منوچهر محمدی در نشست نقد و بررسی "فرشته ها باهم مي آيند":
سينما مانند فوتبال بي رحم است
سينما مانند فوتبال خيلي بي رحم است و براي همين پسرم (حامد) را براي اين كار تشويق نمي كردم.
به گزارش حوزه سینما باشگاه خبرنگاران؛ عصر دو شنبه(بيست و سوم تير ماه)نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم"فرشته ها باهم مي آيند" در قالب شصتمين برنامه خانه فیلم فردوس با حضور حامد محمدي(كارگردان)، منوچهر محمدي(تهيه كننده)، جواد عزتي(بازيگر)، مهيار عليزاده(آهنگساز) و محمدرضا لطفی مجری و منتقد در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.
محمدرضا لطفی (مجری – منتقد) در ابتدای این نشست درباره اين فيلم گفت: فرشته ها باهم مي آيند به عنوان يك فيلم اولي براي سازنده اش اثر قابل قبولي به حساب مي آيد،شايد اين فيلم از آن دست آثاري باشد كه دو سايه بزرگ يعني فرزند يك تهيه كننده بزرگ بودن و شباهت مضموني با فيلم طلا و مس باعث شود تا نتوان اثر را به عنوان يك هويت مستقل نگاه كرد و بدون شك اين دو موضوع روي فيلم و نگاه مخاطب و خصوصا منتقد تاثير بگذارد.اما چيزي كه است اين فيلم نگاهي انساني به جامعه و عشق دارد و محترم است.فرشته ها باهم مي آيند شايد از باب پختگي و عمق به پاي طلا و مس نرسد،اما اثري شريف است و با تمام ضعف هايش مخاطب را دلزده نمي كند.
در ادامه اين بحث منوچهر محمدي عنوان كرد: من دوست داشتم حامد وكيل بشود چون او فوق ليسانس حقوق است و من او را از ورود به عرصه سينما منع مي كردم.به زعم من سينما مانند فوتبال خيلي بيرحم است و براي همين او را براي اين كار تشويق نمي كردم.با اين حال سينما براي حامد جدي بود و از اين رو پس از ساخت چند فيلم كوتاه به او گفتم كه بهترين روش ورود حرفه اي از طريق نويسندگي است و او شروع كرد به فيلمنامه نويسي و مدام فيلمنامه مي نوشت و من بايگاني مي كردم تا بالاخره فيلمنامه اي كه بايد صورت گرفت و طلا و مس با نوشته حامد توسط همايون اسعديان ساخته شد و بعد هم حوض و نقاشي و در نهايت اين فيلم را خودش كارگرداني كرد.
منوچهر محمدي در ادامه صحبت هايش در مورد حواشي اين موضوع كه او به منابع مالي دولتي براي سرمايه گذاري در فيلم هايش ذسترسي دارد توضيح داد: ببينيد من اتفاقا مخالف سرمايه گذاري و هزينه كردن دولت و توليد توسط اين بخش هستم.اما وقتي نود درصد اقتصاد كشور توسط بخش دولتي مي چرخد و حركت مي كند طبيعي است كه حوزه فرهنگ هم توسط دولت اداره شود.ضمن اينكه بايد بگويم من در بسياري از آثارم از جمله آثار پرحاشيه اي چون مارمولك با هزينه شخصي و بخش خصوصي كار كرده ام و نهايت كارم هم تلفيق اين دو بخش بوده.ضمن اينكه نكته اي را بگويم،واقعا مهم نيست سرمايه دولتي است يا بخش خصوصي.مهم اين است كه در يك اثر كم فروشي نشود.حتي در اين فيلم هم حوزه هنري تنها چهل درصد سرمايه گذاري كرده و شصت درصد سرمايه فيلم را خودم گذاشتم.حوزه هنري در اين فيلم مي خواست صددرصد سرمايه را بگذارد،اما من به دلايلي شخصي نمي خواستم اين اتفاق بي افتد،باخودم مي گفتم كه اين فيلم حامد پسر من است و اگر بد شود حداقل من ضرر مي كنم و حوزه ضرر نمي كند و نياز به پاسخ دادن ندارم،كه خداراشكر فيلم اثر آبرومندي شد.
