به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، عبور از دروازه موفقیت با تلاشی مستمر، پشتکار و برنامهریزی درست نهتنها خستگی را از تن میتکاند بلکه خاطرهای زیبا در قاب زندگی انسان به جا میگذارد. مهسا دولتشاهی در چهارمین روز دی ماه 1375 در خرمآباد بهدنیا آمد و با کسب رتبه 4 علوم تجربی نشان داد درس خواندن نه نیاز به امکانات ویژهای دارد و نه به نقطه خاص جغرافیایی بلکه تنها ارادهای محکم و آهنین برای عبور از دژ کنکور لازم است.
از دوران تحصیل تان بگویید. از همان ابتدا شاگرد زرنگ بودید؟در مقطع ابتدایی از شاگرد زرنگهای کلاس بودم بعد ازپذیرفته شدن در آزمون ورودی تیزهوشان قویتر و با پشتکاربیشتری درمسیر زندگی حرکت کردم. تلاشهایم برای قویتر شدن پایه درسیام از همان دوره راهنمایی شکل محکمی به خود گرفت. پدرم مهندس شیمی بود و مادرم لیسانس ریاضی داشت به همین خاطر درس خواندن در خانواده ما حرف اول را میزد. از طرفی رقابت در مدرسه تیزهوشان موج میزد و من یکی از بهترینهای میدان تنگاتنگ رقابت بودم. یک رقابت سالم با خانم فاضلی رتبه 6 تجربی، از هر دو ما دانشآموزی ساخت که بتوانیم جزء رتبههای تک رقمی کنکور شویم. سال دوم دبیرستان کنکور دغدغه اصلیام شد و به رتبه تک رقمی فکر کردم بنابراین برای محک زدن توانایی هایم در آزمونهای آزمایشی شرکت میکردم و همزمان با تدریس معلمهای مدرسه تست میزدم.
نوع مطالعه تان به چه صورت بود؟مطالعه خوبی داشتم به قول مادر «آهسته و پیوسته میخواندم» در کنار درس، تفریح نیز داشتم و بهگونهای نبود که از درس دلزده شوم و از آن لذتی نبرم. از سال دوم ساعت مطالعهام در هفته 30تا 40 ساعت بود همین روند با کمی افزایش تا سال سوم ادامه داشت. در پیش دانشگاهی رقابت سنگینتر و کار کمی سختتر شده بود.
چگونه خود را برای کنکور آماده کردید؟همیشه با برنامه آزمونهای آزمایشی پیش میرفتم. میدانستم در هر بازه زمانی چهکار کنم. در تابستانی که میخواستم وارد پیش دانشگاهی شوم پایهام را قوی و خود را آماده کردم تا در سالی که پیش رو داشتم روی درسهای پیش دانشگاهی تمرکز کافی داشته باشم. بعد از عید بهخاطر اینکه هر روز از خودم آزمون میگرفتم و سؤالات جامعی را میخواندم درسهای پیش دانشگاهی را زیاد نمیخواندم و تمرکزم بیشتر روی جمع بندی دروس پایه و پیش بود.
انتظار کسب این رتبه را داشتید؟قبل از کنکور انتظارم این بود که بین نفرات اول تا 10 کنکور باشم اما کنکور سال 93 بسیار چالشی بود بخصوص اینکه درس زمین شناسی جزو درسهای رتبه آور است بهخاطر زمان کمی که داشتم نتوانستم تستها را پاسخ دهم تقریباً ناامید شده بودم و حتی بعد از کنکور گریه میکردم اما درصدهای بالای دروس دیگر کمکم کرد ولی بازهم فکر نمیکردم چنین رتبهای را بیاورم. تقریباً بعد از کنکور ناامید بودم.
جلسه آزمون را چگونه مدیریت کردید؟وقتی پاسخنامه را برداشتم کاملاً آرامش داشتم و هر چند در دروس عمومی مقداری وقت کم آوردم خوشبختانه تمرکزم را از دست ندادم و طبق زمانی که پیشبینی کردم، پیش رفتم. کنکور چالشهای زیادی همراه داشت ولی چیزی را تغییر نداد و این بهخاطر مدیریت درست استرس بود که در آزمونهای آزمایشی یاد گرفته بودم البته داشتن استرس تا حدی طبیعی است، اما مهم این است که خود را نبازیم.
مهمترین دلیل موفقیت تان را در چه میدانید؟اول لطف خدا و بعد استعدادی که خداوند در اختیارم گذاشته و توانستهام آن را شکوفا سازم و پدر و مادری به من عطا کرده که همواره تلاش کردند تا به موفقیت برسم بخصوص اینکه والدینم در سال آخر خیلی اذیت شدند اگرچه یک خواهر و بردار کوچکتر از خود دارم اما محیط خانه به اندازهای آرام بود که مشکلی پیش نمیآمد. به نظرم تلاش و زحمت فراوان و استفاده از امکاناتی که در اختیارداری مهمترین عوامل موفقیت هستند. مهم نیست در کجای ایران زندگی کنی بلکه مهم این است که از استعداد ذاتی و از وجود یک پدر و مادر خوب که بیشترین تلاش را برای فراهم ساختن امکانات بهکار میگیرند ، بهره بگیریم.
