به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری میدل ایست آی ؛ این پایگاه خبری در مقاله ای به قلم " دن گزل بروک " نویسنده سیاسی در موضوعات سیاست خارجی غرب نوشت : تمام کشورهایی که مورداستعمار قدرت های بزرگتر قرار گرفته اند همواره تحت رفتارهای خشونت آمیز و نیز سلب حق مالکیت بوده اند در نتیجه هدف اصلی و مهم استعمارگر نگه داشتن مردم مستعمره خود در شرایط ضعف و ناتوانی همه جانبه است . هدف اسرائیل و آنچه در سرزمین های اشغالی و علیه ملت فلسطین انجام می دهد چیزی جز این نیست .
بدهی است که استقلال فلسطین یک مانع بزرگ برای نیل به این هدف به شمار می آید . یک دولت مستقل فلسطینی , فلسطینیان را تقویت و قدرتمند خواهد کرد . در این صورت حاکمیت خصمانه اسرائیل , کنترل غیرقانونی بر مرزهای سرزمین های اشغالی و محاصره و بمباران های گاه بی گاه فلسطینیان نیز به پایان خواهد رسید .
به همین دلیل حزب لیکود اسرائیل و شخص بنیامین نتانیاهو بطور علنی با تشکیل دولت مستقل عرب فلسطینی در غرب رود اردن مخالفت کرده است . همچنین به همین دلیل است که " ییتزاک رابین " بعلت پیشنهاد تشکیل یک دولت نیمه مستقل فلسطینی توسط عوامل رژیم صهیونیستی ترور می شود . و باز هم به همین دلیل است که هرگونه پیشنهاد داخلی یا بین المللی برای تشکیل یک دولت فلسطینی _ حتی با شرایط و مسئولیت های محدود و مشروط _ در تمامی دوره ها با مخالفت های شدید از سوی مقامات تل آویو مواجه شده است .
در ادامه این مقاله آمده است : بعنوان مثال , طی سه سال از امضای قرارداد اسلو در سال 1993 که بر اساس آن معین شد که مناطقه فلسطینی نشین دارای حاکمیت مستقل فلسطینی شوند , آریل شارون و دیگر اعضای کابینه وی از هیچ تلاشی برای کوچکتر کردن مناطق تحت سکونت فلسطینیان به هر روش ممکن فروگذار نکردند . برگزاری انتخابات در سرزمین های اشغالی در سال 1999 و انتخاب ایهود باراک نیز تغییری در این سیاست ایجاد نکرد . تمامی مقامات صهیونیست در دوره های متوالی متعهد بوده و هستند که مانع تطابق کامل شرایط با مفاد قرارداد اسلو شوند .
به گفته جیمی کارتر , در این مدت بیشترین تعداد شهرک سازی های غیرقانونی رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف سرزمین های اشغالی ساخته شد . ماجرای معروفی که باراک از آن بعنوان "پیشنهادی سخاوتمندانه برای استقلال فلسطین " یاد میکند و در مذاکرات سال 2001 مطرح گردید کاملا تبدیل به یک افسانه شده است .
در دهه 2000 میلادی , ارزش سهام بین المللی با کشف ¼ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی در آب های غزه به شدت افزایش پیدا کرد . بلافاصله تل آویو محاصره دریایی نوار غزه را به منظور ممانعت از دسترسی فلسطینیان به این ذخایر گازی تشدید نمود . بدیهی است که دستیابی دولت فلسطینی به این منبع گازی طبیعی آینده اقتصادی فوق العاده ای برای سرزمین فلسطینی رقم می زند . بنابراین اسرائیل را بیش از پیش مصمم می سازد تا مانع تشکیل چنین دولت مستقل فلسطینی شود .
سپس در سال 2002 " طرح صلح سعودی " مطرح شد که در آن و با امضای 22 عضو اتحادیه عرب چنانچه تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی بر اساس مرزهای سال 1967 ( تنها 22 درصد از سرزمین اصلی و تاریخی فلسطین ) به رسمیت شناخته شود روابط میان اسرائیل و جهان عرب نیز بطور کامل عادی سازی می شود .
این طرح بلافاصله توسط ایالات متحده و با بیانیه های پی در پی " جوروج بوش " با ادعای حمایت از تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی مورد استقبال قرار گرفت . این نخستین بار بود که بیانیه ای از سوی دولت آمریکا به منظور حمایت از تشکیل دولت فلسطینی صادر میشد .