منوچهر محمدي همچنين در پاسخ به اين پرسش كه انتخاب اين فيلم در جشنواره با حاشيه هايي همراه بوده از جمله اينكه گفته مي شد فيلم توسط هيات انتخاب در ليست قبول شدگان اعلام شد درحالي كه هنوز فيلمبرداري آن ادامه داشت،گفت:متاسفانه يك بخل و كينه و بدخواهي رواج پيدا كرده است و درحال سرايت به تمام لايه هاي جامعه است.ايكاش حداقل ماكه فرهنگي هستيم از اين موضوع دور باشيم.چنين چيزي صحت ندارد و ما طبق قوانن جشنواره فجر در يك تاريخ مقرر بايد هفتاد دقيقه از فيلم را تحويل دفتر جشنواره مي داديم و دقيقا سرتايم و زمان مقرر هفتاد دقيقه را تحويل داديم.فيلم فرشته ها باهم مي آيند در جشنواره شانگ هاي پذيرفته شده است،فكر كنيد ما در جشنواره فجر و ايران پارتي بازي كرديم،ديگر در جشنواره چين كه نمي توانستيم پارتي بازي كنيم.
در ادامه اين نشست حامد محمدي كارگردان فيلم اظهار داشت: قصه فرشته ها باهم مي آيند را خيلي دوست داشتم و احساس كردم كه با اين قصه مي توانم حرفم را بزنم و براي همين اين فيلمنامه را به عنوان اولين فيلمم براي كارگرداني انتخاب كردم.من در اين فيلم قصد داشتم يك عاشقانه بسازم.فيلم من در مدح عشق است و مي خواستم بگويم كه عشق بعد از ازدواج و بچه دار شدن و و تمام مشكلات زندگي همچنان مي تواند پايدار باشد و يك زوج با اتكا و عشق ورزيدن به هم قادرند از پس مشكلات بربيايند.اين فيلم در تكريم جادوي عشق است.مي توانستم فيلم را خيلي گريه دار و غمگين كنم،اما واقعا دوست نداشتم يك اثر گريه دار پر سوز و گذاز بسازم و دوست داشتم تا مخاطب بعد از فيلم حالش خوب باشد.
وي همچينين در مورد فرزند يك تهيه كننده مطرح بودن و شباهت فيلمش به طلا و مس عنوان كرد:خب بله شايد اين موضوع كه به هرحال تو فرزند يك تهيه كننده صاحب نام در سينما هستي در ابتدا باعث بشود كه تو را متهم به بعضي چيزها بكنند،اما اگر فرد در كار خود جدي باشد مي تواند خود را به اثبات برساند و تبديل به نام خودش شود،همان طور كه خيلي از اهالي سينما مانند باران كوثري و غيره هم اين مراحل را طي كردند.در مورد شباهت مضموني و شخصيت هاي فيلم به طلا مس بايد بگويم كه من به خود نويسنده طلا و مس بودم و به شخصه ايرادي نمي بينم اگر فكر كنند فرشته ها باهم مي آيند شبيه فيلم طلا و مس است.
در ادامه اين جلسه جواد عزتي بازيگر نقش اصلي فيلم هم توضيح داد:من از اين موضوع نمي ترسم كه مثلا حالا چون سه دفعه نقش روحاني را بازي كرده ام،ديگر در اين نقش ظاهر نشوم و نگران باشم.خير،براي من شخصيت و شناسنامه كاركتر مهم است و بر اين باورم كه هرسه روحاني كه تاكنون بازي كرده ام تنها وجه شباهتشان روحاني بودنشان بوده است و از لحاظ شخصيتي هركدام با ديگري متفاوت است.اين هم كه مي گويم نمي ترسم شعار نيست،شايد زماني از اين موضوع ناراحت بودم و حتي عصباني كه چرا مدام نقش هايي تكراري به من پيشنهاد مي شود،اما پاسخ يك دوست تمام ناراحتي هاي مرا تبديل به شادي كرد و دريچه جديدي را به رويم گشود.او گفت كه از اين موضوع نبايد ناراحت باشي،بلكه مطمئن باش كه كارت را درست انجام داده اي كه وقتي كمدي بازي مي كني همه دنبال تو مي آيند تا كمدي بازي كني،وقتي پيرمرد بازي مي كني همه مي خواهند كه پيرمرد بازي كني و وقتي هم كه روحاني بازي مي كني همه مي خواهند كه روحاني بازي كني.اين يعني دركارت موفق بوده اي منتهي سعي كن هركدام از اينها باهم فرق داشته باشند.
