به گزارش
حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، هم زمان با تهاجم دیوانهوار و وحشیانه اشغالگران صهیونیست به غزه و کشتار ددمنشانه مردم مظلوم آن سرزمین، رادیو گفتگو گفتگویی کوتاه با "محمدتقی تقیپور" کارشناس و پژوهشگر مباحث فلسطین و صهیونیسم و دبیرکُلّ جمعیّت حامیان آزادی قدس شریف داشته است.
متن این گفتگو به شرح ذیل است:
سؤال: علیرغم اعتراض دستههایی از یهودیان علیه دولت اسرائیل در قبال کشتار وحشیانه مردم غزه، یهودیان اراضی اشغالی فلسطین و شهرکنشینان یهودی و بسیاری از رهبران یهودی از اقدامات دولت و ارتش اسرائیل حمایت و دفاع و جانبداری کرده و حتی نسبت به قتل و کشتار مردم غزه ابراز رضایت و خوشحالی کردهاند. چگونه یک موجود انسانی میتواند از این همه خونریزی و کشتار و جنایت ضدانسانی دفاع و حمایت و حتی خوشحالی و پایکوبی کند؟
تقیپور: این به اندیشه و تعالیم یهودی و اصول و مبانی فکری یهودیان برمیگردد. در برخی متون و منابع یهودی به صراحت تاکید شده است که: «غیریهودیان مخلوقات شیطان هستند که مطلقاً هیچ چیز نیکویی در آنان یافت نمیشود.» در این متون همچنین آمده است که:«زندگی یک غیریهودی امری غیرضروری است؛ زیرا دنیا جز به خاطر گُل روی یهودیان ساخته نشده است.» در جامعه یهودی اراضی اشغالی فلسطین (چه سرزمینهای سال 1948 و چه شهرکهای یهودینشین کرانه باختری رود اردن) این ایده و تفکر به طور وسیع در میان عموم، در مدارس و ارتش آموزش داده و ترویج میشود.
خاخام لوباویچ ام. ام اشنویر زوهن رهبر فرقه جنبش یهودی «هابادی» یکی از شاخههای «حاسدیم» در اراضی اشغالی فلسطین که مقر خود او در نیویورک آمریکاست پیش از این به طور مکرر، این ایدهها را تبلیغ کرده و ترویج داده است. این در میان دیگر خاخامهای یهودی نیز امری بدیهی است. خاخامهای جنبش یهودی «گوش آمونیم» نیز به صراحت این تفکر را آموزش میدهند و ترویج میکنند که «خون یهودی با خون فلسطینی کاملاً متفاوت است و فرق دارد.»
؛ اسرائیل شاهاک در کتاب «تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سه هزاره» به صراحت اعتراف میکند که «مطابق آیین یهود آن گاه که یک یهودی، یک غیریهودی را میکشد، او نبایستی طبق قانون یهود، به هیچ شکلی تنبیه گردد زیرا این عمل قتل تلقی نمیشود.»
سؤال: آیا براساس همین دیدگاه و اندیشه است که سربازان و نظامیان اسرائیلی با سنگدلی تمام حتی به کودکان و زنان و سالخوردگان بیدفاع هم رحم نمیکنند؟
تقیپور: آنها میگویند فلسطین سرزمین موعود قوم یهود است. قوم یهود، باید در این سرزمین اسکان یابد و دولت یهودی یعنی اسرائیل کنونی وعدهای است که در نظام خلقت به آنها اعطا شده است. این امر باید به هر قیمتی محقق شود ولو با قتل و غارت و خون و کشتار همه مردم و صاحبان اصلی آن سرزمین. حتی کشتار مرغ و گاو و گوسفندان فلسطینی و از بین بردن درختان و مزارع فلسطینیان. در «تورات»، «سفر تثنیه»، باب 7، به صراحت نوشته شده است که:
«هنگامی یَهُوَه خداوند شما را به (فلسطین) سرزمینی که در تصرفش هستید، ببرد، .. و زمانی که آنها (فلسطینیها) را به شما تسلیم کند و شما آنها را مغلوب نمایید، باید همه آنها را بکشید، با آنها معاهدهای نبندید و به آنها رحم نکنید، بلکه ایشان را به کُلی نابود سازید.» همین چند روز پیش در خلال همین فاجعه غزه، یک خاخام یهودی به نام دوف لیئور از یک شهرک یهودینشین در الخلیل حکم به مشروعیت کشتار همه ساکنان غزه را داده است.
سؤال: از نظر آنها چرا و بر چه مبنا و اصولی خدای آنها (یهوه) چنین امتیاز و حقی برای یک قوم تعیین کرده است؟
تقیپور: بسیاری از خاخام و رهبران یهودی در این خصوص باز به متون کهن عبری یعنی تورات و تلمود استناد میکنند. آنها میگویند:«یهودیان فرزندان یهوه خدای بنیاسرائیل هستند.» باز در «سفر تثنیه تورات» باب هفتم، به صراحت چنین نوشته شده:
«چون شما قوم مقدسی هستید که به خداوند، خدایتان اختصاص یافتهاید او برای از بین تمام مردم روی زمین شما را انتخاب کرده است تا برگزیدگان او باشید.»
