به گزارش
خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، با گذشت 19 روز از تهاجم سبعانه ارتش رژیم صهیونیستی به نوارغزه، اگر چه میزان تلفات مردم محصور و مظلوم این باریکه به حدود 1000 تن رسیده است، اما در آن طرف درگیری، صهیونیستها هم متحمل هزینهها و خسارتهای بیشماری شدهاند که عمدهترین و برجستهترین آنها رخت بربستن آسایش و امنیت از شهرک نشینان متجاوز و اشغالگر است.
شهرک نشینانی که روزی حملات موشکی و هوایی ارتش رژیم صهیونیستی به نوارغزه را از تپههای سدیروت به تماشا مینشستند و با کشته شدن کودکان معصوم فلسطینی هلهله مستانه سر میدادند حالا با شنیدن صدای آژیر به پناهگاههای تعبیه شده میخزند تا از پاسخ دندانشکن نیروهای مقاومت فلسطینی در امان باشند.
گردان عزالدین قسام وابسته به حماس و گردان سرایا القدس وابسته به جهاد اسلامی دو تشکل نظامی هستند که این روزها به کابوس نخستوزیر کودککش رژیم صهیونیستی بدل شدهاند، تا جاییکه نتانیاهو کابینه خود را هم در معرض خطر سقوط میبیند.
سردمداران رژیم صهیونیستی هربار که آهنگ تجاوز به نوار غزه را کوک میکنند، هدف خود را نابودی سلاح مقاومت عنوان میکنند؛ عملیات "رنگین کمان" در سال 2004، عملیات "بارانهای تابستان" در سال 2006، عملیات "سرب گداخته" در سال 2008، عملیات "ستون دفاع" در سال 2012 و اکنون عملیات "صخره سخت"، نمونههایی از تجاوزات ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه است که در تمامی آنها هدف اصلی خلع سلاح مقاومت اعلام شده است اما نکته قابل توجه آن است که با هر نزاع جدید میان فلسطینیان و صهیونیستها رصد تحولات میدانی نشان میدهد که نه تنها از توان تسلیحاتی مقاومت کاسته نشده است بلکه موشکهای جدیدی هم به سمت سرزمینهای اشغالی پرتاب میشود.
هدف قرار دادن دورترين نقطه از نوار غزه يعنی شهر حيفا با ۱۶۰ کيلومتر فاصله توسط نیروهای مقاومت، اتفاقی است که بیتردید موازنه نبرد اخیر را به نفع گردانهای فلسطینی تغییر داده است و استراتژیستهای جنگی صهیونیستی را به تکاپو انداخته است تا برای مقابله با برد بالای موشکهای مقاومت چارهای بیندیشند؛ البته موشکباران شهرهای عسقلان، بئرالسبع، تلآویو و اسدود و ناتوانی سپر موشکی موسوم به گنبد آهنین در مهار این موشکها غصه دیگری است که داغش از نبرد سال 2008 بر پیکره صهیونیستها فرونشسته است.
اما شاید عمده نگرانی مقامات رژیم صهیونیستی در نبرد جاری، نیروگاه دیمونا باشد، جایی که محل انباشت سلاحهای اتمی رژیم صهیونیستی است و با دیوارهای امنیتی از آن محافظت میشود؛ اصابت موشکهای مقاومت به نزدیکی تاسیسات اتمی دیمونا در روزهای نخست درگیری یک پیام آشکار را برای صهیونیستها مخابره کرد و آن اینکه سیستمهای ضد موشکی و دیوارهای امنیتی که مقامات تل آویو هزینههای هنگفتی را صرف تاسیس و بکارگیری آنها کردهاند یارای مقابله با موشکهای مقاومت را ندارد.
عدم برآورد دقيق از توان موشکی حماس و جهاد اسلامی توسط سازمانهای امنيتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، پاشنه آشیل این رژیم در تمام نبردهای چند سال اخیر با نیروهای مقاومت فلسطینی بوده است، جنگ اخیر که به بهانه کشته شدن سه شهرک نشین صهیونیست به نیروهای مقاومت تحمیل شد مبین آن است که جهادگران فلسطینی پیش و بیش از ارتش رژیم صهیونیستی برای این نبرد آمادگی داشتند.
اما سوالی که اکنون اذهان مقامات صهیونیستی و حتی تحلیلگران منطقهای را به خود معطوف کرده است آن است که منبع تامین سلاح مقاومت کجاست و علیرغم سیطره گسترده رژیم صهیونیستی بر گذرگاههای مرزی منتهی به غزه، نیروهای مقاومت چگونه مسلح میشوند و موشکهایی که خواب را بر مقامات تل آویو حرام کرده است از چه طریقی به دست جهادگران فلسطینی میرسد.
مسلما صهیونیستها و کنشگران و تحلیگران منطقهای متمایل به آنها برای پاسخ به سوالات مذکور، انگشت اتهام خود را به سمت جمهوری اسلامی ایران نشانه می گیرند، امری که در چند سال اخیر مسبوق به سابقه بوده است و صهیونیستها هرگاه از قدرت موشک نیروهای مقاومت به عجز رسیده اند، چاره کار را در واردکردن فشار به ایران از طریق دوستان بینالمللی خود دیدهاند.
مقامات تلآویو برای اثبات ادعای خود مبنی بر نقش ایران در تجهیز تسلیحاتی نیروهای مقاومت فلسطینی هرازچندگاهی به سناریوسازی نیز میپردازند بگونهای که آنها در مارس سال جاری در آخرین سناریو خود به محموله سلاحی تمسک جستند که از طریق کشتی "کلوسسی" با پرچم پاناما به مکان نامعلومی منتقل میشد و توسط نیروی دریایی ارتش رژیم صهیونیستی با همکاری آمریکا در دریای سرخ توقیف شد.
