به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از "پایگاه اطلاع رسانی عراق"؛ حقیقت و شرایط کنونی عراق، صحنه نمایش های سیاسی و فرهنگی مختلفی قرار گرفته است که نیازمند بحث و نقد بسیاری است؛ چرا که غفلت از آن یعنی سکوت در مقابل چنین اقدامات و رفتارهای مضر و خشونت آمیز، که قطعا، بر روابط همزیستی میان احزاب و وحدت ملی، تاثیر خواهد گذاشت و در رفتار آن ها نیز انعکاس خواهد یافت.
اتفاقات جاری تفرقه افکنانه در موصل، این سوال را مطرح می سازد که حقیقت این اتفاقات چیست؟ چه کسی در پس این خشونت هاست؟ آیا برخی از ابرقدرت های سیاسی در این اتفاقات، دست دارند؟ سکوت جامعه عربی و بین المللی، چه معنایی دارد؟
اینها سولاتی است که باید روی آن فکر شود و نگرانی ها و دلایل آن برطرف شود. مسیحیان، به شیوه ای نژادپرستانه کوچانده می شوند و ترک ها با بدترین شکل، کشته میشوند؛ برخی تلاش می کنند تا این جنایات را که بنا و شاکله ی جامعه ی عراق را تهدید میکند، توجیه نمایند و بر آن سر پوش گذارند؛ علاوه بر این عده ای وجود دارند که کنفرانس هایی در حمایت از خشونت و دعوت به آشوب سیاسی و تهدید به جنگ علیه فرآیند سیاسی در عراق، برگزار می کنند. سکوت بین المللی و بویژه سکوت آمریکا در برخورد با این رویدادهای سخت و پیچیده، توجه و دقت بسیاری را می طلبد؛ چراکه آن، سکوتی مشکوک و شک برانگیز است... هدف از این سکوت و بی توجهی و یا تاخیر در اتخاذ تصمیم و موضع قاطع در مقابله با این حجم گسترده از تروریسم چیست؟ آیا مقاصد و اهداف بین المللی جدیدی برای ایجاد بحران جدید، در منطقه وجود دارد؟
طرح این سوالات، ضرورتا به معنی سخن از نظریه ی توطئه نیست؛ ولی باید جهت مسیر این بحران در میان تاریکی سیاسی و امنیتی ومیان فعالیت های مشکوک برای ایجاد مناطقی متشنج و دستاورد های امنیتی با ابعاد منطقه ای که با مناطقی دیگر ارتباط دارند، مشخص شود. گویی این ارتباط، زیربنای تشکیل درگیری و بروز قدرت های جدید با اصول خشونت آمیز است تا از این طریق تمام منطقه را دچار بحران کنند، از دولت ها باج خواهی نمایند و براساس طرح توافقنامه ی "سایس پیکو"، مرزهای جغرافیایی جدیدی را ترسیم کنند.
تروریسم، زائیده چنین افکاری است و بعید نیست که اراده ای بین المللی و منطقه ای، در پس تقویت تروریسم و بروز آن بدین شیوه ی مشکوک، وجود داشته باشد؛ واقعیت و حوادث عراق، بیش از همه با پیامدهای این افکار و نقشه ها روبه روست، بنابراین، باید، اهمیت اتفقات و برخورد با آن، درک شود؛ چرا که آینده ی عراق و منطقه با تهدید روبه روست.چالش آفرینی های این تروریسم، خطر و تهدیدب زرگی برای حیات بشریت و فرآیند سیاسی دموکراسی به حساب میآید.
چرا که تروریسم، خشونت و نابودی بشریت است و بزرگترین خطر برای موجودیت دولت مدنی است. علاوه براین، وجود تروریسم، طائفه گرایی و تفرقه افکنی را مشروعیت می بخشد که خود موجب آشفتگی جامعه و اشاعه ی فرهنگ های پوسیده و کهنه بر اساس اندیشه فرقه گرایی میگردد.
انتهای پیام/