سؤال: آیا واقعاً در متون و منابع کهن عبری این چنین صراحت دارد که یهودیها به آن استناد و قتل و غارت و جنایات خود را به وسیله آن توجیه میکنند؟
تقیپور: بله کاملاً همینطور است. آنها نه فقط فلسطین را «حق تاریخی» خود و سرزمین موعود قوم یهود و بنیاسرائیل قلمداد کردهاند بلکه از رود نیل در دلتای مصر تا رود فرات در عراق را ملک مسلم و قطعی بنیاسرائیل میدانند و معتقد هستند که به هر قیمتی و با هر جنایت و قساوتی باید به این ایده جامه عمل بپوشانند. کشتار و قتل و غارت مردم در عراق و سوریه طی سالهای اخیر، چه از طریق تهاجم آمریکا به آن سرزمین و چه گروههای تروریستی تکفیری و سلفی مثل داعش، اینها همه ساخته و پرداخته اسرائیل و یهودیان و زرسالاران و کمپانیداران یهودی قدرتمند اروپا و آمریکا است که حامی و پشتیبان اصلی دولت اسرائیل هستند. جالب این است که در این مورد، یعنی در ارتباط با این سؤال نیز آنها استناد میکنند به متون و منابع دینی و کهن یهودی.
برای مثال میگویند در مجموعه «عهد عتیق»، کتاب «یوشع»، باب یک، به صراحت گفته شده است که خدای یهود یعنی یهوه به یوشع گفته است:
«خدمتگزار من موسی از دنیا رفته است، پس تو برخیز و بنیاسرائیل را از رود اردن بگذران و به سرزمینی که به ایشان میدهم برسان. همانطور که به موسی گفتم؛ هر جا که قدم بگذارید، آنجا را به تصرف شما در خواهم آورد حدود سرزمین شما، از صحرای نِگِب (نِقِب) در جنوب تا کوههای لبنان در شمال، و از دریای مدیترانه در غرب تا رود فرات و ... در شرق خواهد بود.» و در ادامه تصریح شده است: «... اکنون بروید و ... تمامی سرزمین کنعان و لبنان، یعنی همه سواحل مدیترانه تا رود فرات را اشغال نمایید. تمامی آن را به شما میدهم. داخل (آن سرزمینها) شده آن را تصرف کنید. چون این سرزمینی است که من(یَهُوه) به نیاکان شما، ابراهیم، اسحاق و یعقوب و تمامی نسلهای آینده ایشان وعده دادهام.»
و امروز رهبران دولت اسرائیل و قوم یهود همه توسعهطلبیها، تجاوزات، آدمکشیها و جنایات خود را با استناد به همین متون کهن توجیه میکنند آن چنان که طی 65 سال اخیر، یعنی از ابتدای اعلان موجودیت دولت جعلی و غاصب اسرائیل، همه جنایتها و اشغالگریها و قساوت و خونریزی و کشتار مردم فلسطین و لبنان و کشورهای اسلامی همجوار فلسطین را براساس این متون توجیه و خود را تبرئه میکنند.
سؤال: به نظر شما چقدر لازم است تا افکار عمومی، به خصوص جوانان جامعه ما و دیگر جوامع با ادبیات سیاسی و تعالیم آیینی یهود در این مباحث آشنا شوند؟
تقیپور: ببینید قرآن کریم، کلام الهی است و در سوره مائده آیه 82 به صراحت میگوید: «یهودیان را سرسختترین دشمن نسبت به اهل ایمان یعنی مؤمنان خواهی یافت.» آنها خود نیز در اعلان و ابراز این خصومت چه با زبان و بیان و چه آثار مکتوب و چه رفتار و اعمال خود هیچ ابایی ندارند؛ پس چرا رسانهها، نویسندگان، پژوهشگران و گویندگان نباید واقعیت را به مردم و جوانان خودمان منتقل کنند؟دشمن مهاجم و در کمین باید با نام و نمادو روش خودش معرفی و شناسانده شود. دشمن را باید با پرچم خودش به جوانان معرفی کرد نه پرچمهای پوششی و غیرصریح. در این باره ما کوتاهی کردهایم و از این زاویه فراوان زیان و خسران دیدهایم. متاسفانه این کوتاهی و قصور همچنان بیهیچ توجیهی استمرار دارد. این کوتاهی و ضعف چه از سرِ مصلحتاندیشی باشد و یا هر دلیل و توجیهی دیگر؛ فقط به زیان و ضرر جامعه اسلامی است. یعنی ما حقّ شناخت درست و حقیقی را از نسلِ جوان دریغ کردهایم و از این زاویه لطمات جبرانناپذیر را متحمل شدهایم و میشویم.
انتهای پیام/