عزتي همچنين در بخش ديگري از صحبت هايش به اين نكته اشاره كرد كه يكي از بزرگترين و بارزترين ويژگي اين دفتر و منوچهر و حامد محمدي انعطاف پذيري آنهاست كه بازيگر اجازه نظر و تحليل مي دهند و تا لحظه آخر آماده تغيير و شنيدن نظر بازيگر هستند و هيچ چيز را نمي بندند و همين باعث مي شود تا بازيگر تلاش كند كه از تمام خلاقيت خود در بهتر كردن نقش استفاده كند
در پايان هم صبا مهيار عليزاده آهنگساز اين فيلم كه پيش از اين چند اثر ماندگار را براي عليرضا قرباني آهنگسازي كرده بود در اين جلسه گفت: اين فيلم اولين تجربه من در زمينه ساخت موسيقي فيلم بود و من به شدت به سينما و موسيقي فيلم علاقه دارم و خيلي زياد فيلم مي بينم و از آقايان محمدي به شدت سپاسگذارم كه به من اعتماد كردند و ساخت موسيقي اين فيلم را به من سپردند،من در فيلم سعي كردم تاجاي ممكن موسيقي در خدمت فيلم باشد و به گونه اي باشد كه احساس نشود عنصري جداگانه است.براي ساخت موسيقي اين فيلم ما زمان زيادي نداشتيم و از وقتي كه كارتدوين تمام شد و فيلم براي ساخت موسيقي در اختيار من قرار گرفت تا زماني كه فيلم را بايد تحويل دفتر جشنواره مي داديم ما تايم بسيار كمي را داشتيم،اما با صحبت و بحث بين كارگردان به يك زبان مشترك رسيديم و موسيقي اين فيلم را ساختم.
حامد محمدي هم درباره مهيار عليزاده گفت كه من پس شنيدن يكي از آثار بسيار زيبايي كه آقاي عليزاده براي عليرضا قرباني ساخته بود همواره آرزو داشتم تا با ايشان كار كنم و خوشحالم كه در اين فيلم به آرزويم رسيدم.
انتهای پیام/اق
محمدرضا لطفی (مجری – منتقد) در ابتدای این نشست درباره اين فيلم گفت: فرشته ها باهم مي آيند به عنوان يك فيلم اولي براي سازنده اش اثر قابل قبولي به حساب مي آيد،شايد اين فيلم از آن دست آثاري باشد كه دو سايه بزرگ يعني فرزند يك تهيه كننده بزرگ بودن و شباهت مضموني با فيلم طلا و مس باعث شود تا نتوان اثر را به عنوان يك هويت مستقل نگاه كرد و بدون شك اين دو موضوع روي فيلم و نگاه مخاطب و خصوصا منتقد تاثير بگذارد.اما چيزي كه است اين فيلم نگاهي انساني به جامعه و عشق دارد و محترم است.فرشته ها باهم مي آيند شايد از باب پختگي و عمق به پاي طلا و مس نرسد،اما اثري شريف است و با تمام ضعف هايش مخاطب را دلزده نمي كند.
در ادامه اين بحث منوچهر محمدي عنوان كرد: من دوست داشتم حامد وكيل بشود چون او فوق ليسانس حقوق است و من او را از ورود به عرصه سينما منع مي كردم.به زعم من سينما مانند فوتبال خيلي بيرحم است و براي همين او را براي اين كار تشويق نمي كردم.با اين حال سينما براي حامد جدي بود و از اين رو پس از ساخت چند فيلم كوتاه به او گفتم كه بهترين روش ورود حرفه اي از طريق نويسندگي است و او شروع كرد به فيلمنامه نويسي و مدام فيلمنامه مي نوشت و من بايگاني مي كردم تا بالاخره فيلمنامه اي كه بايد صورت گرفت و طلا و مس با نوشته حامد توسط همايون اسعديان ساخته شد و بعد هم حوض و نقاشي و در نهايت اين فيلم را خودش كارگرداني كرد.
