برداشت اولیه این بود که دولت آمریکا در چهارچوب توافقنامه امنیتی با دولت عراق می خواهد واکنش نشان دهد اما بعد از مدت کمی ثابت شد که این نیروها تنها برای حفاظت از سفارت این کشوروارد بغداد شده اند و نسبت به روند پیشروی تروریستهای تکفیری داعش صرفا نظاره گر می باشند.
البته جز این انتظار نمی رفت و رفتار آمریکاییها به نسبت تروریسم در سوریه نیزهمین بود و آنها از همان ابتدا اگر موافق شکل گیری داعش هم نبودند ولی مخالفتی هم نداشتند و بصورت غیر مستقیم هم اجازه دادند این تروریستها در سوریه مسلح شوند.
جنایات تروریستهای تکفیری داعش در سوریه چیزی متفاوت تر از آنچه آنها امروز در عراق و کردستان عراق انجام می دهند نیست .از این رو سیاست آمریکاییها در قبال تروریستهای تکفیری داعش که لوله سلاحها را به سوی قلب مردم مسلمان منطقه گرفته اند امری تغییر ناپذیر است .در این میان با نزدیک تر شدن تروریستها به اربیل به عنوان پایتخت اقلیم کردستان عراق آمریکاییها تصمیم به حمله هوایی به برخی از مراکز تروریستها گرفتند و در حقیقت مانع از پیش روی تروریستها در این منطقه شدند .بخصوص که دولت مرکزی هم سرگرم نبرد با تروریستها در بخش های دیگری از عراق بود و هنوز دولت جدید شکل نگرفته و آن انسجام لازم عراقی برای رروبرو شدن با تروریستها در سطح ملی وجود نداشت .
آمریکاییها همزمان با انجام حمله هوایی به برخی از مواضع تروریستها، برخی از نیروهای اطلاعاتی و نظامی خود را هم در اربیل مستقر نمودند. این اقدام آمریکاییها از سوی برخی از رسانه های اقلیم کردستان عراق به گرمی مورد استقبال قرار گرفت و از تصمیم شجاعانه آمریکاییها به عنوان تحولی تاریخی یاد نمودند و تاکید کردند که موقعیت سوق الجیشی اقلیم کردستان عراق سبب شده است که آنها چنین تصمیمی بگیرند.
نقل است دوستی می گفت در فرهنگ عامه مردم کرد سادگی و صداقت بسیاری وجود دارد و همین صداقت سبب شده است که رسانه ها در کردستان عراق ذهن مردم را از نیات آمریکاییها منحرف بکنند و امروز آمریکا به عنوان یک دوست در کنار مردم کرد مطرح شود. درحالی که برای همین رسانه ها فرقی نمی کند که آمریکاییها چرا چند متر آنطرفتر سیاست متمایزی نسبت به داعش دارند؟
اتکاء صرف از سوی کردها به آمریکاییها در بحث داعش می تواند پایانی برای تمام رویایهای کردها در منطقه باشد.بدون اینکه بخواهیم به تاریخ روابط کردها با آمریکاییها نظر بیافکنیم با اندکی تامل در سیاست آمریکا نسبت به داعش می توان فهمید که نباید به این سیاست آمریکا دل خوش کرد وقطعا سیاست کنونی آمریکا راهی برای تمدید و طولانی کردن بحران در عراق است .
آمریکاییها در تمام این مدت برای اینکه در نزد شهروندان آمریکایی به عنوان قهرمان معرفی شوند اعلام کردند مواضع داعش را بمباران کرده و سلاح در اختیار کردها قرار داده اند تا بتوانند از خود دفاع بکنند اما بارها تاکید نمودند که مستقمیا وارد نبرد با داعش نخواهند شد. این سیاست در حقیقت همان سیاست یکی به میخ و یکی به نعل آمریکاست.از یک سو پاسخی برای افکار عمومی داخل آمریکا می دهند که بر علیه تروریستها وارد عمل شده اند، از سوی دیگر می خواهند به کردها بگویند که دوست آنها هستند و همسو با این اهداف می خواهند به داعش بگویند که سیاست آنها ریشه کن کردنشان نیست.
با این اوصاف فتنه گران در عراق باقی می مانند و کردها هم که اسلحه جدید گرفته اند مشتاق نبرد با داعش می شوند.اما این نبردها با اوصاف کنونی تا کجا و تا چه زمانی می خواهد ادامه پیدا بکند؟
بدون شک کردها حتی با حمایت آمریکاییها تا یک محدوده خاصی می توانند پیشروی بکنند و بیشتر ازاین امکانش را ندارند. در همین شرایط کنونی که هنوز برخی از مناطق کردنشین در اختیار داعش می باشد نیروهای کردی نتوانسته اند منسجم و تحت یک فرماندهی واحد عمل بکنند.این در حالی است که داعش در امتداد 1050 کیلومتر با کردها روبرو شده است.
با احتساب این شرایط باید گفت که کردها وارد یک نبرد فرسایشی با داعش شده اند و اگرچه در کوتاه مدت با توجه به گرفتن سلاح از آمریکا به نفع کردها است اما در بلند مدت یک نبرد فرسایشی را سبب می شود که همین امر کردها را تا سالها از رویاهایشان دور خواهد کرد.
کردها با این نوع درگیری فرسایشی دیگر نمی توانند بسان گذشته سرمایه های خارحی را به کردستان عراق جذب بکنند. با این نبرد فرسایشی کردها دیگر نمی توانند همزمان هم با داعش بجنگند و هم با دولت مرکزی وارد یک نبرد سیاسی شوند.
لذا براحتی می توان درک کرد که چرا آمریکاییها نیرو برای از بین بردن داعش به عراق نفرستاده اند .آنها می خواهند داعش به عنوان یک تهدید برای همه باقی بماند وگرنه آیا هدف قرار دادن مواضع داعش در موصل و الانبار کار سختی است؟چرا در تمام این مدت که بر طبل مبارزه با داعش می زنند تنها در مواضع خاص علیه داعش حملات هوایی انجام داده اند .
سیاست آمریکا نه نسبت به داعش و نه نسبت به کردها تغییر پیدا نکرده است .طولانی کردن جنگهای فرسایشی در عراق استراتژی آمریکا برای تمدید حضور خودو ضعیف کردن ملتهای منطقه است .تجربیات سالیان گذشته آمریکا چیزی جز این نبوده است و اشتباه محض است اگر امروز به سان آنچه کردها در رسانه هایشان از آمریکا یک قهرمان ساخته اند تمام توپهایشان را در سبد آمریکا بگذارند. رهبران کرد عراقی رویاروی یک تجربه مهم تاریخی قرار گرفته اند آیا آنها از تجربیاتشان با آمریکا درس گرفته اند؟
شاید عده ای بخواهند بگویند که شرایط کنونی با روزهای نبرد در کوهها متفاوت است.بله قطعا متفاوت است و امروز رهبران کرد عراقی تنها مسئول چند صد هزار نیروی جنگنده در کوهها نیستند بلکه امروز آنها مسئول نزدیک به 6 میلیون کرد عراقی هستند و با کمترین اشتباه آنها فاجعه انسانی رخ می دهد همانطور که در شنگال اتفاق افتاد.