اوه، فیگارو دارد چه کار میکند؟ او هم به مشکل مشابهی برخورده... یک تکه چوب را گرفته، باریکهای از آن را شکسته و جدا کرده، و حالا دارد دانه بادام را به سمت خودش میکشد. من هم همین کار را میکنم. آهان! یک تکه چوب بگیر و آن دانه بادام را به سمت داخل قفس بکش. بله ...بله ... گرفتمش!».
مراحل فوق، یک آموزش ذهنی است که بیشتر انسانها میتوانند از آن به سادگی برای پیشبرد کارهایشان استفاده کنند، اما اکثر حیوانات حتی زحمت آزمودن آن را هم به خود نمیدهند. البته طوطیهای گوفین (با نام علمی کاکاتوا گوفینیانا که بومی جنگلها و کشتزارهای چند جزیره کوچک در اندونزی است) استثنا هستند. دانشمندان مدتهاست اثیات کردهاند که سرعت فکر این پرندههای دوست داشتنی به طور هیجان انگیزی بالا است. بعد از اینکه یک طوطی گوفین فهمید که یک ابزار ساده را چگونه بسازد و به کار گیرد، بقیه طوطی ها به او نگاه میکنند و یاد میگیرند که چگونه خودشان هم ابزار خود را بسازند و از آن استفاده کنند.
بادام مرا بده!
طوطیهای گوفین بسیار باهوش هستند. سال گذشته مشخص شد که آنها توان حل
مسئله چند مرحلهای را دارند: یعنی میتوانند چالشی را تکمیل کنند که در
آن، چندین کار باید با ترتیب درست و پشت سر هم انجام شوند.
طوطیها میتوانند یک قفل سه قسمتی را باز کنند. تنها پس از آن که اولین جزء باز شود، دومین جزء را میتوان باز کرد، و تازه پس از آن است که سومین جزء باز خواهد شد. پنج پرنده این کار را با راهنمایی یا تمرین انجام دادند، اما یکی از آنها بدون این که از کسی کمک بگیرد، قفل را باز کرد.
آنها کار با ابزار را هم بلدند. در سال 2012، آلیس آئورسپرگ از دانشگاه وین در اتریش و همکارانش یک طوطی گوفین نر به نام فیگارو را دیدند که از یک باریکه جوب استفاده کرد و سنگریزهای را که بیرون از قفس خود افتاده بود به داخل قفس کشاند. او موفق نشد، اما این تلاش نشان داد که او می داند که چگونه از یک تکه چوب به عنوان یک ابزار استفاده کند.
بنابراین آنها به کمک او آمدند و یک دانه بادام را بیرون قفسش گذاشتند و یک تکه چوب بلند را داخل قفس گذاشتند. فیگارو یک تکه بزرگ از چوب را جدا کرد و از آن برای جمع کردن بادام استفاده کرد. او این کار را چندین بار انجام داد.
همان کاری را بکن که من انجام میدهم!
حالا طوطیهای گوفین دیگر هم این کار را یاد گرفتهاند که نشان میدهد
آنها میتوانند از یکدیگر یاد بگیرند. گروه آرئوسپرگ اجازه دادند که 6
طوطی، فیگارو را در حالی که از میلهاش استفاده میکرد، تماشا کنند، و به
شش طوطی دیگر هم، نمایشهای کنترل شدهای نشان داده شد که در آنها هم ابزار
و هم غذا به روشی مشابه فیگارو ولی با استفاده از آهنربا حرکت داده
میشد.
از شش پرندهای که فیگارو را در حال کار دیدند، سه تا توانستند از میله چوبی استفاده کنند و بادام را بردارند و دو تا از سه تای آنها حتی کار اضافهتر نیز انجام دادند و اینکه از یک تخته چوب یک باریکه را جدا کردند. هیچکدام از پرندههای گروه کنترل نتوانستند بادام را به داخل قفس بکشند.
اما پرندههای موفق، روش فیگارو را تقلید نکردند. به جای جارو کردن سطح با استفاده از چوب، انها به ضربه از پهلو روی آوردند. این نشان میدهد که انها فهمیدهاند که این ابزار میتواند برای به دست آوردن بادام استفاده شود و سپس از آزمون و خطا برای دریافتن چگونگی انجام کار بهره گرفتند.
جالب اینجا است که سه پرندهای که یاد گرفتند چطور از ابزار استفاده کنند، همه نر بودند. و آنهایی که حتی بعد از دفعات زیاد تماشای فیگارو، قادر به انجام این کار نشدند، همگی ماده بودند. با توجه به تعداد بسیار کم نمونهها، این صرفا میتوانست یک تصادف باشد، اما آرئوسپرگ میگوید که چنین نتیجهای میتواند انعکاس دهنده تفاوتی واقعی باشد. او میگوید: «من فکر میکنم که نرها شاید بهتر بتوانند مشکل را حل کنند. وقتی مادهها در لانه نشستهاند، آنها مجبورند برایشان غذا تهیه کنند» که انگیزه بیشتری برای هوشمند شدن به آنها میدهد.
آئورسپرگ میگوید که هنوز مشخص نیست که طوطیها خلاقیت را از کجا آوردهاند، اما شاید دلیلش این باشد که آنها در جزیرههای کوچک زندگی میکنند. او میگوید: «آنها در موقعیت ویژه با منابع غیرقابل پیشبینی قرار دارند». شاید همین آنها را ناگزیر از باهوش بودن کرده باشد. تا به حال هیچ گزارشی مبنی بر اینکه طوطیها در حیات وحش بتوانند ابزاری بسازند و از آن استفاده کنند وجود ندارد، اما آئوسپرگ می گوید که آنها چندان مورد بررسی و تحقیق قرار نگرفتهاند. او میافزاید: «اینکه آنها در دنیای حیات وحش نیز ابزار میسازند یا نه، یک سوال بزرگ است».