منوچهر محمدي در ادامه صحبت هايش در مورد حواشي اين موضوع كه او به منابع مالي دولتي براي سرمايه گذاري در فيلم هايش ذسترسي دارد توضيح داد: ببينيد من اتفاقا مخالف سرمايه گذاري و هزينه كردن دولت و توليد توسط اين بخش هستم.اما وقتي نود درصد اقتصاد كشور توسط بخش دولتي مي چرخد و حركت مي كند طبيعي است كه حوزه فرهنگ هم توسط دولت اداره شود.ضمن اينكه بايد بگويم من در بسياري از آثارم از جمله آثار پرحاشيه اي چون مارمولك با هزينه شخصي و بخش خصوصي كار كرده ام و نهايت كارم هم تلفيق اين دو بخش بوده.ضمن اينكه نكته اي را بگويم،واقعا مهم نيست سرمايه دولتي است يا بخش خصوصي.مهم اين است كه در يك اثر كم فروشي نشود.حتي در اين فيلم هم حوزه هنري تنها چهل درصد سرمايه گذاري كرده و شصت درصد سرمايه فيلم را خودم گذاشتم.حوزه هنري در اين فيلم مي خواست صددرصد سرمايه را بگذارد،اما من به دلايلي شخصي نمي خواستم اين اتفاق بي افتد،باخودم مي گفتم كه اين فيلم حامد پسر من است و اگر بد شود حداقل من ضرر مي كنم و حوزه ضرر نمي كند و نياز به پاسخ دادن ندارم،كه خداراشكر فيلم اثر آبرومندي شد.
منوچهر محمدي همچنين در پاسخ به اين پرسش كه انتخاب اين فيلم در جشنواره با حاشيه هايي همراه بوده از جمله اينكه گفته مي شد فيلم توسط هيات انتخاب در ليست قبول شدگان اعلام شد درحالي كه هنوز فيلمبرداري آن ادامه داشت،گفت:متاسفانه يك بخل و كينه و بدخواهي رواج پيدا كرده است و درحال سرايت به تمام لايه هاي جامعه است.ايكاش حداقل ماكه فرهنگي هستيم از اين موضوع دور باشيم.چنين چيزي صحت ندارد و ما طبق قوانن جشنواره فجر در يك تاريخ مقرر بايد هفتاد دقيقه از فيلم را تحويل دفتر جشنواره مي داديم و دقيقا سرتايم و زمان مقرر هفتاد دقيقه را تحويل داديم.فيلم فرشته ها باهم مي آيند در جشنواره شانگ هاي پذيرفته شده است،فكر كنيد ما در جشنواره فجر و ايران پارتي بازي كرديم،ديگر در جشنواره چين كه نمي توانستيم پارتي بازي كنيم.
در ادامه اين نشست حامد محمدي كارگردان فيلم اظهار داشت: قصه فرشته ها باهم مي آيند را خيلي دوست داشتم و احساس كردم كه با اين قصه مي توانم حرفم را بزنم و براي همين اين فيلمنامه را به عنوان اولين فيلمم براي كارگرداني انتخاب كردم.من در اين فيلم قصد داشتم يك عاشقانه بسازم.فيلم من در مدح عشق است و مي خواستم بگويم كه عشق بعد از ازدواج و بچه دار شدن و و تمام مشكلات زندگي همچنان مي تواند پايدار باشد و يك زوج با اتكا و عشق ورزيدن به هم قادرند از پس مشكلات بربيايند.اين فيلم در تكريم جادوي عشق است.مي توانستم فيلم را خيلي گريه دار و غمگين كنم،اما واقعا دوست نداشتم يك اثر گريه دار پر سوز و گذاز بسازم و دوست داشتم تا مخاطب بعد از فيلم حالش خوب باشد.
