میدل ایست آی نوشت : جنگِ تبدیل به نسل کشی شده بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در غزه، به شدت نتیجه ای معکوس داشت و استراتژی وی موجب احیای حماس شد.

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران، این پایگاه اینترنتی در تحلیلی به قلم "رمزی بارود" نوشت : جنگ اسرائیل در غزه  گذشته از اینکه یک ضربه مهم نظامی بود ، همچنین موجب از هم گسیختگی بی‌سابقه سیاست‌های نتانیاهو شد. نتانیاهو از زمان اعلام آتش بس در تاریخ 26 اوت، در اظهارات خود بی ثبات و نامطمئن به نظر می رسد که این نتیجه ای پیش‌بینی شده از جنگ غزه است. 

نتانیاهو از اولین دوره تصدی خود به عنوان نخست وزیر (1996-1999)، تهدیدهای قریب الوقوعی را مطرح کرد که نه قریب الوقوع و نه تهدید بودند به عنوان مثال می توان از سلاح های کشتار جمعی غیر موجود در عراق نام برد. پس از آن، نتانیاهو مسئله ایران را مطرح کرد.

نتانیاهو شروط زیادی مطرح کرد و موانع متعددی را برای راه حل های صلح به وجود آورد به طوری که مانع تحقق یافتن آنها شود. یاسر عرفات رهبر فقید فلسطین ، سالها زحمت کشید تا شروط اسرائیل را محقق کند اما شکست خورد. محمود عباس همان مسیر بیهوده را در پیش  گرفته  است. اما شروط نتانیاهو به طور خاص طراحی شده اند تا دست نیافتنی باشند. به عنوان مثال، نتانیاهو اصرار دارد که رهبری فلسطین باید حق اسرائیل را به عنوان یک دولت یهودی بپذیرد با وجود این واقعیت که میلیون ها نفر از مسلمانان فلسطین و مسیحیان در این سرزمین شریک هستند سرزمینی که قرن ها، سرزمین تاریخی فلسطین را تشکیل می داد.  نپذیرفتن حقوق غیر یهودیان نه تنها غیر دموکراتیک، بلکه به مثابه پاکسازی راه برای اقدامات دیگری از پاکسازی قومی فلسطینی هاست. 

اما در واقعیت، هیچ یک از اینها واقعا برای نتانیاهو مهم نیست. برای او، مذاکرات طولانی شده صلح ، پوششی برای پروژه غیر قانونی ساخت و ساز شهرک ها محسوب می شود . او به مصادره زمین های اشغالی فلسطین می پردازد در حالی که از مجازات مصون است و اصرار دارد نیت اسرائیل همواره صلح آمیز بوده است و  باقی می ماند. 


- بقای سیاسی 
نتانیاهو نزدیک به دو دهه،  برای بقای سیاسی خود بر اساس این استراتژی مذاکره و مخفیانه از ترس های موجود و مهندسی تهدیدات امنیتی استفاده کرده است. 

اگر سخنرانی ها و مصاحبه های رسانه ای نتانیاهو را در طول سال رصد کنید ، به راحتی می توانید به گفتمان از مد افتاده وی پی ببرید. با این حال، در مورد هیچ تهدیدی مانند حماس به طور مدام به صورت اغراق آمیز و گمراه کننده صحبت نشده است. هر گاه گفتمان ایران بیش از حد زیاد و باور نکردنی شود و در حالی که حزب الله (به خصوص در سه سال گذشته) بی ربط شده است ، او به مسئله حماس می پردازد. بسیاری از رسانه ها خواسته یا از  روی جهل محض، بازیچه نتانیاهو قرار می گیرند و جنبش سیاسی فلسطین با شاخه نظامی آن را به عنوان تهدید معرفی می کنند که برای از بین بردن اسرائیل "قسم خورده"  است. 

این قلع و قمع فلسطینیان از اجزاء مهم  استراتژی نظامی اسرائیل در طول سالها بوده است. برای اسرائیل، جنگ یک ستون اصلی سیاست های خود در منطقه به شمار می رود که در آن زمین مصادره و به دشمنان اسرائیل ، جایگاه آنها یادآوری می شود و هر زمان که چنین درسی مورد نیاز باشد آموخته خواهد شد. 

جنگ برای اسرائیل نیز به عنوان ابزاری برای منحرف کردن اذهان از مشکلات سیاسی داخلی ، اقتصاد با عملکرد ضعیف یا هر چیز دیگری مهم است.  

در سال های اخیر جنگ های نتانیاهو و اسرائیل در غزه  اغلب برای پرت کردن حواس ها از سیاست های شکست خورده کاربرد داشته اند. بمباران غزه کاملا یک استراتژی مناسب بود و برای افزایش اعتبار سیاستمداران اسرائیل نیز هزینه ای نداشت. آریل شارون استاد در این هنر بود همانطور که قبل از او افرادی از جمله ایهود باراک، ایهود اولمرت، تزیپی لیونی و البته، خود نتانیاهو اینطور بوده اند. 

می توان استدلال کرد که جنگ اخیر اسرائیل در غزه، با کد عملیات «لبه محافظ»، که امسال در تاریخ 7 ژوئیه آغاز شد، حتی اگر نخست وزیر اسرائیل کسی به غیر از نتانیاهو بود نیز روی می داد . همه نشانه ها از آن حکایت داشتند که این اقدام نظامی اسرائیل قریب الوقوع بود. جناح های رقیب فلسطینی، حماس و فتح، با وجود مخالفت شدید اسرائیل در مورد تشکیل دولت وحدت ملی توافق کردند. تنها این موضوع یک دلیل قانع کننده برای اسرائیل بود تا  احساس نیاز به کوبیدن حماس و پایان دادن به وحدت این دو گروه کند. اما مهمتر از آن، حال و هوای کرانه غربی رود اردن ، تغییر را ایجاب می کرد. تظاهرات و راهپیمایی در سراسر کرانه غربی در ماه ژوئن گزارش شده است با وجود اینکه اسرائیل برای سرکوب آنها با کمک تشکیلات خودگردان فلسطین تلاش کرد. 

- جنگ فاجعه بار 
جنگ نتانیاهو ، تلاش رهبری اسرائیل برای بهره برداری از تضعیف ادعایی حماس بود. اما این جنگ یک فاجعه بود و شکستی مفتضحانه به بار آورد. بیش از 2150 فلسطینی کشته و بیش از 11،000 تن دیگر زخمی شدند. یک جبهه متحد مقاومت فلسطین ، ارتش اسرائیل را متوقف کرد. اسرائیل 64 نظامی خود را از دست داد و صدها نفر زخمی شدند. این جنگ میلیون ها دلار هزینه بر اقتصاد اسرائیل تحمیل کرد. جنگ برای پایان دادن به حماس، موجب به وجود آمدن قوی ترین جبهه مقاومت فلسطین شد.



انتهای پیام./
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار