سناریوی عرسال: حقیقت‌ها و پیامدها
هجوم تروریست‌ها به عرسال لبنان، حقیقت‌ها و پیامد‌هایی را به همراه داشت که در این گزارش، به گوشه ای از آن، اشاره شده است.
به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از روزنامه "الثوره"؛ حمله داعش به عرسال، با هجوم تروریست های حاضر در این منطقه، به مراکز نظامی لبنان و با همکاری برخی از اهالی عرسال که با دریافت مزد و یا گرائیدن به تروریسم، به آن خدمت می کنند، آغاز شد و موجب خسارات چشمگیر جانی و مالی شد.
در سایه تغییرات و ناپایداری‌هایی که طرح صهیونیستی-آمریکایی در منطقه، پس از شکست‌های متناوب در سوریه، دستخوش آن بوده و نهایتاً به توطئه دوجانبه "اسرائیل-داعش" و برپایی دولت تروریستی عراق و شام، به منظور فروپاشی محور مقاومت و توجیه رفتارهای اسرائیل علیه ملت فلسطین منجر شده و نیز در سایه ی جنایاتی که اسرائیل علیه مقاومت در غزه مرتکب می شود، داعش برآن شد تا بعد از سناریوی موصل، در راستای برنامه ای که اصطلاح "جنگ های هفتگانه" را بر آن اطلاق کرده است، مناطق مشخصی را تحت اشغال خود درآورد.
این برنامه، به اشغال کامل الانبار در عراق، حسکه، جبل الشاعر و حمص در سوریه و عرسال، عکار و طرابلس، به عنوان هفت منطقه ای که برای دولت تروریستی داعش، گذرگاهی به سمت دریای مدیترانه می گشاید و منطقه جغرافیایی آن را گسترش می دهد و همچنین، به عنوان مناطقی نفت خیز که منابع مالی این دولت را تامین می‌کند، چشم دوخته است.
هجوم داعش به عرسال، یک توطئه غیر منتظره و غیر قابل پیش بینی نبود، بلکه بناب افشاگری وزی خارجه سابق آمریکا، هیلاری کلینتون، داعش طرحی آمریکایی است که با سرمایه گذاری آل سعود، اقدامات خود را انجام می‌دهد.
این توطئه داعشی، در آغاز، بیشتر اهداف خود را محقق ساخت و گروه های مسلح، این منطقه و بیشتر پایگاه های ارتش را به اشغال خود درآوردند، اما ارتش لبنان، اندکی بعد به خود آمد و بدون توجه به اوضاع سیاسی داخل و به حسب وظیفه، شروع به پاسخ گویی کرد و نیرو های خود را به حرکت درآورد که طی 48 ساعت توانست آرامش را باز گرداند و زمام امور را در دست گیرد، به شکلی که سریعا با استقرا در دور تا دور عرسال و محاصره ی داعش، مانع نفوذ بیشتر این گروه تروریستی به خاک لبنان شد و به آنها، پیام داد که اقدامات غافلگیرانه به پایان رسیده و ارتش، راه را بر اجرای برنامه آنها خواهد بست.
هجوم داعش، اگر پاسخهای دفاعی سه گانه نبود، نزدیک بود موفق شود و وارد طرابلس شود:
- اول- دفاع نظامی:
نبرد دفای ارتشی که آرامش خود را بازیافت و با منطقی نظامیی که از سیاست تاثیر نگرفته، شروع به تحکیم مواضع خود درمنطقه عرعسال و تثبیت پایگاه های خود نمود.
- دوم- دفاع مردمی:
جبهه مردمی که در عکس العمل ساکنان منطقه عرسال که احساس خطر کردند و با هوشمندی بالا به کمک ارتش شتافتند، بروز یافت.
- سوم- ملی گرایی رسانه ای:
با بسیج همگانی لبنان که موضع سیاسی و رسانه ای آن را همراهی کرد، منجر به گوشه نشنینی جریان المستقبل و سیاستمدران داعشی مسلک شد و به آنان فهماند که توطئه ی آنها، شکست خورده و فرصتی برای ادامه آن ندارند.
این پاسخ سه گانه لبنان، با استفاده از حمایت نظامی از پیش اعلام نشده ارتش سوریه، خیلی زود، هجوم داعش به عرسال را ناکام گذاشت و طرفداران آن، مانند جریان "المستقبل" را مفتضح ساخت؛ علی رغم این پیروزی، ولی تاجران سیاست در لبنان، فاچعه ای ملی را بوجود آوردند که بر خی از آن، عبارتند از:
- آشکارا، اظهار کردند، مسلحانی که علیه دولت سوریه کار می کنند، حق دارند تا در اراضی لبنان حضور داشته باشند و اقدامات خود را انجام دهند و دولت حاکم بر لبنان، از هماهنگی ارتش لبنان با ارتش سوریه، جلوگیری کرد.
- جلوگیری از ارتش، برای اجرای عمیات نظامی مناسب جهت آزادی سربازان ربوده شده خود
- محدود کردن قوه قضائیه لبنان در مجازات کسانی که به روی ارتش، آتش گشودند و آدم ربایی کردند.
انتهای پیام/
