پافشاری و تاکید بر "برک اوت" "breakout" (زمان برای گریز هسته‎ای) و ارجاع مکرر به آن - به عنوان پاسخ به این پرسش که چرا باید در توافق با ایران جانب احتیاط را رعایت کرد؟- به چند دلیل تاکیدی نابه‌جا است.

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران، در حالی که ایران و کشورهای 3+3  در نشست اخیر وین نسبت به تمدید زمان مذاکرات برای رسیدن به توافق نهایی و دستیابی به یک قرارداد  مشترک که  بتواند از یک سو، نقش چراغ راه را در مسئله هسته ای ایران ایفا کند و از سویی دیگر منافع تمامی مذاکره کنندگان را در بر داشته باشد به توافق رسیدند و مذاکرات برای 4 ماه دیگر تمدید شد، رسانه‌ها و سایتهای خبری-تحلیلی گوناگون هریک سعی کردند تا به زعم خود تفسیری در این باب ارائه کنند ،در این میان سایت تحلیلی "LobeLog"  که یک سایت تحلیلی در زمینه سیاست خارجی آمریکاست و در آن مفسران ،روزنامه نگاران و سیاست مداران دیروز و امروز آمریکایی قلمفرسایی می کنند اخیرا تحلیلی در رابطه با مذاکرات هسته ای ایران و گروه 3+3  منتشر کرده است که ترجمه آن را در ذیل می خوانید:

"قلمی که دیپلمات ها به کار می‌برند  می‌تواند بُرَنده تر از شمشیر عمل کند، اما ضرورتی ندارد ؛ صرفا نه به این دلیل که می تواند ویران کننده باشد؛ بلکه به این دلیل که توانایی شمشیر ، کمتر از توانایی قلم آنهاست.

توافق از طریق دیپلماسی تاکید مشترکی است بر منافع متقابل طرفین ، رفتاری خاص و تعهدی مشترک برای انجام کارهایی که از طرق دیگری  قادر به انجام آن نمی باشند.حتی تسلیم شدن در برابر دشمن به عنوان یک شکست خورده در جنگ ،مستلزم صرف نظر کردن از ادامه مقاومت خواهد بود که فی‌الواقع امکان پذیر است، اما دربر دارنده هزینه هایی برای هر دو طرف است.به طور خلاصه، توافق های های بین المللی اغلب بر اساس  مقاصد و انگیزه‌ها بنا شده است تا اینکه بر اساس قابلیت‌ها و توانایی‌ها باشد.  

بی‌شک عدم درک این موارد دررابطه با مذاکرات هسته‌ای با ایران ممکن است موقعیت آمریکا در مذاکرات را تحت تاثیر قرار دهد. 
 

در این میان آنچه به صورت دغدغه ذهنی خود را نمایان می کند تصور "شکست" است ؛ سناریویی  که در آن ایران، ظاهرا مصمم به نقض توافق است و  به طور ناگهانی مسابقه برای ساخت تسلیحات هسته ای را آغاز می‌کند. 

با در نظر گرفتن این احتمال بعید  و با در نظر گرفتن  قابلیت ایران برای طولانی کردن زمان مورد نیاز برای رسیدن به توافق در مذاکرات جاری ، تحت چنین سناریویی، ایران وقت کافی به منظور تولید مواد شکافت پذیر که به اندازه کافی برای ساخت یک سلاح هسته‌ای لازم است را دارا خواهد بود.  


پافشاری و تاکید بر "برک اوت" "breakout" (زمان برای گریز هسته ای)  و ارجاع مکرر به آن - به عنوان پاسخ به این پرسش که چرا باید در توافق با ایران جانب احتیاط را رعایت کرد؟- به چند دلیل تاکیدی نا به جا است: اول اینکه امکان حصول هرگونه توافق احتمالی در مقایسه با شرایطی که هیچ توافقی در آن صورت نمی گیرد، زمان "برک‌آوت"  (زمان برای گریز هسته ای)  را افزایش خواهد داد‬.
 

