به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از "فلسطین الآن"؛ زنان فلسطینی، بیش از همه، از سخنان اخیر محمود عباس، به خشم آمده اند؛ زنان فلسطینی کسانی اند که شهدا را به دنیا آوردند، مجروحان را پرستاری کردند و مسوولیت تربیت فرزندان را در خانه به عهده دارند؛ آنان صفیر گلوله ها و هلهله پیروزی اند.
زنان فلسطین، زنان فلسطینی، از مردان آن، سیاستمدارترند و بر رمز گشایی از سخنان محمودعباس، تواناترند.
محمودعباس، درسخنان اخیر خود، چه گفته است که این گونه خشم زنان را برانگیخته و آنان را به واکنش واداشته است؟
اول: پیش نویس توافقنامه آتش بسی که حماس، پس از پنجاه روز جنگ و خونریزی با آن موافقت کرده است، همان چیزی بوده که روز اول مذاکرات آن را رد کرد که با پذیرش آن، می توانست از شهادت 2000نفر و ویرانی خانه ها، جلوگیری کند.
محمود عباس، در این سخنخود، مسوولیت خونی که صهیونیست ها ریخته اند را متوجه جنبش حماس می سازد و بدین روش، اسرائیل را از جنایاتی که مرتکب شدهف تبرئه می کند؛ علاوه براین، ارزش خون شهدا را بی اهمیت می سازد، از ارزش فداکاری و پایداری مقاومت می کاهد، در مقابل قدرت پوشالی اسرائیل، خضوع نشان می دهد و بر عدم مقاومت تحریک می کند.
دوم: ما جز دولت و ارتش واحد را نمی پذیریم و تصمیم صلح و جنگ، به دست حکومت خودگردان است.
این، بدان معنی است که مقاومتف باید، سلاح خود را در غزه کنار بگذارد، همانطور که محمود عباس، آنرا در کرانه ی باختری، از مردم، بویژه در جنگ، سلب کرده است.
سوم: مجازات و اعدام مزدوران جنایتکار؛ همچنین، افزوده است: حماس، بدون مشورت با احدی، حکم داده و اعدام کرده است.
عباس، بدون توجه به نظر مردم، با مزدوران جنایتکار، معاطفت می کند و ارزشی برای احوال خانواده های شهدا و اهالی خانه هایی که این مزدوران، در ویرانی آن، مستقیما دست داشته اند، قائل نمی شود.
تنها آسودگی خاطر برای اهالی غزه، همان راه حل سیاسی است و در این حالت است که حمایت های بین الملی، مانند کوزوو، برای آن فراهم خواهد شد.
در اینجا، این سوال مطرح می شود که، در مورد کرانه باختری، وضعیت چگونه است؟ چرا آن، تحت هیچ حمایتی بین المللی، مانند کوزوو نیست؟ آیا همچنان، باید تحت حمایت شهرک نشین ها بماند؟ یا اینکه هدف از درخواست حمایت بین المللی، احاطه بر سلاح فلسطین و نابودی آن، تحت عنوان وفاق ملی است؟
پنجم: محمود عباس می گوید: ما با اسرائیل، تجربه های تلخی داشته ایم، ولی دوباره این تجربه ها را تکرار می کنیم.
آیا این بدین معنی است که عباس فرآین مذاکرات اسلو را ادامه خواهد داد و دوباره، به پای میز مذاکرات خواهد رفت، تا بار دیگر، اسرائیل را آزمایش کند.
در این صورت، تکلیف وفاق ملی در خصوص مسائل سرنوشت ساز، چه می شود؟ آیا، تصمیم گرفتن برای دفاع از خود، باید با موافقت تمام سازمان ها صورت گیرد، ولی رفتن به پای میز مذاکرات، تصمیمی فردی است؟!!!
زنان فلسطین، سخنان عباس را رد می کنند؛ چراکه توافقنامه اسلو را بی اهمیت می دانند؛ آنان، هرصبح، بر این توافقنامه، آب دهان می اندازند و هر عصر آن را با پای خود، لگدمال می کنند؛ زنان فلسطین، تغییراتی که بر مردان، حادث شده را درک کرده اند؛ پیش از امضاء توافقنامه اسلو، بیشتر مردان فلسطین، غرور و عظمت داشتند، همگی انسان هایی مبارز بودند، آرزوهای بلند داشتند، از دسترنج خود می خوردند و عرق خود را با دستمال شجاعت پاک می کردند، ولی پس از امضای این توافقنامه، برخی از آنان، مانند تکه گوشتی در خانه افتاده و رویداد ها را تنها از طریق رسانه ها و تلویزیون، دنبال میکنند.
انتهای پیام/