جف هالپر در این باره می گوید : این ایده بهترین گزینه برای آمریکا و عربستان به منظور تقویت رژیم صهیونیستی در منطقه بود چرا که از این طریق اعراب نیز از اقدامات آمریکا و اسرائیل بر ضد " ایران " حمایت کرده و به نوعی یک هژمونی صرفا اسرائیلی در کل خاورمیانه ایجاد می شد . به عبارت دیگر , عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس خواستار تشکیل یک دولت ( ضعیف و محدود ) فلسطینی بودند تا همکاری خود را با صهیونیستها و اربابان آمریکایی آنها توجیه کنند .
اما اسرائیل بطور اختصاصی لزوم حمایت اعراب از این رژیم را یا نمی خواهد و یا اهمیت آن را درک نمی کند . در حقیقت از نگاه مقامات صهیونیست ارائه تصویر یک " قربانی کوچک و اندکی شجاع " که اطراف آن را دشمنانش فراگرفته همواره یک پایه اساسی در روح افکار و اعتقادات القا شده به صهیونیستها و یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی بوده است . این افکار بعنوان ابزاری به منظور پیشبرد سیاست های توسعه طلبانه کابینه تل اویو مورد استفاده قرار می گیرد .
مهمتر از همه اینکه , هرگونه دولتی فلسطینی _ حتی با ضعیف ترین و محدود ترین امکانات و مسئولیت ها _ نیز از سوی مقامات اسرائیل کاملا غیرقابل تحمل می باشد . چرا که در چنین شرایطی هر لحظه امکان عقب نشینی یا سقوط قدرت در کابینه صهیونیستها وجود خواهد داشت .
این مشکل اسرائیل _ اتفاق نظر در حمایت از تسکیل دولت مستقل فلسطین _ در سال 2003 تشدید شد . در این سال گروه چهارجانبه ای با حضور "ایالات متحده , سازمان ملل , اتحادیه اروپا و روسیه " نقشه راهی را همانند طرح سعودی برای ایجاد صلح ارائه کردند که در آن تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی بعنوان پیش شرطی کلیدی و مهم برای دستیابی به صلح پایدار میان اسرائیل و فلسطینی تعیین گردید .
در پشت پرده این طرح پیشنهادی 14 شرط دیگر مطرح شد که بر اساس این شروط هرگونه سازش میان اسرائیل و فلسطین تا زمانی که دولت فلسطینی بطور کامل خلع سلاح نشده و تمامی سازمان های بزرگ این کشور تعطیل نشده اند , انجام نگیرد . از آن زمان تلاش های مختلفی از سوی ایالات متحده برای از شرگیری مذاکرات صلح بر اساس همین نقشه راه آغاز شد . این تلاش ها در حالی انجام می شود که اقدامات خصمانه و دشمنی آشکار تل آویو با تشکیل دولت فلسطینی کاملا بدیهی است .
در آخرین دور از مذاکرات سازش در ژوئیه 2013 , حتی طرف فلسطینی تقاضای خود را به مذاکره درباره مرزهای سال 1967 محدود کرده بود . اما این اقدام نیز تغییری در تصمیم اسرائیل ایجاد نکرد و طی نه ماه مذاکراتی که به رهبری " جان کری " وزیر خارجه آمریکا انجام گرفت هرگز شهرک سازی های غیرقانونی اسرائیل در کرانه باختری متوقف نشد .
در انتهای این مقاله آمده است : روند کارشکنی های اسرائیل برای جلوگیری از تشکیل ، تقویت یا توسعه یک دولت مستقل فلسطینی در داخل سرزمین های اشغالی یا در سطح بین المللی به همین اقدامات محدود نشده و همچنان ادامه دارد . شکست سیاست گذاری های دولت آمریکا و انگلیس در لیبی ،افغانستان ، سودان ،یمن وعراق باعث نشد که حمایت از تل آویو از وی این دو دولت غربی متوقف شود .
رژیم صهیونیستی از دیرباز مورد حمایت های همه جانبه لندن و واشنگتن بوده است . این حمایت ها حتی اکنون نیز که ارتش اسرائیل حدود یک ماه بطور مداوم و با وحشیانه ترین روش ها و ادوات جنگی به ساکنان نوار غزه یورش برده است ،ادامه دارد . به گفته بسیاری از کارشناسان بین المللی این حمایت ها با تشکیل دولت وحدت ملی در میان فلسطینی و اتحاد " فتح و حماس " تشدید شده است .
انتهای پیام /