وي همچينين در مورد فرزند يك تهيه كننده مطرح بودن و شباهت فيلمش به طلا و مس عنوان كرد:خب بله شايد اين موضوع كه به هرحال تو فرزند يك تهيه كننده صاحب نام در سينما هستي در ابتدا باعث بشود كه تو را متهم به بعضي چيزها بكنند،اما اگر فرد در كار خود جدي باشد مي تواند خود را به اثبات برساند و تبديل به نام خودش شود،همان طور كه خيلي از اهالي سينما مانند باران كوثري و غيره هم اين مراحل را طي كردند.در مورد شباهت مضموني و شخصيت هاي فيلم به طلا مس بايد بگويم كه من به خود نويسنده طلا و مس بودم و به شخصه ايرادي نمي بينم اگر فكر كنند فرشته ها باهم مي آيند شبيه فيلم طلا و مس است.
در ادامه اين جلسه جواد عزتي بازيگر نقش اصلي فيلم هم توضيح داد:من از اين موضوع نمي ترسم كه مثلا حالا چون سه دفعه نقش روحاني را بازي كرده ام،ديگر در اين نقش ظاهر نشوم و نگران باشم.خير،براي من شخصيت و شناسنامه كاركتر مهم است و بر اين باورم كه هرسه روحاني كه تاكنون بازي كرده ام تنها وجه شباهتشان روحاني بودنشان بوده است و از لحاظ شخصيتي هركدام با ديگري متفاوت است.اين هم كه مي گويم نمي ترسم شعار نيست،شايد زماني از اين موضوع ناراحت بودم و حتي عصباني كه چرا مدام نقش هايي تكراري به من پيشنهاد مي شود،اما پاسخ يك دوست تمام ناراحتي هاي مرا تبديل به شادي كرد و دريچه جديدي را به رويم گشود.او گفت كه از اين موضوع نبايد ناراحت باشي،بلكه مطمئن باش كه كارت را درست انجام داده اي كه وقتي كمدي بازي مي كني همه دنبال تو مي آيند تا كمدي بازي كني،وقتي پيرمرد بازي مي كني همه مي خواهند كه پيرمرد بازي كني و وقتي هم كه روحاني بازي مي كني همه مي خواهند كه روحاني بازي كني.اين يعني دركارت موفق بوده اي منتهي سعي كن هركدام از اينها باهم فرق داشته باشند.
عزتي همچنين در بخش ديگري از صحبت هايش به اين نكته اشاره كرد كه يكي از بزرگترين و بارزترين ويژگي اين دفتر و منوچهر و حامد محمدي انعطاف پذيري آنهاست كه بازيگر اجازه نظر و تحليل مي دهند و تا لحظه آخر آماده تغيير و شنيدن نظر بازيگر هستند و هيچ چيز را نمي بندند و همين باعث مي شود تا بازيگر تلاش كند كه از تمام خلاقيت خود در بهتر كردن نقش استفاده كند
در پايان هم صبا مهيار عليزاده آهنگساز اين فيلم كه پيش از اين چند اثر ماندگار را براي عليرضا قرباني آهنگسازي كرده بود در اين جلسه گفت: اين فيلم اولين تجربه من در زمينه ساخت موسيقي فيلم بود و من به شدت به سينما و موسيقي فيلم علاقه دارم و خيلي زياد فيلم مي بينم و از آقايان محمدي به شدت سپاسگذارم كه به من اعتماد كردند و ساخت موسيقي اين فيلم را به من سپردند،من در فيلم سعي كردم تاجاي ممكن موسيقي در خدمت فيلم باشد و به گونه اي باشد كه احساس نشود عنصري جداگانه است.براي ساخت موسيقي اين فيلم ما زمان زيادي نداشتيم و از وقتي كه كارتدوين تمام شد و فيلم براي ساخت موسيقي در اختيار من قرار گرفت تا زماني كه فيلم را بايد تحويل دفتر جشنواره مي داديم ما تايم بسيار كمي را داشتيم،اما با صحبت و بحث بين كارگردان به يك زبان مشترك رسيديم و موسيقي اين فيلم را ساختم.
حامد محمدي هم درباره مهيار عليزاده گفت كه من پس شنيدن يكي از آثار بسيار زيبايي كه آقاي عليزاده براي عليرضا قرباني ساخته بود همواره آرزو داشتم تا با ايشان كار كنم و خوشحالم كه در اين فيلم به آرزويم رسيدم.
انتهای پیام/اق
