عدهای پوشش خبری این فجایع را در سایه فوتبال بردند اما عمق فاجعه به حدی است که هر وجدان بیداری را آزرده میکند و برگزاری تظاهرات در جایجای جهان اعم از کشورهای پیشرفته و غیرپیشرفته حاکی از مخالفت افکار عمومی جهان با این تجاوز است و بیشتر از همه رسانهها بودند که حداقل وظیفه خود اطلاعرسانی در این موضوع را به عهده داشتند.
در کشور ما نیز بیش از همه رسانه ملی به عنوان فراگیرترین رسانه اخبار روزهای خونین غزه را به اطلاع عموم رساند و به تبع آن رسانههای مکتوب و غیرمکتوب به پوشش خبری پرداختند اما در این میان، نحوه پرداخت روزنامههای داخلی به مسئله غزه نیز جالب توجه است.
روزنامههای اصولگرا، اعلام انزجار از رژیم غاصب اسرائیل در پی حملات مکرر نظامی به غزه را در دستور کار خود قرار دادهاند و نسبت به پوشش همه جانبه جنایات صهیونیستها اهتمام ورزیدهاند. شاید این شیوه علاوه بر آن که چهره واقعی مدعیان حقوق بشر و دموکراسی را به تصویر میکشاند از سانسور خبری غرب در پوشش این جنایات تا حد زیادی جلوگیری کند چرا که در ذهن مخاطبان رسانههای آن طرف آبی این سوال به وجود میآید که چرا اخبار غزه سانسور میشود.
در این میان اما عملکرد روزنامههای اصلاحطلب، ناخودآگاه مخاطب را به یاد شعار جنجالی «نه غزه نه لبنان ...» میاندازد چرا که حجم پوشش اخبار غزه توسط این رسانهها جای تأمل دارد. هرچند ممکن است هنگامی که در معرض چنین پرسشی قرار گیرند، یا توجیه کنند و یا فرافکنی اما یک شعار دیگر اصلاحطلبان نیز ذهن آدم را قلقلک میدهد «دانستن حق مردم است» اما ظاهراً دانستن همه چیز حق مردم نیست بلکه اخباری که همراستا با سیاستهای آنان و در جهت تخریب جناح مقابل است، حق مردم بوده و لاغیر.
به هر حال فارغ از مسائل سیاسی و جناحی به نظر میرسد باید از کلیه رسانهها در خصوص مواضع ملی کشور در خصوص یک موضوع، صدای واحدی با ادبیات مختلف شنیده شود. در این میان آنچه در غزه اتفاق میافتد مذموم است و هر انسان آزادهای باید آن را محکوم کند.
در حد توان خود به موضوع غزه پراختهایم
محمد رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه شرق در اینباره میگوید: ما در حد توان خود به موضوع غزه پرداختیم و معتقدیم فاجعهای انسانی رخ داده که برای اصلاحطلبان نیز به اندازه دیگران اهمیت دارد.
وی ادامه داد: ما سرمقاله روزنامه خود در روز اول حملات را به موضوع غزه اختصاص دادیم و آخرین مطلب ما یادداشت و عکسهایی از غزه است.
رحمانیان کمبود حجم مطالب در این زمینه در روزنامههای اصلاحطلب را قبول ندارد.
حجم مطالب منتشره در روزنامههای اصلاحطلب در رابطه با غزه را آنالیز کنید
محمدعلی وکیلی، مدیرمسئول روزنامه ابتکار نیز در اینباره میگوید: مانند تمام موضوعات ارزشی دیگر، گروهی تلاش میکنند دوقطبی کاذبی ایجاد و این مورد را به نفع خود مصادره کنند و این تلاش زشت در این مورد نیز انجام میشود.
وی ادامه میدهد: آنالیز سرمقالهها و گزارشهای غیرکلیشهای در روزنامههای اصلاحطلب نشاندهنده باطل بودن اتهامات است، ما نیز در یک سرمقاله مطالب خود در رابطه با موضوع غزه به تفصیل خواهیم آورد تا سیه روز شود هر آن که در او غش است.
به حاشیه راندن موضوع غزه در روزنامههای اصلاحطلب را قبول نداریم
محمدتقی روغنیها، مدیرمسئول روزنامه ایران نیز معتقد است: اینکه روزنامههای اصلاحطلب موضوع غزه را به حاشیه بردند اصلا قبول ندارم چرا که روزنامه ایران در طول 10 روز حداقل عکسِ یک خود را به این موضوع اختصاص داد و به جرأت میتوانیم بگوییم حجم مطالب روزنامه ایران در انعکاس فجایع غزه از روزنامههای اصولگرا بیشتر بوده است.
سیاستزدگی روزنامههای اصلاحطلب عامل پوشش خبری کمرنگ فجایع غزه
عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان معتقد است: سیاستزدگی حاکم بر فضای روزنامههای اصلاحطلب و علاقمندی به قدرت باعث شده از پرداختن به مسائل مهمی از جمله کشتار بیرحمانه در غزه غفلت کنند چرا که مسائل سیاسی کشور در درجه اهمیت بالایی برای آنها قرار دارد.
روزنامههای زنجیرهای در مورد موضوع غزه دچار تناقض هویتی شدهاند
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان میگوید: به نظر میرسد روزنامهها و رسانههای زنجیرهای درباره تحولات اخیر غزه دچار تناقض هویتی شدهاند، اینها افرادی هستند که شعار نه غزه نه لبنان را سر دادند اما امروز در مقابل آن ماندهاند و برخی از برنامهریزان آنها از سر دادن چنین شعاری ابزار تأسف میکنند.
وی ادامه میدهد: اینها چون آمریکایی فکر میکنند، آمریکایی نیز مینویسند.
عملکردروزنامههای اصلاحطلب درباره غزه مسبوق به سابقه است
محمد صفری سردبیر روزنامه سیاستروز نیز در اینباره میگوید: متأسفانه روزنامههای اصلاحطلب در این موضوع ضعیف عمل کردند که البته مسبوق به سابقه است چرا که در مورد سوریه نیز به همین شکل رفتار کردند.
وی ادامه میدهد: شعار "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران"که چند سال پیش سردادند در واقع برای تبدیل آن به مطالبه عموم مردم بود که با شکست از سوی مردم مواجه شد اما از آن سالها تاکنون اصلاحطلبان هیچ حرکتی برای اعلام برائت خود از این شعار نشان ندادند.
صفری میافزاید: متأسفانه هنوز یاد نگرفتیم که درباره یک موضوع با این ابعاد جهانی وحدت رویه رسانهای داشته باشیم.