ایران و عربستان در پیام های جداگانه ای حمایت خود را از نخست وزیری عراق اعلام کردند. آیا انتخاب نخست وزیر جدید عراق می تواند عامل نزدیکی میان ایران و عربستان شود؟
حوادث خاورمیانه رقابتی میان ایران، عربستان، ترکیه و مصر ایجاد کرده است. البته در حال حاضر مصر درگیر مشکلات خاص داخلی خود است. بعد از حمله آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم صدام حسین، عربستان تحولات را به رسمیت نشناخت و نسبت به رویدادهای پیش آمده معترض بود. این اعتراض ها به خصوص بعد از نفوذ ایران در عراق و تشکیل دولت شیعی بیشتر شد. زیرا آنها خطر هلال شیعی را در مقابل جهان عرب مطرح کردند. اما تحولات پیش آمده فرصتی را برای عربستان فراهم کرد تا با تغییر حکومت بشار اسد، سریال ارتباط جوامع شیعی را قطع کند. به خصوص اینکه ایران از طریق سوریه در لبنان نفوذ داشت. اما انگونه که انتظار می رفت، تحولات سوریه به نفع عربستان پیش نرفت. در عین حال مذاکرات هسته ای میان ایران و گروه 1+5 و بهبود روابط ایران و آمریکا، دیگر رویدادهایی بود که به کام عربستان خوشایند نبود. عربستان از آمریکا انتظار داشت اقدامات سخت افزاری در قبال سوریه انجام دهد، اما آمریکا رویه راه حل سیاسی و دیپلماتیک را در پیش گرفت. بنابراین فرایند رویدادهای سوریه، دستاورد نسبی برای ایران و نافرجامی را برای عربستان در پی داشت. پس از آن عربستان اعلام کرد دیپلماسی مستقل خود را در منطقه پیگیری خواهد کرد. حضور داعش در عراق با توجه به اظهارات مالکی که معتقد بود ساخته و پرداخته عربستان است، نشان از پیروزی نسبی برای آل سعود داشت. هر چند در این میان مالکی نیز سیاست ناپخته ای را در پیش و بافت قومی، مذهبی در عراق و نقش سنی ها و کردها را نادیده گرفت و اکثر کارشناسان تصرف موصل توسط داعش را ناشی از ضعف مدیریتی آقای مالکی می دانستند. حتی آمریکایی ها معتقد بودند برای حل مساله عراق پیش از هر چیز باید تغییراتی در سیستم نخست وزیری صورت گیرد.
جمهوری اسلامی ایران کماکان رویه سابق خودش را در پیش گرفته بود تا اینکه آقای سیستانی نظراتی را در مورد نخست وزیری آقای مالکی مطرح کرد و سرانجام نخست وزیر جدید معرفی شد. تغییر مالکی ضرورتی بود که احساس می شد. در همین راستا عربستان و مصر حضور داعش و گسترده شدن فعالیت های آنها را نگران کننده دانستند. در واقع مقابله با داعش وجه مشترک ایران و عربستان شد. هرچند هنوز فرایند این مساله مشخص نیست. و اینکه تا چه حد امکان خروج داعش از عراق وجود دارد. اگر چنین شود، بدون تردید عربستان بیش از پیش تمایل به حل مسایل خود با ایران خواهد داشت. البته بخشی از آن ناظر به مساله بحرین نیز هست.
آیا حمله هوایی آمریکا به مواضع داعش و پیام حمایت ایران و عربستان از نخست وزیری العبادی، عراق را به ثبات و امنیت سوق خواهد داد و بحران داعش را برطرف خواهد کرد؟
به این بستگی دارد که آمریکا چقدر در مبارزه با داعش جدی وارد شده است. زیرا پس از ورود داعش به الانبار و سپس موصل، شاهد واکنش های ملایم از سوی قدرت های فرامنطقه ای به خصوص آمریکا بودیم. تنها اقدام آمریکا اعزام 300 مستشار برای آموزش و محافظت از کارمندان آمریکایی بود. این واکنش منفعلانه تردیدهایی را به وجود آورد. در همین حال تنها نگرانی اروپا نیز نه به خاطر نفس حضور داعش، بلکه به خاطر عضویت برخی افراد از اروپا در داعش بود که پس از بازگشت، تهدیداتی را متوجه اروپا می کند، بود. تا اینکه مسایل انسانی و برخورد داعش با کردها و ایزدی ها مطرح شد. از این رو هم اروپا و هم آمریکا به مقابله با داعش توجه کردند. البته اروپایی ها نسبت به حرکت های داعش آگاهی داشتند. به هر حال اگر مشارکت آمریکا در عقب راندن داعش اثر جدی داشته باشد، می تواند زمینه ساز فضای نوینی برای گفت و گو میان ایران ، عربستان و آمریکا باشد. اگر چنین نشود، در این صورت بعید به نظر می رسد که همکاری بین ایران، عربستان و آمریکا، بر اساس هدف مشترک که همان بیرون کردن داعش از عراق است، معنای خاص خودش را پیدا کند.
اعلام حمایت عربستان و ایران از نخست وزیری جدید در عراق، چه اثرات منطقه ای به خصوص بر سوریه خواهد داشت؟
اگر در مورد عراق توافقی حاصل شود، این مساله به سرعت به سوریه نیز تسری پیدا می کند. البته در مورد سوریه، ترکیه نیز وجود دارد. زیرا ترکیه تصور یک پیروزی بزرگ با هزینه کم را داشت، اما نه تنها دستاوردی برایش نداشت، بلکه چالشی برای ترکیه نیز شد. بنابراین اگر حل مساله عراق می تواند بهانه ای برای حل مسایل سوریه از راه سیاسی با ورود ترکیه باشد و رویدادی رقم بخورد که مورد رضایت همه جانبه قرار گیرد. در واقع ترکیه و عربستان احساس شکست نکنند و هم جایگاه ایران تا حدودی محفوظ باشد. تسری مساله عراق به سوریه باید در چارچوب موضوع حفظ شود تا ائتلافی میان مخالفان و سردمداران وضع موجود صورت گیرد.