به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، یادداشت زیر از مجموعه مقالات نگارنده درباره تاریخ و عملکرد سرویس جهانی بیبیسی و بخش فارسی آن انتخاب شده است. این یادداشت مبتنی بر دهها مصاحبه، مراجعه به منابع منتشر شده و نشریات و بویژه بررسی پروندههای متعدد دولتی بریتانیا درباره موضوع است. به دلیل محدودیت فضای روزنامه، پانویسهای یادداشت در اینجا نیامدهاند، ولی درصورت نیاز قابل ارائه و مراجعه هستند.
در یک گزارش مجلس اعیان بریتانیا در بررسی منشور پیشنهادی سرویس جهانی در دوره پارلمانی سالهای 2006 ـ 2005 چنین آمده است: «از زمان تاسیس سرویس جهانی بیبیسی، استقلال آن اساس توفیق آن بوده است. با این همه به دلیل آن که وزارت امور خارجه و مشترکالمنافع اداره تامینکننده مالی سرویس جهانی است، روابط رسمی بین آن (سرویس جهانی بیبیسی) و دولت علیاحضرت ملکه وجود دارد.
توافق رسانهای بین بیبیسی و وزارت خارجه تعیینکننده اهداف راهبردی سرویس جهانی بیبیسی است. این توافق سرویس جهانی بیبیسی را متعهد میکند که برنامههای تولید و پخش شده و اولویتهای رسانهای خود را براساس قراردادش با وزارت خارجه تنظیم کند. همچنین وزارت خارجه نقش تصمیمگیرندهای درباره شیوه کارکرد سرویس جهانی بیبیسی خواهد داشت.»
بیشتر محققان، حتی مورخان رسمی و غیررسمی بیبیسی، ابایی از ذکر این نکته ندارند که تاسیس بخش فارسی رادیو بیبیسی در اصل برای خنثی کردن فعالیتهای تبلیغاتی بخش فارسی رادیو برلین بر مخاطبان ایرانی و تحت فشار قرار دادن رضاشاه پهلوی در پیروی از سیاستهای جنگی متفقین و در مرحله بعد، توجیه اشغال نظامی ایران از سوی نیروهای نظامی بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفت.
تاسیس بخش فارسی بیبیسی تقریبا از ابتدای جنگ مورد نظر مقامات لندن بود. ظاهرا نخستین بار پیشنهاد و ضرورت این امر از سوی ریدر بولارد، وزیر مختار بریتانیا در تهران در گزارشی بیستونهم دسامبر 1939 (سه ماه پس از آغاز جنگ) به لندن ارسال شد. این پیشنهاد چهل روز بعد در نهم فوریه 1940 از سوی لندن تائید و به بولارد ابلاغ شد که وزارت خارجه و خزانهداری، بودجه لازم را برای تاسیس بخش فارسی مهیا کردهاند.
پیش از تاسیس رادیو فارسی بیبیسی، سفارت بریتانیا در تهران و بویژه دوشیزه «آن کاترین لمبتون» وابسته مطبوعاتی آن، مکررا در گزارشهای خود به لندن از تداوم و افزایش نفوذ تبلیغاتی آلمان نازی در میان مقامات و مردم ایران و ضرورت ایجاد نوعی ابتکار عمل در ماشین تبلیغات جنگی لندن از قبیل ترجمه اخبار و تفسیرهای جنگی سخن میگفت.
در آخرین روزهای دسامبر 1940 (دوم دی 1319)، پانزده ماه پس از آغاز جنگ جهانی دوم و هنگام برنامهریزی متفقین برای حمله نظامی به ایران (هشت ماه قبل از سوم شهریور 1320 و اشغال ایران)، بخش فارسی رادیو بیبیسی آغاز به کار کرد.
هنگامه جنگ جهانی دوم، صحنه پیکار خاموش وزارت خارجه و مسئولان ارشد بیبیسی از یک سو با برخی کارکنان بخش فارسی برای انتشار مطالب تبلیغاتی و فرمایشی دیکته شده از سوی وزارت خارجه بود. این مساله ابتدا این گونه حل شد که مطالب ارسالی به عنوان یک خبرنگار ظاهرا مستقل تهیه شود و در نهایت نیز اختلافنظر این گونه خاتمه یافت: «بیبیسی پذیرفت دولت انگلستان به لحاظ قانونی میتواند با پذیرش کامل و علنی، پخش هر چیزی را از بیبیسی فارسی بخواهد.»