فکر میکنید بین یک دانشآموز شهرستانی و تهرانی به لحاظ کسب رتبه برتر چه تفاوتی وجود دارد؟هر چند ممکن است در شهرهای بزرگ امکانات زیادی در دسترس باشد ولی مهم پشتکار فرد و پیگیری پدر و مادر است. تجربه نشان داده داوطلبان تجربی در شهرستانها بیشتر موفق میشوند. ضمن اینکه در شهرستانها زمان بیشتری را میتوان برای کنکور گذاشت در تهران به دلیل مشغله روزمره و ترافیک سنگین شاید دانشآموزان نتوانند روی کنکور تمرکز زیادی کنند هر چند در شهرستانها امکانات کمتری وجود دارد اما با خواندن کتاب بیشتر میتوان به نتیجه رسید.
هوش و امکانات چقدر مؤثر بود؟وجود امکانات را در موفقیت خیلی مؤثر نمیدانم ممکن است کسی امکانات زیادی هم داشته باشد ولی پیگیر نباشد. به نظرم هوش 10تا 15 درصد تأثیر دارد ولی بقیه آن بستگی به پشتکار دارد و امکانات شاید تنها روی 5 درصد از موفقیت تأثیر بگذارد، ولی اصل پشتکار است چه بسا که اغلب افراد استعداد و امکانات دارند ولی چون پشتکار ندارند نمیتوانند به نتیجه دلخواه برسند.
روزی چند ساعت درس میخواندید؟خواب زیاد برایم مسأله ساز شده بود اما در حالت کلی از تابستان سال پیش دانشگاهی هفتهای حدود 40تا 45 ساعت درس میخواندم و خوابم بین 8 تا 9 ساعت بود. در تابستان خستگی را احساس نمیکردم. درس خواندن را تازه شروع کرده بودم و پر از انرژی بودم در پاییز هفتهای 50 تا 55 ساعت مطالعه داشتم و چون با برنامه مدرسه پیش میرفتم انگیزه بالایی داشتم. در طول مطالعه شاید یک یا دو ساعت احساس خستگی میکردم بعد با این فکر که قرار است در آینده چه اتفاقی بیفتد عزمم را جزم میکردم و ادامه میدادم. در نیم سال اول 50 تا 55 ساعت و بعد از امتحانات نیم سال اول یعنی دی ماه 60 ساعت در هفته درس میخواندم.
کمی ناامید و خسته به نظر میرسیدم بیشتر در خانه بودم و با بچههای مدرسه سر و کار نداشتم و انگیزهام پایین آمده بود ولی با توکل به خدا به آن غلبه کردم. نیم سال دوم 55 ساعت در هفته درس میخواندم حال و هوای عید خستگی را از تنم دور کرد. در خانه روحیه خوبی نداشتم کمی افت کردم بعد از عید که مدرسه تعطیل شد میزان مطالعهام را به روزی 10 ساعت رساندم و ماههای آخر از خود آزمون میگرفتم و بعد ساعت مطالعه را مقداری کم کردم زیرا احساس میکردم از لحاظ فیزیکی و جسمی باید برای کنکور آمادگی داشته باشم و خوابم زیاد شده بود ولی صبحها زود بیدار میشدم.
تفریحی هم برای رفع خستگی داشتید؟در زمان استراحت مسابقات جام جهانی را دنبال میکردم که حال و هوایم عوض شود ماه آخر را به تفریحهای اینچنینی اختصاص داده بودم. در خانواده ما اینگونه نیست که با کسی رفت و آمدی نداشته باشیم و مهمانی نرویم هر دو هفته یک بار به خانه پدربزرگم میرفتم که به نظرم به لحاظ روحی تأثیر خوبی داشت اینکه از خانه تکان نخوریم و مدام درس بخوانیم مهم نیست مهم این است که بدانیم، چهکار میکنیم و چه فاکتورهایی مهم است البته تقویت روحیه داوطلب از سوی والدین نیز خیلی اهمیت دارد.
برای موفقیتهای اینچنینی چقدر برنامهریزی مؤثر است؟برنامهریزی اصلیترین و مهمترین فاکتور است اگر ما وقت زیادی بگذاریم و درس زیاد بخوانیم ولی ندانیم در چه مسیری حرکت میکنیم دچار استرس و سردرگمی میشویم ولی اگر هر فردی برای خودش بازه زمانی و شیوه خاصی را برای درس خواندن در نظر بگیرد با تنظیم ذهنی بیشتر، اعتماد به نفسش افزایش مییابد. برنامهریزی بلند مدت خوب است و برنامهریزی کوتاه مدت باعث مدیریت زمان میشود.