زمان  بر اساس  توافقی که سال گذشته حاصل شد در حال حاضر بیشتر شده است. توافقی که بر اساس آن ایران باید انباشت خود را از اورانیوم با غنای متوسط را از بین ببرد. افزایش و تولید آن را متوقف کند و همچنین تولید اورانیوم با غنای کمتر را نیز متوقف سازد. 

به عبارت دیگر، "برک اوت" بی اهمیت خواهد بود و از حیز انتفاع می افتد، هنگامی که  ترتیبات نظارتی گسترده بی سابقه  این اجازه را می‌دهد که هر گونه تخلف  احتمالی ایران در تاسیسات هسته ایش بلافاصله تشخیص داده شود؛ نظارتی که یکی از ویژگی های اصلی این توافق و یک دلیل عمده برای نتیجه‌گیری از آن قلمداد می شود.

همانطور که "گرگ تیلمان" (Greg Thielmann ) و "رابرت رایت" (Robert Wright ) اشاره کرده اند،اینکه  زمان "برک آوت"  دو  یا شش ماه باشد و یا هرگزینه زمانی دیگری، تفاوتی نخواهد کرد چرا که آمریکا و یا هر کشور دیگری می‌تواند به راحتی نسبت به این تخلف واکنش نشان دهد .

از جمله واکنش هایی که می توان با آنها اشاره کرد ، احتمال یک واکنش نظامی خواهد بود که در عرض چند هفته ممکن به نظر می‌رسد.

از طرفی هرگونه احتمال و امکان برای استفاده ایران از امکانات و تاسیسات مخفی برای ساخت بمب وجود دارد- راهی که تمامی کشورهای گسترش‌دهنده سلاح‌های هسته ای، تسلیحات خود را بدان طریق ساخته‌اند -  این امر حداقل می تواند به آن اندازه احتمال وقوع داشته باشد که در شرایطی که توافق نامه‌ای در میان نباشد ،که با وجود بازرسی‌های گسترده و تحت عنوان یک توافق‌نامه نیز امکان پذیر می نماید یعنی احتمال ساخت سلاح هسته ای در هر دوصورت و طبق هر دو شیوه امکان پذیر و محتمل به نظر می رسد.
  و اما مهمترین و اصلی‌ترین دلیل ناکارآمد بودن برک آوت آنجاست که نیت و انگیزه ایران را نادیده می‌گیرد. فی‌الواقع توافق موفق توافقی است که منافع ایران را تامین کند .توافقی که برنامه هسته ای ایران طبق آن کاملا صلح آمیز باقی بماند و به عنوان  یک عضو عادی جامعه جهانی شناخته شود و همچنین از جانب آمریکا مورد اعمال تحریم‌های اقتصادی  قرار نگیرد ؛ تحریم های که به نوبه خود سیاست و اقتصاد آمریکا را نیز به شدت تحت الشعاع قرار داده است.

 

توافق موفق توافقی خواهد بود که طرفین توافق از جمله ایران، انگیزه کافی برای تداوم آن را داشته باشند،زیرا مشخصا این توافق منافع بیشتری نسبت به یک "بریک اوت"  خواهد داشت.

به طور کلی بحث اصلی در مورد گریز ایران از توافق ،نیازمند توجه به این نکته است که آیا ایران انگیزه ای برای انجام این کار دارد یا خیر. پاسخ منفی است. زیرا انجام چنین کاری ایران را نسبت به شرایطی که این کشور توافقی را بپذیرد به مراتب در شرایط بسیار بدتری قرار می دهد که درواقع هیچگونه امتیاز استراتژیکی برای این کشور در پی نداشته باشد.

داشتن یک ابزار ساده هسته ای، یا حتی تعداد کمی از این دست ابزار مطمئنا  به  درد ایران نمی خورد زیرا حتی اگر بخواهد  این ابزار را را به رخ دیگران بکشد،این امر را به ذهن متبادر خواهد کرد که به دنبال تشدید مناقشه هسته ای است و نشدید مناقشه منجر به ظهور زرادخانه های هسته ای  خواهد شد که ناخودآگاه ایران را در برابر کشورهای بسیار قدرتمند قرار خواهد داد  که البته ایران هرگز تمایلی به رویارویی از این دست نخواهد داشت.

