خانم لرستانی شما پیش از این چند تلهفیلم تلویزیونی ساخته بودید ولی بعد سراغ یک مجموعه تلویزیونی مستند داستانی رفتید. چه شد که ساخت چنین مجموعهای را به عهده گرفتید؟
من قبل از این که خاله دنا را بسازم سه تله را کارگردانی کردهام؛ به ترتیب «ماهمنیر»، «بیبی خاتون» و «زیر خاکی» که همه آنها قصهای خاص داشتند. طرح اولیه «خاله دنا و شپلک» را دنا ضیایی داد. قصد ما آشنا کردن بچهها با محیطزیست ایران است و چون تاکنون چنین کاری تولید نشده بود از طرحش خوشم آمد. البته یکی دو سال طول کشید تا توانستم مجوز کار روی داستان این مجموعه را بگیرم و بعد مراحل ساخت آن را آغاز کردیم.
برای ساخت چنین مجموعهای روند ساخت کمی طولانی نشده است؟
لرستانی: دلیل این طولانی شدن عوض شدن چند مدیر در سازمان صداوسیما بود و البته مسائل مالی که باعث شد ما نتوانیم سر وقت برنامه را بسازیم.
کمی درباره روند ساخت و انتخاب بازیگران مجموعه توضیح بدهید. این که خاله دنای این مجموعه از نظر ظاهری بسیار شبیه شما است، دلیل خاصی داشت که او را برای این نقش انتخاب کردید؟
لرستانی: به خاطر دوستی 15 ساله شباهتهایی با هم پیدا کردهایم. وقتی میخواستم کار را شروع کنم سه قهرمان لازم داشتم که یکی خود خاله دنا بود که جز دنا ضیایی کسی نمیتوانست این نقش را بازی کند چون هیچ کس به اندازه او نمیتوانست به این نقش و مسئولیتهایش اشراف داشته باشد، ضمن این که اجرای این نقش کسی را میطلبید که کار با حیوانات را هم بلد باشد. درکنار این شخصیت کسی را میخواستیم که شیرین و بانمک باشد که برای این نقش به داوود منفرد رسیدم و به دلیل کارهایی که برای بچهها کرده بود چهره و صدایی آشنا برای بچهها دارد. در کنار این دو نفر به یک کودک نیز نیاز داشتیم که محور داستان است، به همین دلیل سراغ حامد کیازال رفتیم.
بخشهایی از این اثر مستند است، چه دلیلی داشت این قسمتهای مستند را طراحی کنید؟
لرستانی: طراحی بخشهای مستند هوشمندانه بود چون وقتی حیوان وارد کار تلویزیونی میشود اتفاقهای غیرقابل پیشبینی رخ میدهد که امکانش نیست آنها را در سناریو بنویسیم. به همین دلیل و به ناچار مقدار زیادی از مجموعه حالت مستند پیدا کرده است. بجز مسائل مالی چیز دیگری که کمی روند ساخت این مجموعه را طولانی کرد کار تحقیقاتی آن بود که خیلی زمان برد. هر قسمت از این مجموعه به یک مساله میپردازد. ما در این اثر در تمام ایران گشتیم و باورهای غلط و مواردی را که در مورد حیوانات وجود دارد، پیدا و آنها را بررسی کردیم.
خانم ضیایی شما نقش مهمی در این مجموعه دارید. با توجه به این که تجربه بازیگری نداشتید، چگونه با دو بازیگر دیگر هماهنگ شدید و نقش خاله دنا را بازی کردید؟
رابطه بین شخصیتهای اصلی در چنین مجموعه تلویزیونی که فقط سه شخصیت دارد کار آسانی نیست. خاله دنا اولین بازی من مقابل دوربین است در صورتی که هم آقای منفرد و هم حامد کیازال سابقه بازی در مجموعههای زیادی را دارند و به این هنر تسلط بیشتری دارند. من معلم هستم پس کار با بچهها برای من دشوار نبود. یکی از موضوعات این مجموعه پرداختن به باورهای غلطی است که در جامعه در مورد حیوانات وجود دارد که داوود منفرد بازیگر نقش عزیزآقا باید این خرافات را به نمایش بگذارد.
من سالهاست برای حمایت از محیط زیست کار میکنم، بنابراین برایم دشوار نبود که در این سریال با خرافات مبارزه کنم و آنها را برای عزیز آقا و مخاطبان تلویزیونی برنامه توضیح بدهم.
فیلمنامه سریال خاله دنا و شپلک را هم بر اساس همین خرافات رایج نوشتید؟
لرستانی: این مقوله را با موارد آموزشی که درباره حیوانات وجود دارد ادغام کردیم. این برنامه اولین برنامه آموزشی مخصوص کودکان در حوزه محیط زیست است، اما بزرگسالان هم میتوانند این برنامه را تماشا کرده و از آموزههای آن استفاده کنند.