در شرایطی که نویسندگان حامی استقلال رای بخش فارسی بیبیسی از پیروزی استقلال رای کارکنان آن رسانه بر وزارت خارجه بریتانیا در مساله دخالت در محتوای برنامهها سخن گفتهاند، عباس دهقان که از نسل نخست گزارشگران بخش فارسی بیبیسی است صریحا درباره موضوع استقلال رای آن رسانه گفته است: «ما دقیقا آنچه به ما داده میشد میخواندیم. مجاز به هیچ تغییری نبودیم. دو نفر انگلیسی بودند که به آنچه ما پخش میکردیم نظارت میکردند. آنها به زبان فارسی صحبت میکردند و بدقت گوش میکردند.»
سالهای 1320 تا 1328 دوره پاگیر شدن بیبیسی فارسی در بین ایرانیان بود. در این دوره مقامات وزارت خارجه بریتانیا تصمیم گرفتند نفوذ خود بر سرویس جهانی و بخش فارسی را به شکل غیرمستقیم و نامحسوس اعمال کنند. با این همه، با آغاز جنبش ملی شدن صنعت نفت در ایران، بیبیسی بار دیگر استثنائا و براساس مصالح ملی بریتانیا، آشکارا با سیاستهای تامینکننده مالی خود همراه شد؛ نخست با تهیه گزارشها و تفسیرهایی در ارائه تصویری مثبت از کارنامه شرکت نفت انگلیس و ایران و سپس با همگامی کامل با دولت لندن در مقابله با ملی شدن صنعت نفت و پایدار ماندن این سیاست و در آخر با همدستی کامل با طرح سرنگونی مصدق در بیستوهشتم مرداد 1332.
به دنبال روی کار آمدن دولت دکتر محمد مصدق در خرداد 1330 و با بالا گرفتن تدریجی مناقشه بین تهران و لندن و طرح احتمال وارد کردن ناوهای جنگی بریتانیا به آبهای ایران و اشغال مراکز نفتی، مسئولان وزارت خارجه بریتانیا به بخش فارسی دستور دادند 15 دقیقه به برنامههای روزانه خود بیفزاید. این افزایش برنامه بیبیسی فارسی پس از مدتی با از میان رفتن گزینه نظامی بریتانیا علیه ایران متوقف شد.
این گونه بود که حتی الول ساتن که خود روزگاری در ابتدای راه، همکار مهم بخش فارسی بیبیسی بود در کتاب کلاسیک خود درباره نفت ایران مینویسد: «از لندن جایی که بیبیسی با دو برابر کردن برنامههای خود به زبان فارسی دردسر آفرین شده بود، به ایرانیان گفته میشد اگر شرایط شرکت نفت انگلیس و ایران پذیرفته نشود، کارکنان انگلیسی صنعت نفت ایران را ترک خواهند کرد.»
اصرار مسئولان وزارت خارجه و سرویس جهانی به پخش برنامههای تبلیغی علیه ملی شدن نفت در ایران و حکومت مصدق تا آنجا پیش رفت که تهیهکنندگان و کارکنان فارسی این شبکه به عنوان اعتراض به این سیاست دست از کار کشیدند و دستکم برای مدتی حاضر به این کار نشدند و مدتی کارکنان غیرایرانی و فارسی دان وزارت خارجه بریتانیا با لهجههای غلیظ نامعمول خود به انجام برنامههای رادیویی بخش فارسی پرداختند. این اعتصاب اولین اعتصاب مجزا از کل مجموعه سرویس جهانی از سوی کارکنان بخش فارسی و احتمالا تنها مورد از این نوع در کل تاریخ بیبیسی است.
پرده آخر نمایش همگامی بیبیسی فارسی با دولت بریتانیا علیه ملی شدن نفت در ایران، همکاری مستقیم این شبکه در کودتای بیستوهشتم مرداد 1332 و سرنگونی حکومت دکتر محمد مصدق بود. در ماههای پایانی عمر حکومت مصدق و بخصوص پس از شکست تلاشهای سی تیر و نهم اسفند 1331 برای تضعیف و برکناری مصدق، طرحهای مختلفی از سوی لندن و واشنگتن به شاه ارائه شد ولی محمدرضاشاه که نگران از شکست این نقشهها و گرفتاری بیشتر خود بود به واسطه این طرحها اعلام کرده بود اطمینانی به جدیت آن دو کشور در کمک به او و سرنگونی مصدق ندارد. به پیشنهاد وزارت خارجه بریتانیا قرار شد از طریق سرویس جهانی بیبیسی پیامی به شاه منتقل شود که خود شاه آن را انتخاب کرده و نشانگر انتقال آن پیام به لندن و جدی بودن برنامه براندازی است.
شبکه چهار رادیو بیبیسی، بیستودوم آگوست 2005 برنامهای از سری برنامههای موسوم به «داکیومنت/ سند» با عنوان «یک کودتای خیلی بریتانیایی» پخش کرد. در این برنامه که از سوی مایک تامپسون، مجری و برنامهساز شناخته شده این شبکه تولید شد، تصریح شد گوینده بیبیسی با اعلام جمله «اکنون ساعت دقیقا 12 است» که توسط شاه و مقامات لندن قرار گذاشته شده بود، به جای جمله همیشگی «الان ساعت 12 است» پیامی رمزی به شاه و همراهانش برای نشان دادن آمادگی لندن برای عملیات کودتا دادند. به این ترتیب به شاه ثابت شد لندن و واشنگتن درباره کمک به او و سرنگونی مصدق جدی هستند.
