حسین احمدی نسب نویسنده در گفتگو با
خبرنگار ادبیات باشگاه خبرنگاران گفت: طنزنویس به معنای واقعی کلمه در کشور نداریم در ادبیات یا هنر باید طنزی وجود داشته باشد که به واسطه هنرمند به طرزی زیرکانه بیان شود.
وی افزود: طنز از لا به لای سخن دیده میشود و بیشتر گزنده است. اثر " چخوف" یک طنز گزنده محسوب میشود و وی یک نمونه بارز و مشخص در طنز گزنده است باید طنز موجود در اثر چخوف را کشف کرد.
این نویسنده ادامه داد: کمدینویس هم به معنای واقعی کلمه در سینما، تئاتر و نوشتههایمان نداریم در آثار "علامه دهخدا"، فریدون تنکابنی و عمران صالحی طنز خاص خود آن فرد را میبینیم.
احمدی نسب تصریح کرد: در آثار فریدون تنکابنی به خصوص داستان "شهر شلوغ" وی و در شعرهای "نصرت رحمانی" طنزی وجود دارد که باید آن طنز را در میان داستان پیدا کرد طنز یک مطلب آشکار نیست و هر چشمی توانایی تشخیص طنز در آثار ادبی را ندارد.
وی عنوان کرد: به طنز کمتر بها میدهیم و شرایط ما به گونهای است که به مطالب غمانگیز بیشتر گرایش داریم تمام بازیگرانمان نیز در ایفای نقشهایی که کمتر کمدی هستند و باید در آن گریه کنند موفقتر هستند.
احمدی نسب عنوان کرد: در روستاها و شهرستانهای کوچک افرادی را داریم که طبع طنز دارند و حتی هنگامیکه مطلبی طعنهآمیز را بیان میکنند را طنز در سخن آنان دیده میشود طنز به دلیل آنکه نسبت به کمدی ظریفتر است دیرتر فهمیده میشود.
این نویسنده بیان کرد: در واقع طنز نسبت به کمدی ادبیتر است گرایش بیشتر به فضای غمانگیز به جای طنز در داستانهایمان به سیطره غم در ادبیات کشورمان در خصوص در شعر بازمیگردد طنز موجود در شعر مولانا به صورت چند پهلو و رندانه بیان میشود.
وی اظهار داشت: به دلیل آنکه هنرمند ان نمیتوانستند به صورت جدی از حکومت انتقاد کنند در دربار قاجار نمایش رو حوضی به وجود میآید همین امر سبب به وجود آمدن طنز سیاه یا انتقادی یا اجتماعی شد "سیاه" یا "تلخک" زمانیکه میخواست از جامعه انتقاد کند آن را به شیوه طنز بیان میکرد.