ما تحقیقات زیادی کردیم و در 26 قسمت یک سری باورهای غلط و خرافات یا مواردی که بچهها از روی شیطنت درباره حیوانات انجام میدهند مثل شکستن لاک لاکپشتها را پیدا کردیم و با رویکرد آموزشی مجموعه «خاله دنا و شپلک» را ساختیم.
ضیایی: اگر دقت کنید متوجه میشوید که بچههای ما فیل، شیر، زرافه و حیواناتی را که آفریقایی یا آمریکایی هستند بسیار خوب میشناسند ولی حیواناتی را که بومی کشور خودمان هستند نمیشناسند که دلیل آن وجود فیلمهای مستند و آموزشی خارجی است که بچهها را با این جانوران آشنا کرده است.
به نظر شما دلیل این کمکاری در حوزه مستندسازی محیط زیست بومی چیست؟
ضیایی: چون برنامههای آنها جذابتر است. در فیلمهای مستند ما، امکان از نزدیک نشان دادن حیوانات کم است. به همین دلیل و برای رفع این کمبود سعی کردیم بچهها را از نزدیک با حیوانات آشنا کنیم و حیوانات را به آنها نشان دهیم. ما برای نشان دادن هر حیوانی به خاستگاه آن رفتیم مثلا برای نشان دادن دلفین به قشم رفتیم ولی برخی حیوانات را واقعا نمیتوانستیم در حیاتوحش واقعی به تصویر بکشیم. بنابراین به باغوحش رفتیم و تصویربرداری را در آنجا انجام دادیم. خاله دنا و شپلک قدم اول است. با تجربهای که به دست آوردیم، میتوانیم قدمهای بعدی را بهتر و محکمتر برداریم. برای ادامه این مجموعه ایدههای زیادی داریم که اگر امکانش فراهم شود آن را خواهیم ساخت.
چرا اسم برنامه را «خاله دنا و شپلک» گذاشتید؟
لرستانی: برای این که دنا ضیایی طراح این برنامه است و اطلاعات زیادی در این باره دارد. او به من هم یاد داد که توجه به طبیعت چقدر مهم است. پیش از این خود من نیز از حیوانات میترسیدم ولی اکنون ارتباط خیلی خوبی با حیوانات برقرار کردهام و حتی چند حیوان خانگی نیز دارم.
کمی درباره روند تحقیق این برنامه توضیح دهید.
لرستانی: تحقیقات این برنامه را دنا و هوشنگ ضیایی انجام دادند که زمان زیادی برد. مرکز تحقیقات و کانون اصلی ایدهپردازی ما مرکز SJP یا همان برنامه کمکهای کوچک تسهیلات محیط زیست مستقر در ایران است. ما از تمام تحقیقاتی که آنها تاکنون انجام دادهاند، استفاده کردیم به عنوان مثال این مرکز یک طرح تحقیقاتی چند ساله درباره سمندر، خرس سیاه، پلنگ و دلفین انجام داده که ما از این پژوهشها استفاده کردیم.
از ابتدای امسال توجه بیشتری به محیط زیست شده و برنامههای تلویزیونی به صورت خاصتر به این موضوع میپردازند و همین باعث شده مردم نیز نسبت به محیطزیست حساستر شوند. این تمرکز به نفع برنامه است. این طور نیست؟
لرستانی: این یک موج خوب است که در صدا و سیما به وجود آمده و گویا قرار است محیط زیست از مهجوریت خارج شود.
با توجه به این موج مثبت فکر میکنید برنامه شما ادامه یابد و قسمتهای بعدی آن ساخته شود؟
لرستانی: در ابتدای کار ما پیشنهاد ساخت 52 قسمت را داده بودیم. امکانات تحقیقاتی ما هم این فرصت را به ما میدهد که قسمتهای بیشتری برای «خاله دنا و شپلک» بسازیم. ما منتظر همکاری بیشتر تلویزیون هستیم که بودجهای در اختیار ما قرار دهد تا قسمتهای بعدی مجموعه ساخته شود.
مخاطب اصلی برنامه بچهها هستند که زبان خاص خود را دارند. برای ارتباط گرفتن با آنها چه کردید؟
لرستانی: بچههای امروزی از طریق اینترنت با دنیا در ارتباط هستند و ارتباطات و دانستههای آنها خیلی بیشتر از بزرگترهاست. بچهها در جریان مطالب علمی دنیا هستند و این کار را برای ما مشکلتر کرد، به همین دلیل تمام سعی خودمان را به کار بستیم از اطلاعات کاملا به روز استفاده کنیم.
ضیایی: یکی از کارهایی که ما را با بچهها بیشتر همراه کرد، این بود که در این اثر از حیوان زنده استفاده کردیم. ابتدا قرار بود از عروسک به جای حیوان استفاده کنیم ولی بعد تصمیم گرفتیم برای اطلاعت مفیدتر و ایجاد انگیزه در کودکان برای حفاظت محیط زیست، از حیوانات زنده استفاده کنیم.