بیجهت نبود که در گزارش پارلمانی توجیهی تهیه شده از سوی بخش دیپلماسی عمومی کمیسیون روابط خارجی پارلمان بریتانیا در تبیین و برنامههای کنونی و چرایی آینده برنامههای سرویس جهانی برای ایرانیان و تاسیس تلویزیون فارسی زبان چنین ذکر شده است: «بسیاری در ایران بیبیسی را ابزاری برای مداخله امپراتوری بریتانیا... و بسیاری از ملیگرایان گزارشهای بیبیسی را برای ایفای نقشی کلیدی در طرفداری از شاه و مخالفت با مصدق مورد انتقاد قرار میدهند.»
یکی از نکات قابل توجه و عبرتآموز درباره عملکرد سرویس جهانی بیبیسی این است که اگرچه مقامات ارشد دولت بریتانیا و همچنین کارکنان قدیمی وزارت خارجه آن کشور یا سرویس جهانی بیبیسی بارها در منابع و اظهارات رسمی و غیررسمی خود به تعامل کشورشان در براندازی حکومت مصدق اذعان داشته و به آن معترفند، اما معدودی از کارکنان و مدیران ایرانی بیبیسی فارسی اصرار دارند مساله همکاری سرویس جهانی بیبیسی با کودتاچیان را نادیده انگارند.
برای نمونه، آقای صادق صبا، مسئول کنونی بخش فارسی سرویس جهانی بیبیسی، ششم مارس (چهاردهم اسفند1389) اسفند 1389، در همایشی با عنوان «بیبیسی و انقلاب ایران»، در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن (سوآز)، در مقابل اظهارات صریح مسئولان بومی و انگلیسی بازنشسته وزارت خارجه و سرویس جهانی بیبیسی در تائید نقش دولت کشورشان و سرویس جهانی در کمک به عملیات براندازی حکومت مصدق، در شرایطی که هیچ کس توقعی از او درباره توجیه این عملکرد نداشت، یک تنه و تمام قد در اظهاراتی عجیب عنوان کرد این گفته مشهور که پیام رمزی از سوی حکومت بریتانیا به شاه در برنامه نیمهشب سرویس بیبیسی فرستاده شده تا بر عزم همراهی لندن با شاه در سرنگونی مصدق تاکید شود یک دروغ تاریخی است چون رادیو بخش فارسی بیبیسی نه در آن زمان و نه هیچ زمان دیگر اساسا در نیمه شب برنامهای نداشته است.
آقای صبا در آن صحبت خبر نداشتند یا اساسا تجاهل کردند که این پیام از سوی بخش انگلیسی رادیو سرویس جهانی بیبیسی اعلام شد، نه از سوی بخش فارسی و لذا تشکیک ایشان در اصالت مساله از بیخ و بن بیاساس است. صاحب این قلم در خلال همان نشست، این نکته را به آقای صبا تذکر دادم ولی ایشان چند بار دیگر نیز بر ادعای خودشان پافشاری کردند. با این همه به گمان من ایشان هم به مرور از موضع خود دست کشیدهاند چرا که در یکی از پاسخهای خود به پرسشی از سوی کاربران برنامههای خود اینچنین نوشتند:
«اسناد و مدارک موجود نشان میدهد در دوره مبارزات دکتر مصدق برای ملی کردن صنعت نفت و در کودتای بیستوهشتم مرداد تحلیلهایی از رادیو فارسی بیبیسی پخش میشد که علیه ایشان بود. کار به جایی رسید که کارکنان ایرانی رادیو فارسی بیبیسی در اعتراض به این تحلیلهای یکطرفه دست به اعتصاب زدند به طوری که مدتی برای اجرای برنامهها از افراد غیرایرانی استفاده میشد. دقیقا معلوم نیست این گونه مطالب چگونه به رادیو راه پیدا میکرد.
آیا تحلیلگران وقت بیبیسی تحت تاثیر تبلیغات دولت بریتانیا علیه دکتر مصدق این مطالب را مینوشتند یا ماموران سفارت بریتانیا در ایران یا کارشناسان وزارت خارجه در لندن این مطالب را تهیه میکردند و به بیبیسی میفرستادند؟ در هر صورت آنچه مسلم است لحن رادیو فارسی بیبیسی در آن دوره علیه اقدامات دکتر مصدق بود و یک رسانه بیطرف و مستقل نباید چنین لحنی میداشت... .»