موفق بشود را فقط آینده روشن خواهد کرد.
• دو دلیل عمده آمریکا برای افزایش تولید نفت خود
تسنیم: آمریکا تولید نفت خود را افزایش داده
، این تلاشها برای افزایش نفت از چه معنای اقتصادی برخوردار است و با چه
هدفی این حرکت پیگیری می شود؟
حسین زاده: گر چه با قاطعیت در مورد این سیاست آمریکا نمی شود
قضاوت کرد، با این حال دو دلیل عمده در این زمینه بنظر می رسد. اول اینکه
کاهش واردات نفت به تراز بازرگانی آمریکا، که تا حد خیلی بالایی منفی است،
کمک خواهد کرد. دوم اینکه به عنوان معمار اصلی تشنج در خاور میانه آمریکا
خوب می داند که جنگ و اغتشاش و برادر کشی ای را که در این منطقه راه
انداخته سالهای سال ادامه پیدا خواهد کرد. و این بدین معنی است که احتمالا
بازار نفت این منطقه، و لذا بازار نفت در سطح جهان، از ثبات کمتری بر
خوردار خواهد بود- و از این رو حرکتش در جهت اتکاء بیشتر به نفت داخل است.
در ضمن حدس من این است که دولتمردان آمریکایی، و به تبع آن وسایل ارتباط
جمعی آمریکا، افزایش تولید داخلی نفت این کشور را به دلایل روانی و
تبلیغاتی بیشتر از آنچه که هست جلوه می دهند.
• آمریکا باز هم شاهد جنبشهای معترض اقتصادی خواهد بود
تسنیم: در اعتراض به وضعیت موجود در آمریکا جنبش وال استریت شکل گرفت و خاموش شد، به نظر شما آمریکا باز هم شاهد جنبشهای معترض اقتصادی دیگری خواهد بود؟