برای پیدا کردن حیوانات و محیط زیست آنها چه کردید؟
لرستانی: در ساخت این مجموعه سازمان عریض و طویل محیط زیست در دولت قبلی هیچ کمکی به ما نکرد و ما فقط از کمکهای خانم ضیایی و ارتباطات او استفاده کردیم.
ضیایی: ما از باغوحش و موزه دارآباد کمکهای زیادی گرفتیم. البته کمکهای باغ وحش برایمان گران تمام شد و از لحاظ مالی بار سنگینی بر دوش ما قرار داد.
در چند قسمت از برنامه حیوانات را در طبیعت رها کردید. برای انجام این کار با سازمان محیط زیست هماهنگ کرده بودید؟
ضیایی: بله. در قسمتهایی باید حیوانات را در طبیعت رها میکردیم. برای این کار ابتدا باید مجوز دامپزشک را کسب میکردیم. در تمام طول ساخت برنامه یک دامپزشک همراه گروه بود. در مجوزی که محیط زیست برای رهاسازی حیوانات در طبیعت صادر میکند، باید ذکر شود که حیوان سالم است و این را دامپزشک گروه صادر میکند.
لرستانی: در قسمتی که در پارک جنگلی خجیر کار کردیم همه مراحل رهاسازی حیوانات را نشان میدهیم.
در آن قسمت به طور کامل نشان میدهیم که شرایط رهاسازی یک حیوان در طبیعت چگونه است و کدام حیوان باید در کدام منطقه و پارک ملی رها شود. ما همه اطلاعات مربوط به حیوانات برنامه را ارائه کردهایم و مردم با دیدن این کار آموزشهای لازم را دریافت میکنند.
با توجه به این که مسئولان محیط زیست عوض شدهاند قصد ندارید از آنها کمک بگیرید تا شاید قسمتهای بعدی این مجموعه ساخته شود؟
لرستانی: نه، آنقدر برخورد مدیران قبلی تلخ بود که هنوز سراغ تیم جدید نرفتهایم ولی ممکن است بعد از این تغییرات سراغ آنها برویم و ارتباطمان با آنها بیشتر شود.
کمی هم درباره اهداف اصلی برنامه توضیح دهید.
لرستانی: بچهها، نسلهای آینده را میسازند و بهتر است بدانند چطور با محیط زیست کنار بیایند. اصل ساخت این مجموعه بر مبنای رابطه کودکان با محیطزیست است. ما در این مجموعه نشان میدهیم باید تلاش کنیم محیطزیست سالم را به آیندگان تحویل بدهیم. در این ارتباط به کودکان هم باید آموزشهای لازم برای حفظ محیطزیست را بدهیم.
ضیایی: برای هر کاری گروه سازنده باید هدف مشخصی داشته باشد و مخاطبان را بشناسد، مخاطب هدف ما کودکان هستند.
روند انتخاب حیوانات چگونه بود و آنها را بر چه اساسی انتخاب کردید؟
ضیایی: مسلما برای انتخاب حیوانات ابتدا اولویتها را مشخص کردیم و این که در ایران چه حیواناتی باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند یا این که در شرف انقراض هستند. البته ساخت این برنامه براساس همان باورهای غلط رایج در میان مردم بود. ما بعد از برنامهریزی کامل و تحقیقاتی که انجام دادیم، فهرست حیوانات را براساس اولویت آماده کردیم.
روند تصویربرداری چگونه پیش رفت؟ آیا خطراتی هم متوجه گروه بود؟
لرستانی: من کل کار را با یک دوربین ضبط کردم و این یکی از ویژگیهای مجموعه «خاله دنا و شپلک» است. قرار بود چند دوربینه کار کنیم تا هم واکنش بچهها را بگیریم و هم عکسالعملهای حیوانات را به نمایش بگذاریم. کار با تکدوربین سخت است زیرا باید مدام صحنهها را تکرار میکردیم تا به نتیجه دلخواهمان برسیم. در این تکرارها گاهی اوقات اتفاقی میافتد یا حیوانات کاری میکردند که از هدایت ما خارج بود و اتفاقات به گونهای پیش میرفت که کار برایمان بسیار سخت میشد. به عنوان مثال در یکی از قسمتها یک شیر به برنامه آوردیم که کار با او بسیار سخت بود و حتی دکتر برنامه را زخمی کرد و همکاران سازنده را نیز میترساند.
با توجه به تمام این صحبتها فکر میکنید به هدفهای مشخص شده برای این برنامه دست پیدا کردهاید؟
لرستانی: این برنامه توانسته جریان توجه کودکان به محیط زیست را ایجاد کند و بزرگترها را هم بیننده این مجموعه کند. این یعنی ما موفق بودهایم. البته باید منتظر بمانیم تا پخش مجموعه تمام شود و سپس بازخوردها را بگیریم.