 

همچنین اگر ایران بخواهد توافق‌نامه احتمالی را دور بزند شاهد عواقب بسیار سنگین اقتصادی آن خواهد بود و از سویی دیگر این رفتار ایران وجهه و پرستیژ بین المللی این کشور را خدشه دار خواهد کرد. بدون شک کنگره آمریکا با همان سرعتی که می‌تواند جایگاه کارمندانش را تغییر دهد به همان نسبت می تواند  تحریم‌های شدیدتری علیه ایران تصویب کند؛ از طرفی گزینه حمله نظامی هم بیش از پیش محتمل‌تر به نظر می رسد. کسانی که در ایالات متحده و اسرائیل  حمله نظامی زمینی را تئوریزه می‌کردند و ادعا می‌کردند که مذاکره با ایرانیان (دورو و ریاکار!) اشتباه است امروز برای مذاکره با ایرانیان سر و دست می‌شکنند و از هم سبقت می گیرند و صدالبته ایرانی ها به اندازه کافی هوشمند و با درایت هستند که  متوجه  این موضوع شده باشند. 

در کوتاه مدت، شکست یک فانتزی ترسناک است، اما بیشتر از آن نیست و در حد همان فانتزی ترسناک باقی‌می‌ماند.بی شک حمله نظامی  یک شاخص و استاندارد  به شدت ناقص برای فرموله کردن موقعیت مذاکره و یا برای ارزیابی توافق  احتمالی با ایران محسوب می‌شود. اگر مذاکرات هسته ای شکست بخورد  یا  اگر کنگره با ایجاد تداخل در اجرای روند مذاکرات روند صلح آمیز دستیابی به توافق را تحت تاثیر قرار دهد -زیرا هنوز در مورد برخی جزئیات  همچون تعداد سانتریفیوژهای در حال چرخش و یا مدت زمان مورد نیاز برای غنی سازی اورانیوم- این امر می تواند به یک فرصت از دست رفته بزرگ در زمینه بحث هسته‌ای ایران تبدیل شود و نتیجه معکوس در روند مذاکرات صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران  به همراه آورد. 

همچنین این امر می تواند در کوتاه مدت  اثری مخرب بر رویکرد به اصطلاح دیپلماسی‌محور آمریکا در منطقه و منافع ملی این کشور به صورت اعم  داشته باشد.

در نهایت آنچه از رویکرد اخیر غرب و علی الخصوص موضعی که آمریکا نسبت به بحث هسته ای ایران و مذاکرات اخیر می توان استنباط کرد این است که بعد از کش و قوس فروان برخی سیاسیون که موضعی واقع بینانه تر نسبت به موضوع هسته ای ایران اتخاذ کرده اند به نیکی دریافته اند که زبان زور و سیاست چماق و هویج را سرانجامی نخواهد بود سیاستی که نه تنها هیچ عایدی برای تئوریسین های آن در پی نداشته است بلکه بنابر اعتراف موسسات مالی غرب تا به حال بیش از 1 تریلیون دلار خسارت و زیان مالی برای آنها درپی داشته است. 

 
"کاترین اشتون" مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و "جان کری" وزیر خارجه آمریکا ، درچارچوب  آخرین دور از سلسله مذاکرات با ایران بر سر برنامه هسته ای این کشور  2014 ژوئیه 13 در هتل  کوبرگ  وین  سخن می‌گویند




"بریک اوت" ( breakout) : مدت زمان لازم برای تولید مواد اولیه ساخت یک بمب هسته‌ای ‬-  زمان لازم برای گریز هسته ای – اصطلاحی که در مذاکرات هسته ای ایران به کارگرفته شد

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
رضوان
۱۰:۱۳ ۰۱ مرداد ۱۳۹۳
بلاخره ما فهمیدیم "برک اوت" یعنی چه ،دست شما درد نکنه
Iran (Islamic Republic of)
کریم
۱۰:۱۲ ۰۱ مرداد ۱۳۹۳
ممنون بابت گزارش خوبتون/امیدوارم تیم مذاکره کننده ایرانی همچو گذشته با درایت عمل کند
آخرین اخبار