به تازگی از زبان یک سیاستمدار اسرائیلی شنیدیم که رژیم صهیونیستی به واقع چه نقشهای در مورد فلسطین در سر دارد. "موشه فیگلین" ارتش و سردمداران اسرائیلی را به تصرف کامل غزه و راندن فلسطینیان از خانههایشان فراخوانده است. این گزارش
سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به بررسی چاره نهایی رژیم رو به زوال صهیونیست میپردازد.
*** اسرائیل در پی تارومار مبارزان و مدافعان "حماس"
براساس طرح شوم این رژیم، باید فعلاً محلهای بزرگ اسکان به ظرفیت 1.8 میلیون فلسطینی در صحرای سینا در نظر گرفته شود تا در فرصتی مناسب، کشورهایی از اقصی نقاط دنیا برای تبعید و اقامت دائم آنها انتخاب شوند! البته هر کشوری که این مهاجران را بپذیرد، از سوی اسرائیل کمکهای اقتصادی هنگفتی دریافت خواهد کرد.
در گام بعدی از این برنامه، شهروندان اسرائیلی از دیگر مناطق سرزمینهای اشغالی به غزه منتقل خواهند شد. به عبارت دیگر فیگلین مدعی است که پاکسازی نژادی نوار غزه، فقط و فقط باید از طریق اخراج تمامی اقوام فلسطینی از سرزمینشان محقق شود.
این طرح باورنکردنی این بار نه از سوی یک افراطی حاشیهای صهیونیست، بلکه توسط نماینده حزب حاکم "لیکود" و معاون سخنگوی پارلمان این رژیم عنوان شده است. بنابراین دیگر نادیدهگرفتنی نیست.
فیگلین اواخر هفته گذشته در مطلبی نسبتاً طولانی در صفحه فیسبوک خود "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل را مخاطب قرار داد و وی را به دلیل سیاستهای فعلی شکستخوردهاش در غزه به باد انتقاد گرفت، سپس اجرای فوری طرح بالا را از وی خواستار و مدعی شد: «بحث بر سر دو کشور و دو مردم نیست. در اینجا فقط یک کشور برای یک ملت وجود دارد.»
وی در ادامه ادعاهایش نوشت: ما باید راهبردمان را تغییر دهیم و دشمنان اسرائیل را از نو تعریف کنیم. در تعریف جدید هیچکدام از فلسطینیان برای ما فرقی باهم ندارند، چون همگی میدانیم که "مقاومت حماس" اولاً مواضع خود نسبت به اسرائیل را هرگز تغییر نخواهد داد و ثانیاً از پشتوانه محکم مردمی برخوردار است. پس همه آنها به طور دستهجمعی باید مجازات شوند. با تصرف غزه میتوان مبارزان و مدافعان را همزمان تارومار کرد.
به تصور فیگلین اگر این طرح پیاده شود، قوانین حاکم بر اسرائیل، باریکه غزه را هم دربرخواهد گرفت، شهر غزه و حومۀ آن به منطقهای توریستی- اقتصادی برای اسرائیل تبدیل خواهد شد.
*** تاریخی به قدمت 2000 سال و پردهای که پس از شصت سال فرو میافتد...
«همه فلسطینیان باید اخراج شوند تا سرزمینشان، اقامتگاه مردم "برگزیده" شود.»
این طرحی است که هیچ تفاوتی با آرمان نژادپرستانه "هیتلر" برای نازیها نمیکند.
آنچه که امروز فیگلین صراحتاً بر زبان آورده، سالهاست که عملاً از سوی رژیم صهیونیستی دنبال میشود. البته این سیاست موذیانه و تجاوزکارانه از قرن گذشته تاکنون، درست در برهه زمانی کنونی به منصه ظهور رسیده و نشان میدهد که والیان آن قصد به سرانجام رساندنش را دارند.
به نظر میرسد هرگونه تلاشی که در این مسیر به ظاهر میخواست بحران فلسطین- اسرائیل را در جهت دیگری پیش ببرد مانند گفتگوهای صلح خاورمیانه، قرارداد اسلو، راهحل دو کشوری و... بیشتر با هدف به تأخیر انداختن این تاکتیک بود؛ لذا در پس لبخندهای تصنعی، همگی تخریب شد و به بنبست رسید.
بحران خاورمیانه علیرغم پیچیدگیهای خاص خود، تعریف سادهای هم دارد. فلسطینیان از نسل قوم فلسطین در 2000 سال قبل و دوره روم باستان هستند. در قرن 8 میلادی اکثریت قریب به اتفاق آنان به دین اسلام گرویدند و اقلیت اندکی نیز بر آیین یهودیت و مسیحیت باقی ماندند که در کنار یکدیگر همزیستی مسالمتآمیزی داشتند. در جریان جنگهای صلیبی مسیحیان اروپا درصدد تصرف فلسطین برآمدند.
پس از آن فلسطین بخشی از امپراطوری عثمانی بود تا زمان جنگ جهانی اول که تحت سیطره قسطنطنیه قرار گرفت. انگلیسیها از مصر خارج شدند و جنگ علیه ارتش عثمانی را آغاز کردند. انگلیسیها برای نخستین بار در تاریخ خاورمیانه، از گازهای سمی در این جنگ استفاده کردند و توانستند با کشتار غزه بر فلسطین و سوریه مسلط شوند.
از سال 1917 به بعد با ترورها، بمبارانها و تصویب قوانین متعدد بازگشت فلسطینیان به سرزمینهایشان ممنوع شد. غزه و غرب کرانه باختری به اشغال ارتش اسرائیل درآمد و "دیوید بن گوریون" (David Ben-Gurion) به سمت اولین نخستوزیر این رژیم انتخاب شد. وی در سال 1919 با بیان ایدئولوژی تسلط بر فلسطین گفت:
«هر انسانی، دشواری روابط میان اعراب و یهود را میفهمد ولی کسی به راهحل این مسئله آگاه نیست. در واقع هیچ راهحلی وجود ندارد! همانند عبور از پرتگاهی که نمیتوان پلی بر آن ساخت. ما به عنوان یک ملت، این سرزمین را برای خودمان میخواهیم و عربها نیز آن را برای خودشان میخواهند.»
در نقشه زیر به وضوح میبینیم که سرزمین فلسطین چطور از سال 1946 تا به امروز از فلسطینیان دزدیده شد و تنها چندین بخش جزئی پراکنده برایشان باقی ماند:
سیاست رژیم صهیونیستی از آغاز این بوده که عرصه زندگی را بر فلسطینیان چنان تنگ کنند که داوطلبانه مجبور به ترک وطن شوند. هر زمان که فلسطینیان در برابر این سیاست مقاومت به خرج دادند، با برچسب "تروریست" مورد هجوم نظامی قرار گرفتند. هر کس هم که کشتار غیرنظامیان را محکوم کرد، به "یهودیستیزی" متهم شد.
در حال حاضر صداهای بسیاری در اسرائیل شنیده میشود مبنی بر اینکه "اعراب" باید به کشورهای همسایه یا آمریکای جنوبی یا روسیه منتقل شوند، در آنجا فضای کافی برای اقامت آنها وجود دارد.
این، مشابه خواستۀ نژادپرستان سفیدپوست در آفریقای جنوبی است که خواهان خروج سیاهپوستان از این کشور هستند. همان طور که حاکمیت سفیدپوست و نژاد اروپایی قادر به تحمل سیاهان در کنار خود نیست، ماهیت نژادپرستانه صهیونیسمها هم هرگز با فلسطینیان به صلح پایدار نخواهد رسید.
ولی در مقابل، فلسطینیان با گذشت 70 سال تبعیض، فشار و جنگ دائمی، حاضر به ترک میهن خود نمیباشند. به همین خاطر آتشبسهایی که پی در پی نقض میشوند و گفتگوهای صلح که پی در پی به شکست میانجامند، در حقیقت تظاهری بیش نیست.
گزارش از طاهری
انتهای پیام/