به گزارش
گروه علمی باشگاه خبرنگاران به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، مجید ابهری، جامعه شناس و متخصص علوم رفتاری، در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که، توسعه اقتصادی تا چه اندازه در گرو توسعه اجتماعی است، گفت: شناخت مسائل اقتصادی به ما کمک می کند تا طبقات مختلف جامعه را از نظر توانمندی مادی، شناسایی کنیم.
وی با اشاره به این که، هر جامعه ای ویژگی های اقتصادی خود را دارد که از مکاتب اقتصادی گرفته می شود، افزود: در این میان جامعه ما بر خلاف جوامع دیگر، هر چند متاثر از وضعیت اقتصادی است اما به هر حال، شناخت آن نیاز به شناخت رفتار های فکری و روحی دارد. یعنی اخلاق در این گونه جوامع حرف اول را می زند و اقتصاد تنها برای مدیریت امور روزمره مورد نیاز و توجه است.
ابهری، ارزش ها، معیار های رفتاری، باورها و فرهنگ را، محور های مورد توجه در مطالعه و بررسی جامعه عنوان کرد و ادامه داد: ارتباط دادن تغییر و تحولات در این گونه جوامع به امور اقتصادی، کار منطقی نبوده چرا که بر اساس تعاریف معمول در دنیای اقتصاد، جامعه ما در حال حاظر زیر خط فقر است که درصد قابل توجهی از افراد را به خود اختصاص داده است. اما با این حال، امنیت اجتماعی و فکری برقرار است. البته اگر جز ایران هر کشور دیگری بود، به قول عوام، با چنین وضعیتی، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شد.
بسیاری از کارشناسان حوزه اقتصاد یکی از جدی ترین دلایل عدم موفقیت در تجاری سازی را فراهم نبودن بستر های اجتماعی می دانند، این آسیب شناس در پاسخ به این پرسش که به اعتقاد شما چگونه می توان بستر های اجتماعی که زمینه موفقیت در عرصه تجاری سازی هستند را فراهم و تقویت کرد و اصلا این بستر های اجتماعی کدام ها هستند، اظهار کرد: بستر های اجتماعی تبدیل ایده و فکر به پول، از خانواده آغاز می شود. بسیاری از فرزندان ما در فصل تابستان، وقت خود را بدون هدف و نتیجه سپری می کنند و به جای این که حرفه ای یاد بگیرند یا بر اساس نیاز های بازار و اقتصاد کاری انجام دهند وقت خود را صرف امور بی هدف می کنند.
وی با بیان این که، مدارس و حتی دانشگاه های ما نیز بر اساس دروس نظری تنظیم گشته اند، افزود: یک پسر یا دختر فارغ التحیل از دبیرستان یا حتی دانشگاه، قادر به تعویض یک لامپ سوخته نیست یا نمی تواند شیر آبی تعمیر کند. بنابراین جامعه ما نمی تواند مناسب تبدیل ایده به بازار باشد.
ابهری، دانشگاه های کشورمان را با تجارت و اقتصاد بیگانه خواند و گفت: با توجه به این که بسیاری از کارآفرینان ما تحصیلات دانشگاهی ندارند و فقط بر اساس تجربیات یا استعداد ذاتی اقدام به تجارت و فعالیت می کنند، باید بستر های فکری برای تبلیغ و آموزش این که کار و حرفه محترم و مقدس است و فقط پشت میز نشینی کار به حساب نمی آید آغاز شود.
این متخصص علوم رفتاری، آموزش تبدیل ایده به پول را نیازمند اتاق فکر دانست و تاکید کرد: استعداد شناسی در میان نوجوانان و جوانان می تواند به مقوله تجاری سازی کمک شایانی کند.
وی با اشاره به این که، جوانان ما متاسفانه حتی تا سنین 40 سالگی نیز به لحاظ مادی و اقتصادی، وابسته والدین خود هستند، اظهار کرد: بنابراین تجاری سازی فکر باید از خانواده آغاز شود و نهاد های آموزشی نیز باید به فکر تولید و اقتصاد باشند و بیش از آن که دروس نظری را دنبال کنند به فکر کار و عمل گرا باشند.
ابهری، نخستین مانع بر سر راه تجاری شدن را، رشد نکردن نظریه کارآفرینی و حمایت نشدن از آن خواند و بیان کرد: متاسفانه در کشور ما در عمل، هیچ حمایتی از کارآفرینان نمی شود. هر چند در حرف و بخشنامه حمایت هایی شنیده می شود و به چشم می خورد اما این ها کافی و چاره ساز نیست.
این جامعه شناس ادامه داد: در مرحله دوم باید به فکر ایجاد مراکز آموزشی فنی و حرفه ای برای جوانان و نوجوانان باشیم. سومین مرحله که به امور فرهنگی و رفتاری باز می گردد نیز این است که باید ارزش واقعی کار و کارآفرینی در جامعه تفسیر شود و به جوانان تفهیم کنیم که کار، تنها پشت میز نشستن نیست.
ابهری در پاسخ به این پرسش که چطور می توان بنیان دانشگاه کار آفرین را تقویت کرد، ابراز کرد: برای ایجاد دانشگاه کار آفرین باید نخبگان تجاری و اقتصادی، کنار نخبگان علمی قرار گیرند. چرا که ممکن است یک تاجر توانمند بازار، سواد دانشگاهی نداشته باشد اما برابر چند دکتر اقتصاد، کار بلد باشد. بنابراین پرهیز از مدرک گرایی و توجه به تجربه می تواند دانشگاه های عمل محور و کاربنیان ایجاد کند.
وی در مورد این که، چگونه می توان اعتماد عمودی و افقی رنگ باخته را باز یافت تا از آن بتوان در راستای تجاری سازی استفاده کرد، گفت: متاسفانه به علت کم رنگ شدن اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی نیز ضعیف شده است. یعنی هر چقدر این سرمایه های اجتماعی کم رنگ شود در پی آن، موفقیت های اقتصادی و توانایی های کار آفرینی نیز کم رنگ می شود.
این متخصص علوم رفتاری در پایان اظهار کرد: برای ایجاد و تقویت اعتماد اجتماعی، دولت ها و دولت مردان باید شعارگرا و حرف محور نباشند و برای احیای اعتماد باید اگر اشتباهی کردند بپذیرند و به شعار های خود جامه عمل بپوشانند و همچنین الگوی مناسب رفتاری برای جامعه باشند.
پایان پیام/