البته برخی از تحلیلگران منطقهای نیز دوران دوازده ماهه حکومت اخوانالمسلمین بر مصر را یکی از عوامل اصلی تسهیل و تسریع در سلاحرسانی به نیروهای مقاومت فلسطینی میدانند. جنبش حماس که شاخه فلسطینی اخوان المسلمین محسوب میشود از ژوئن 2012 که محمد مرسی بر کرسی ریاست جمهوری سرزمین فراعنه جلوس کرد توانست روابط حسنهای را با این دولت مستعجل برقرار سازد و به نوعی حاکمان مصر را متقاعد سازد که از حجم تدابیر امنیتی و نظارتی در گذرگاه رفح بکاهند و به این ترتیب مجوز ضمنی واردات ادوات و تجهیزات نظامی را بدست آورند.
اما فارغ از اینکه سلاحهای مقاومت از چه منبع و از چه طریقی تامین میشود، موضوع اصلی آن است که در حال حاضر نیروهای مقاومت به انواع سلاحها و موشکهای پیشرفته در حد کلاس جهانی مجهز هستند و با همین سلاحها توانستهاند در 19 روز درگیری با ارتش متجاوز رژیم صهیونیستی ضربات سنگین و مهلکی را بر این ارتش وارد آورند.
طبق آخرین آمار منتشره از منابع صهیونیستی، تعداد تلفات ارتش این رژیم در نوزدهمین روز نبرد به 35 نفر رسیده است، البته سه شهرکنشین صهیونیست هم در حملات موشکی نیروهای مقاومت به هلاکت رسیدهاند، امری که کابینه رزیم صهیونیستی را در استانه فروپاشی قرار داده است.
"کشته شدن نظامیان اسرائیل در غزه میتواند به سقوط دولت نتانیاهو بیانجامد"، این تحلیلی است که "ماکس بلومنتال" کارشناس آمریکایی در مصاحبه با شبکه الجزیره به آن اذعان میکند و میافزاید که نخست وزیر رژیم صهیونیستی به علل سیاسی و برای آبروداری، تهاجم زمینی به باریکه غزه را در دستور کار قرار داده است.
اما شاید تشریح وضعیت ملتهب این روزهای سرزمینهای اشغالی از زبان یکی از ساکنین این اراضی شنیدنیتر باشد، زیو اشترنهل تاریخدان و استاد دانشگاه عبری اورشلیم (بیتالمقدس) در مصاحبه با نشریه فرانسوی اکسپرس میگوید: بدون یک توافق هیچچیز برای اسرائیلیها که به ویژه درجنوب زیر سایه موشکهای حماس به سر میبرند، تغییر نخواهد کرد. اصلیترین تهدید برای اسرائیل، حل نشدن مسئله جنگ با فلسطینیهاست.
اما مجهز بودن نیروهای مقاومت به انواع سلاح و موشک تنها دغدغه صهیونیستها محسوب نمیشود، بلکه این روزها صهیونیستها کابوس دیگری دارند تحت عنوان تونلهای زیرزمینی.
تحلیلگران نظامی، تونلهای زیرزمینی را یکی از سلاحهای مقاومت در نبرد اخیر میدانند، سلاحی که شاید اصلیترین محرک ارتش رژیم صهیونیستی در تهاجم زمینی به باریکه غزه بود. البته ارتش رژیم صهیونیستی پیشتر از طریق حملات هوایی نیز به مقابله با تونلهای زیرزمینی مقاومت پرداخته بود؛ حملاتی که در "خزاعه" و "شجاعیه" روی داد و به کشته و زخمی شدن شمار زیادی کودک و غیرنظامی فلسطینی منجر شد توجیه و بهانهای از سوی سردمداران رژیم صهیونیستی نداشت جز ازبین بردن تونلهای زیرزمینی مقاومت.
در شرایطی که به تعبیر پزشک نروژی شاغل در بیمارستان الاقصی غزه، ارکستر ماشین جنگی اسرائیل سمفونی وحشتناک خود را شروع کرده است، این نیروهای مقاومت فلسطینی هستند که در این نبرد، معادلات میدانی و منطقهای را تغییر دادهاند و چهارمین ارتش قدرتمند دنیا را به زانو درآوردهاند، بگونهای که حتی ایدههای تحمیلی آتشیبسی که در تلآویو طراحی و از ریاض ابلاغ و در قاهره اجرایی میشود مورد پذیرش نیروهای مقاومت قرار نمیگیرد و این امر دلیلی ندارد جز در موضع قدرت قرار گرفتن جهادگران فلسطینی.
در پایان باید خاطرنشان کرد که ترکشهای شکست محتمل رژیم صهیونیستی در نبرد با نیروهای مقاومت فلسطینی تنها به بدنه این رژیم اصابت نمیکند بلکه حامیان منطقهای و بینالمللی این رژیم غاصب نیز از نتایج این شکست بینصیب نخواهند ماند؛ نباید فراموش کرد که دولت آمریکا طبق توافق سال 2008 متعهد شده است که تا سال 2019، میزان مساعدتهای نظامی و تسلیحاتی خود به رژیم صهیونیستی را به مرز 30 میلیارد دلار برساند.
انتهای پیام/
صهیونیست ها فقط زبان زور را می فهمند .