ایس ونچورا صاحب دنباله شد، ولی ماسک که قرار بود تبدیل به یک مجموعه فیلم سینمایی شود، هیچ وقت به صورت یک فیلم دنبالهدار درنیامد.
«خنگ و خنگتر»، «بتمن برای همیشه»، «مرد کابلی» و «دروغگو، دروغگو» از فیلمهای پرفروش این بازیگر در سالهای 1995 تا 1997 هستند. این فیلم آخری هفته قبل از شبکه نمایش پخش و بهانهای برای چاپ این گفتوگوی اینترنتی شد. جیمکری در این گفتوگو (که خلاصهای از چند مصاحبه مختلف است) درباره جنبههای مختلف کاریاش صحبت میکند.
با آنکه در مهمانیها و جشنهای هالیوودی شرکت نمیکنید، ولی تا دیروقت بیدار میمانید. چرا؟
درست است، در مهمانیها و جشنها شرکت نمیکنم. از اینجور چیزها خوشم نمیآید. بسیاری از آدمهای دورو در این مهمانیها شرکت میکنند و راستش را بخواهید، تحمل اینجور آدمها برایم سخت است، اما بیدار ماندن تا دیروقت را دوست دارم. در ساعات پایانی شب تنها هستم و میتوانم با خودم حرف بزنم. در این تنهایی، مجبور به نقش بازی کردن نیستم و خودم و کارهایم را مورد قضاوت و بررسی قرار میدهم.
ارزیابیتان از «جیمکری» چیست؟
صحبت کردن در اینباره کمی سخت است. معمولا خود آدمها نمیتوانند قضاوت کاملا درستی از خودشان داشته باشند. تلاش من این است که ضعفهایم را پیدا و سعی در برطرف کردن آنها کنم. کار سادهای نیست. همه ما مشکلاتی داریم که خودمان بهتر از هرکس دیگر دربارهشان میدانیم. وقتی میخواهیم درباره کسی حرف زده و اظهار نظر کنیم، باید تمام جنبهها و جوانب فکری و زندگی او را لحاظ کنیم.
بهعنوان یک بازیگر کمدی فکر میکنید زندگی واقعی بخوبی و جذابیت قصه فیلمهایی است که بازی میکنید؟
خیر! آنها فیلم هستند و ارتباط چندانی به واقعیتهای زندگی روزمره ندارند. قرار است تماشاگران خود را سرگرم و برای چند ساعت از زندگی واقعی دور کنند. فکر میکنم این نکته و موضوعی است که خود آنها هم میدانند و متوجه آن هستند. اعتقادی به افسانههای شاهپریان ندارم و فکر میکنم در زندگی روزمره باید این موضوع را کاملا مورد توجه قرار داد. این افسانهها متعلق به پرده سینما هستند و بیرون از آن، وجود و واقعیت ندارند.
با آنکه بهعنوان بازیگری هالیوودی معروف شدهاید، ولی همیشه روی اصالت کاناداییتان تاکید دارید.
باید این کار را بکنم. هیچ انگیزه و تمایلی برای رها کردن میراث و فرهنگ کاناداییام ندارم. این نکته شامل تمام کسانی میشود که دوستم داشتند و حمایتم کردند. رشد و بزرگ شدنم در کانادا مرا تبدیل کرد به آنچه اکنون هستم. همیشه افتخار کرده و میکنم که کانادایی هستم.
شعار زندگیتان چیست؟
همیشه در مسیر درست حرکت کن و تلاشت این باشد که به کجراهه نروی. هیچ کس هیچ وقت از درستی لطمه نمیبیند.
فیلمهایتان را چگونه انتخاب میکنید؟
بندرت اتفاق میافتد خودم را داخل فیلم یا پروژهای پرت کنم و بگویم این فیلمنامه مال من است و باید در آن بازی کنم. آدمهای زیادی دور و برم هستند که فیلمنامهها را میخوانند و نظراتشان را به من میگویند. به این نظرها و پیشنهادها خیلی اهمیت میدهم. آنها کمکم میکنند آنچه را میخواهم پیدا کنم. تصورم این است که این شیوه کار، روش خوبی برای پیدا کردن فیلمنامههای خوب و مورد نظر است. اصل ماجرا این است که به دیدگاه کسانی که با تو همراه هستند اعتماد کنی.
جزو اولین بازیگرانی بودید که موفق به دریافت دستمزد 20میلیون دلاری شدید. احساس خوبی است؟
احساس خوبی است، همین! میدانید این اعداد و ارقام کلان فقط روی کاغذ هستند. در ابتدای کار 35 درصد این رقم، به عنوان کمیسیون کم میشود. بعد از آن نوبت مالیات میرسد که آن هم رقم بالایی را شامل میشود. شما وقتی چک 20 میلیون دلاری را دریافت میکنید، فقط حدود 5 میلیون دلار آن به دست خودتان میرسد. البته این رقم خوب و بالایی است، ولی 20 میلیون دلار نیست. باورم این است بازیگرانی که درخواست دستمزدهای بالا و کلان میکنند، برای خودشان دردسر درست میکنند.
پول برایتان ارزش و اهمیت زیادی دارد؟
خوب است، ولی خیلی وسوسهام نمیکند. همین قدر که به اندازه رفع نیاز و احتیاج باشد کافی است. بعضی وقتها (شاید خیلی وقتها) پول شما را به آدم دیگری تبدیل میکند و دیگر خودتان نیستید. این جنبه پول خیلی ترسناک است، اما باید برای به دست آوردن پول، سرپناه و یک زندگی خوب تلاش کرد. حتی برای تامین آینده، لازم است مقداری هم پسانداز کنی.
ظاهر شدن جلوی دوربین برایتان راحت است؟
خیر. هر بار که برای بازی در یک فیلم تازه جلوی دوربین قرار میگیرم، انگار برای بار اول است که این کار را میکنم. همان احساس ترس و ناامنی اولیه را دارم. تنها پس از گذشت چند روز از شروع فیلمبرداری است که احساس آرامش و راحتی میکنم. بعضی وقتها به این موضوع فکر میکنم که نمیدانم اصلا میخواستم به این چیز بزرگ که نامش هالیوود است، بپیوندم یا خیر. با این حال، به ارزش کاری که میکنم واقفم.
کار جدید چه دارید؟
امسال قسمت دوم کمدی موفق «خنگ و خنگتر» را روی پرده سینماها میفرستم. چند سال بحث تولید آن بود و این اتفاق بالاخره سال گذشته رخ داد. خیلی خوشحالم که بالاخره این فیلم ساخته شد. برادران فارلی (پیتر و بابی) که سال 1994 قسمت اول آن را ساختند، کارگردان قسمت جدید آن هستند و من دوباره نقش لوید کریسمس احمق و خنگ را در آن بازی میکنم./قاب کوچک