موقعیت جغرافیایی چه تأثیری در رتبهآوری داوطلبان دارد؟مسلماً خیلی از داوطلبان شهرستانی با شنیدن اینکه شهرستانیها رتبههای خوب و تک رقمی بهدست آوردهاند روحیه میگیرند. تماسهای تلفنی بعد از کسب این رتبه به من نشان داد زندگی و تحصیل در مناطق محروم محدودیتی ایجاد نمیکند. احساس کردم ما واقعاً محروم نیستیم و این فقط بهانه است. قبولیام با رتبه 4 علوم تجربی به سایر داوطلبان امید داده است مطمئناً شهرستانیهای نقاط محرومتر با دیدن این رتبه روحیه گرفته و انگیزه بیشتری برای رقابت پیدا میکنند.
تمرکز اصلی تان بیشتر روی کدام درس بود؟در رشته تجربی زیست شناسی تعیینکنندهترین درس است زیست شناسی در سالهای اخیر کاملاً مبتنی بر کتاب شده و هیچ منبع دیگری برای مطالعه وجود ندارد همین مسأله باعث شده مناطق محروم که اغلب روی کتاب تمرکز میکنند بیشتر موفق شوند. برای من نیز زیست چالشی بود و حدود 20 تا 30 درصد از وقتم را برای آن اختصاص دادم چون میدانستم که تلاش زیاد و مداومی میطلبد.
کدام درس را با علاقه زیادتری دنبال میکردید وکدام درس حس خستگی میداد؟تقریباً با همه درسها ارتباط میگرفتم زیرا میدانستم آیندهام به آنها وابسته است. درس معارف برایم بدیهی به نظر میرسید و زمین شناسی خستهکننده و کسل آور بود ریاضی را خیلی دوست داشتم و 93 درصد تراز نمرهام بود یکی از علتهایی که توانستم به سؤالات سخت ریاضی غلبه کنم تلاشهای مادرم بود. پایه خوب ریاضی و تسلط کامل به آن بسیار کمککننده بود و زیست شناسی را واقعاً بهخاطر اینکه آیندهام را در گرو آن میدیدم با علاقه دنبال میکردم و 4/95درصد زدم.
مدیریت زمان و استرس سر جلسه کنکور چگونه گذشت؟بهخاطر آزمونهای زیاد قبل از کنکور هیچ استرسی نداشتم علاوه بر این یک هفته قبل از کنکور خانوادهام به من خیلی کمک کردند و درباره آزمون صحبتی نمیکردند به داشتههایم اعتماد کرده و همه چیز را به خودم سپرده بودند. این عوامل باعث شد که آرامش لازم را بهدست بیاورم میدانستم اگر سؤالی سخت باشد چگونه زمان را در دست بگیرم مثلاً در ریاضی دو سؤال پشت سر هم را نتوانستم همان ابتدا پاسخ دهم یا شیمی و معارف خیلی سخت بود و ممکن بود هر آن به لحاظ روحی به هم بریزم ولی این کار را نکردم و سعی کردم هر طور شده آن را به سرانجامی برسانم با خود گفتم اگر سؤالی سخت است برای همه سخت بوده و همه در شرایط یکسانی هستند. در 5 دقیقه پایانی وقتی به همه سؤالات پاسخ دادم سراغ تستهای باقی مانده رفتم.
الگویتان در زندگی چه کسی بوده است؟الگویم رتبههای برتر کنکور سالهای پیش بود ولی بزرگان علم همچون پروفسور سمیعی در نگاهم از جایگاه خاصی برخوردار هستند و همیشه از جایگاه علمیشان لذت میبردم به همین خاطر علاقه دارم در زمینه مغز و اعصاب پیشرفت کنم. همچنین مجرب ثانی ازمنطقه 3 شیروان که رتبه 4 تجربی را سال قبل آورده بود الگوی اصلیام بود. اینکه توانسته بود از منطقه محروم با امکانات کم رتبه تک رقمی بیاورد به من قوت قلب میداد.
تا به حال در افراد فامیل رتبه تک رقمی داشتهاید؟هرگز کسی نتوانسته بود حائز این رتبه شود همه آنها شگفت زده شدهاند.
موفقیت چه طعمی دارد؟خیلی خوشحال هستم فقط برای دوستانم که نتوانستهاند رتبه بیاورند یا حداقل رتبه دلخواهشان را کسب کنند ناراحت شدم. به خاطر طعم شیرین موفقیتم از پدر و مادر و معلمها و مدیر مدرسه و هر کسی که برایم زحمت کشید، تشکر میکنم
نکته آخر؟کنکور فقط با برنامهریزی قابل حل است.
روزنامه ایران
ادم باید عاشق هدفش باشه